سکانس پایانی برای نقش مدودف!

رضا محمدی‪-‬ خبر استعفای دیمیتری مدودف که دیروز منتشر شد شاید در نگاه اول غیرمنتظره به نظر برسد اما براساس ساختار خاص حکومتی روسیه که به نوعی می‌توان ولادیمیر پوتین را معمار تمام و کمال آن در هزاره سوم نامید، استعفای مدودف دور از ذهن نبود. پیش از این در مارس 2018 همزمان با انتخابات ریاست جمهوری روسیه نیز گمانه زنی‌هایی مطرح بود که در دولت جدید پوتین، دیگر مدودف حضور نخواهد داشت. این دو چهره سیاسی در سال 2008 ابتکاری را پیش بردند که امروز در صحنه سیاسی جهان به نام مدل پوتین-مدودف مشهور شده است. زمانی که براساس قانون، ریاست جمهوری در روسیه بعد از هشت سال متوالی امکان تکرار نداشت، پوتین با حمایت از نخست وزیرش یعنی مدودف موجب ریاست او شد و خود بر جایگاه نخست وزیری تکیه زد. چهار سال بعد وقتی منع نامزدی پوتین برای ریاست جمهوری برداشته شد بار دیگر او به تخت ریاست رسید و مدودوف نیز به نخست وزیری بازگشت. حالا اما به نظر می‌رسد تغییرات از دیدگاه پوتین باید بیش از این باشد و او تاکید کرده نیاز است قدرت رئیس جمهوری بیشتر شود. پوتین در سال 2004 یعنی زمانی که چهار سال بود قدرت در روسیه را بدست گرفته بود نیز ساختار چند وزارتخانه از جمله وزارت خارجه را تغییر داد تا خود تصمیم‌‌گیر شود و وزرا تنها مجری باشند!
پوتین دست کم تا 2024 همچنان مرد شماره یک کرملین خواهد بود، او برای این چهارسال اهداف بزرگی را در سر دارد، بازگشت روسیه به عنوان یک ابرقدرت جهانی از طریق مدرنیزاسیون اقتصادی و تقویت قدرت نظامی از همان سال2000 مدنظر او بوده است. حالا برای پیشبرد اهدافش به نظر می‌رسد دست بازتری می‌خواهد به ویژه اینکه مدودف تا حدی دیدگاه‌های نزدیک به غرب داشت که چندان به مذاق پوتین خوش نمی‌آمد. زمانی که مدودف در سال 2008 به ریاست جمهوری رسید او ذیل سیاست «ریست» با باراک اوباما به توافق رسید که روابط با آمریکا را ریست کنند و به سمت بهبود مناسبات پیش روند اما ساقط‌کردن معمر قذافی در لیبی که متحد روس‌ها در خاورمیانه محسوب می‌شد و همچنین استقرار سپر موشکی آمریکا در بلغارستان موجب شد تا روسیه خود را فریب خورده سیاست «ریست» بداند. به همین دلیل وقتی در سال 2012 پوتین بار دیگر به ریاست جمهوری بازگشت تاکید کرد که سیاست «چرخش به شرق» در راهبرد او اولویت خواهد داشت و روابط مسکو با غرب نیز قدم به قدم تیره‌تر شد. حالا با استعفای مدودف و تقویت چند باره جایگاه پوتین به نظر می‌رسد نگاه به شرق که در روسیه از آن به عنوان اوراسیاگرایی نام برده می‌شود بیش از پیش تقویت خواهد شد و چه بسا تقابل روسیه با غرب بیشتر! پوتین خود را برنده این سیاست می‌داند، و غرب گرایان در روسیه را بازنده.
او کریمه را از اوکراین به خاک روسیه الحاق کرد و در نبردی ژئوپلیتیک متحد خود یعنی سوریه را در نبرد با آمریکا حفظ کرد. در دایره قدرت‌خواهی مرد برنده حالا دیگر جا برای مدودف هم تنگ شده است و باید از این به بعد بیش از هر زمانی روسیه را با پوتین مترادف بدانیم، دست کم تا همان 2024.