لب مرز حرکت می‌کنیم

 
 
 
بيانيه‌اي که دولت‌هاي اروپايي مطرح کردند، مکانيزم حل اختلاف است و با مکانيزم ماشه تفاوت دارد. مکانيزم حل اختلاف مي‌تواند درنهايت به مکانيزم ماشه برسد، مي‌تواند هم نرسد. در چارچوب ماده 37 و 38 توافقنامه برجام اين بند مورد نظر قرار گرفته که اگر يکي از اعضا شکايتي از چگونگي توافقنامه داشته باشد، مي‌تواند آن را به کميته‌اي متشکل از کارشناسان عضو برجام ارجاع دهد و اين کميته پس از بررسي آن شکايت، يک پيش نويس به شوراي وزيران خارجه اعضاي برجام ارائه مي‌دهد. شوراي وزيران خارجه برجام درباره اين شکايت و اختلافي که مطرح شد بايد به اجماع برسند و در غيراينصورت اين شکايت مي‌تواند به شوراي امنيت سازمان ملل برگردد و شوراي امنيت سازمان ملل اگر در يک بازه زماني 30روزه، نتواند قطعنامه‌اي را به اجماع اعضا به‌خصوص پنج عضو دائم برساند درباره استمرار تعليق تحريم‌ها آنجا به صورت خودکار پس از يکماه شش قطعنامه تحريمي عليه جمهوري اسلامي ايران به قبل از برجام برمي‌گردد که اين مکانيسم ماشه است. اين مي‌تواند اهرم فشاري از سوي اروپايي‌ها بر جمهوري اسلامي ايران باشد که اگر به خواست آنها توجهي نشود، پرونده به شوراي امنيت سازمان ملل ارجاع مي‌شود. البته روس‌ها به بيانيه اروپايي‌ها انتقاد کردند که حرکت اروپايي‌ها مي‌تواند برجام را تضعيف کند. چيني‌ها يک سياست محافظه‌کارانه در پيش گرفتند و اظهارنظر صريحي در اين زمينه اتخاذ نکردند اما اگر اروپايي‌ها بخواهند پرونده ايران را به شوراي امنيت برگردانند، مواضع و ديدگاه‌هاي چين و روسيه در دفاع از جمهوري اسلامي ايران محدود خواهد شد، چون در برجام پيش‌بيني شده که حق وتويي براي بازگشت تحريم‌ها نخواهند داشت. در مجموع چين و روسيه تا حدي حاضرند در دفاع از مواضع ايران ايستادگي کنند. از سوي ديگر ديدگاه اروپايي‌ها به آمريکا نزديک شده و خواستار يک برجام‌پلاس يا يک توافقنامه مکمل در کنار برجام هستند و علاوه برآن مي‌خواهند تغييري در بندهاي غرب اعمال و نظارت‌ها بر برنامه هسته‌اي را به نظارت دائمي و نامحدود تبديل کنند. بايد اين نکته را مدنظر داشته باشيم هر اقدامي که اروپايي‌ها در جهت از بين بردن حتي پوسته برجام که باقي مانده، انجام دهند براي آنها تبعات سياسي و امنيتي خواهد داشت. آنها تهديدات تروريستي و موج مهاجرت را تجربه کرده‌اند؛ تجربه‌اي که مي‌تواند تکرار شود. اگر فشارها به جمهوري اسلامي ايران افزايش پيدا کند قطعا شرايط سياسي و امنيتي منطقه شرايط آرامي نخواهد بود و اين شرايط ناآرام فقط براي کشورهاي منطقه نخواهد بود بلکه تبعاتش متوجه کشورهاي اروپايي هم خواهد بود. ايران اقدامات فعالي را براي اينکه نشان دهد برجام يک جاده يکطرفه نيست، طي پنج گامي که در تعليق تعهدات خود در توافقنامه برجام متعهد شده برداشته است. به نظر مي‌رسد همين سياستي که در پيش گرفتيم مبني بر اينکه همچنان جمهوري اسلامي ايران با حفظ برجام و بازگذاشتن باب گفت‌وگو و مذاکره با اروپايي‌ها در صورتي که آنها به تعهدات خود برگردند، ايران نيز مي‌تواند به تعهدات خود بازگردد، ديپلماسي عاقلانه و معقولي است. ولي بايد اين نکته را مدنظر داشته باشيم که ما در لب مرز حرکت مي‌کنيم و اگر پرونده جمهوري اسلامي ايران به شوراي امنيت ارجاع شود، براي همه و براي ايران شرايط سختي خواهد بود. بايد يک ديپلماسي فعال و تنش‌زدايي را در سطح منطقه و جهان در پيش بگيريم که کار به تصميمات سخت کشيده نشود که تبعات سنگين و غير قابل پيش‌بيني داشته باشد. کشورهاي اروپايي و آمريکا بارها اعلام کرده‌اند که دنبال جنگ نيستند. رفتارهاي آمريکا نيز پس از واکنش ايران نسبت به ترور سردار سليماني نشان داد که نه جمهوري اسلامي ايران و نه آمريکايي‌ها به دنبال جنگ نيستند و از تبعات جنگ به خوبي آگاه هستند. به هر حال آنها همچنان دنبال اين هستند که با اعمال ظالمانه‌ترين تحريم‌هاي اقتصادي ايران را به زانو دربياورند و از قدرت نرم و تهديدات نظامي عليه ايران استفاده کنند. جنگ در اين منطقه چيزي نيست که فقط ايران را درگير کند. جنگ در منطقه استراتژيک خليج فارس و قدرت بازدارندگي که جمهوري اسلامي ايران دارد، جنگي نيست که تحت مديريت دولت‌هاي اروپايي و آمريکا درآيد. درواقع همچنان فشارهاي اقتصادي و تهديدات نظامي مهم‌ترين ابزار دولت‌هاي اروپايي و آمريکا براي نشاندن ايران پاي ميز مذاکره با دستور کار خودشان است.