در اکران بر همان پاشنه می‌چرخد




علی ژکان


فیلمساز
نمایش عمومی فیلم‌سینمایی «اولین امضاء برای رعنا» به نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی علی ژکان از امروز در سینماها آغاز می‌شود. صاحبان فیلم در شرایطی با اکران فیلم در وضعیت موجود اجتماعی موافقت کرده‌اند که می‌گویند تصمیم‌گیرنده اصلی نیستند و حق انتخابی ندارند و شرایط ایجاب کرده که همین فرصت نه چندان مناسب اکران را از دست ندهند. علی ژکان در یادداشتی از اکران فیلمش سه سال پس از ساخت نوشته است.

«اولین امضاء برای رعنا» سال 95 تولید شد و بعد از سه سال امروز فرصت اکران پیدا کرده‌ است. زمان اکرانی که خیلی مرتبط به تصمیم و انتخاب ما نبوده است چرا که اساساً این امر در اختیار من تولیدکننده نیست که بخواهم برای اکران تصمیم بگیرم و برنامه‌ریزی کنم. سرنوشت اغلب فیلم‌هایی که با هدف فرهنگی یا نگاه جدی به سینما تولید می‌شود تن دادن به شرایط اکران و نمایش عمومی در زمانی است که به نوعی به آنها تحمیل شده است. اختیار اکران دست ما نیست و این سالن‌داران و صاحبان سینماها هستند که با ملاک‌های منفعت‌طلبانه برای اکران تصمیم می‌گیرند. در نهایت فیلم‌هایی شبیه «اولین امضاء برای رعنا» تنها زمانی فرصت اکران می‌یابند که دیگر فیلم‌ها تمایلی برای نمایش عمومی ندارند مثل وضعیت موجود که در ایام منتهی به جشنواره و شرایط اجتماعی امروز اکران هر فیلم ریسک پرخطری شده است. خروجی اکران در چنین وضعیتی هم مشخص است؛ شکست در اکران. اما خب معلوم نیست که وضعیت فردا بهتر از امروز باشد. سه سال است که منتظریم تا وضعیت بهتر شود اما وقتی فیلمی را در زمان خودش اکران نمی‌کنید سال به سال به مشکلاتتان اضافه می‌شود. اگر امروز هم با اکران فیلم مخالفت می‌کردیم، باید منتظر می‌ماندیم تا ببینیم آیا سال بعد دوباره شرایط اکران خواهیم یافت یا نه. آن هم در وضعیتی که 70 الی 80 فیلم جدید به صف اکران اضافه شده‌اند. در نتیجه طبق قول معروف«کاچی به از هیچی است» پذیرفتیم که فعلاً اکران ‌کنیم اگر چه چشم‌انداز روشنی نداریم.
مذاق و سلیقه تماشاگر عام در این سال‌ها به گونه‌ای تربیت شده که فیلم حتماً باید 4 بازیگر چهره یا یکی از ستاره‌های بی‌استعداد را داشته باشد تا تمایل و انگیزه‌ای برای آمدن به سینما بیابد. در چنین عرصه‌ای هر چه فیلم سخیف‌تر و مبتذل‌تر باشد پیروزتر است. وقتی چنین سلیقه‌ای غالب است جذب یک سلیقه حداقلی به تبلیغات و اطلاع‌رسانی وسیع نیاز دارد اما این فرصت هم از ما دریغ شد چرا که در فاصله کمتر از سه روز در جریان اکران فیلم قرار گرفتیم. حدود یکشنبه هفته قبل اعلام شد که چنانچه قصد نمایش فیلم‌تان را دارید روز چهارشنبه 18 دی‌ماه آخرین فرصت است اما ما برای فضاسازی تبلیغاتی آن هم ظرف سه روز، نه جادوگری بلدیم و نه نظر کرده هستیم که با حمایت ارگان و نهادی فیلم‌مان را آماده نمایش کنیم. تنها اتفاق نجات دهنده تعطیلی سه روزه سینماها در هفته گذشته بود که به‌دنبال تعطیلات چند روزه سینما و متضرر شدن صاحبان فیلم‌ها، فرصت اکران فیلم‌های روی پرده برای یک هفته تمدید شد و ما مجال بیشتری برای تبلیغات که نه، اطلاع‌رسانی یافتیم. تبلیغات به عهده پخش‌کننده است و او هم می‌گوید چرا باید برای فیلم فرهنگی و هنری که نمی‌‍فروشد هزینه تبلیغات بدهم. فیلم ما شبیه آن دست فیلم‌هایی نیست که بیلبوردهایشان کل شهر و جاده‌ها و زمین و آسمان را پر کند. تبلیغات هزینه بالایی می‌خواهد و ما نه سرمایه‌اش را داریم و نه حمایتی ارگانی برای آن. در نهایت محدود می‌شویم به تبلیغات حداقلی و امید می‌بندیم به منتقدان و رسانه‌ها تا شاید با حمایت آنها، طیف بسیار کوچکی از مخاطبی را که روز به روز هم تعدادشان کمتر می‌شود، از اکران فیلم مطلع کنند. اگرچه این وضعیت فقط مختص امروز و فیلم «اولین امضاء برای رعنا» نیست. شرایط امروز من هیچ فرقی با 40 سال پیش نکرده است. سی‌وشش سال پیش که فیلم «مادیان» را ساختم هم همین وضعیت بود. آن موقع شرایط سیاسی و اقتصادی موشک‌باران و جنگ بود و الان شرایط اجتماعی بی‌ثبات. در نتیجه نه شرایط من تغییر کرده و نه معیارها و اصولم. همچنان مثل 40 سال پیش به شرایط بازار تن نمی‌دهم و کار خودم را می‌کنم.