زروان هم برای عزاداری کم آورده است!



بهمن نامور مطلق
استاد دانشگاه


شبیه کابوس می‌ماند: شهادت سردار سلیمانی و چندین تن، کشته شدن بیش از پنجاه دلسوخته در مراسم خاکسپاری در کرمان، سقوط هواپیمای مسافربری با نزدیک به دویست انسان شریف و حالا سیل و هموطنان عزیز در سیستان و بلوچستان. اگر هر روز را برای یک نفر از افرادی که در این یک هفته از دست داده‌ایم اختصاص دهیم روزهای سال کم می‌آورند.
می‌گویند زمان بویژه در شکل زروانی آن بزرگترین ظرف است و زروان نزد ایرانی‌ها نماد بی‌کرانگی پنداشته شده و هیچگاه کم نمی‌آورد و پر نمی‌شود. هر چه هست از همین ظرف برآمده است؛ نور و تاریکی، جهان مینوی و جهان گیتی. اما گویا ما تمام اندیشه‌های اسطوره‌ای پدرانمان را توانستیم در هم بپیچیم و ابطال آنها را در طول یک هفته به نمایش بگذاریم. زیرا زروان نیز برای عزاداری کم آورده و ظرفش در ظرف یک هفته از حوادث پر شده است.
بی‌تردید این حوادث تلخ حقایقی را بر ما عیان می‌کنند که بی‌توجهی به آنها می‌تواند عواقب عبرت‌آمیزی به دنبال داشته باشد. اینکه ما لازم است در زیرساخت‌ها، ساختارها و بن نگرش‌هایمان تجدید نظر کنیم. چرا به دلیل نبود زیرساخت های لازم باران که رحمت است به خصوص برای قسمت های خشک کشور به یک تهدید سهمگین برای جان های هموطنان تبدیل شود، چرا به دلیل نبود محاسبات دقیق یک هواپیمای مسافربری در فضای نه چندان دور از فرودگاه هدف قرار می‌گیرد و چرا مسئولان مراسم شهید سلیمانی پیش‌بینی‌های شایسته برای حفاظت جان هموطنان دردمند را نکرده‌اند. چراهای دیگر و چراهای زیاد.
برای این چراها چراغ‌هایی بیابیم تا فضای زندگی‌مان روشن‌تر شود.