روزنامه ایران ورزشی
1398/10/23
صعـود با مچبنــد مشکی
احسان محمدیدومین صعود پیدرپی به المپیک با نسلی که خیلیها را عاشق والیبال کرد. آنها انحصار ستارههای فوتبال را شکستند و حالا در کوچه و خیابان، هر جا بروند مردم در آغوششان میکشند. تیم ملی والیبال در روزهای تلخی که به معنای واقعی «زمستان است» توانست با شکست چین میزبان ما را به المپیک 2020 توکیو ببرد. جایی که از نمایشهای فوقالعاده سعید معروف، شهرام محمودی، سیدمحمد موسوی، علی شفیعی، میلاد عبادیپور، پوریا فیاضی و محمدرضا حضرتپور و... لذت ببریم. شب گذشته سیدمحمد موسوی که برج میلاد والیبال ایران است و هر حملهای را دفاع میکند با دلی شکسته و قلبی اندوهبار در اینستاگرامش نوشت که مثل باقی بازیکنان تیمملی دل و دماغ ندارد. نوشت که احساس پوچی میکند وقتی رنج مردم را میبیند، آن هم در آستانه یکی از مهمترین بازیهای زندگیاش. آنها با مچبندهای سیاه به زمین رفتند. سوگوار سرنگونی هواپیما که نه در حوالی شهریار بلکه در قلب همه مردم ایران تکهتکه شد. پسران والیبال ایران در یک فینال بسیار حساس و در روزهایی که بسیاری از مردم دیگر آن حال و حوصله قبل را ندارند تا با ورزش جشن بگیرند، قاطعانه پیروز شدند. سوگوار بودند اما جنگیدند. میدانستند که اتفاقاً در چنین روزهایی به یک لبخند نیازمندیم، حتی کوتاه، حتی اندازه: «بردیم؟ رفتیم المپیک؟ دمشون گرم»!
تیم ملی والیبال ایران شاید مدرنترین تیم ورزشی کشور باشد. آنها در استانداردهای جهانی بازی میکنند. آنقدر تنهشان به تنه برزیل و ایتالیا و روسیه خورده که دیگر در آسیا نمیترسند. مثل هر تیمی ممکن است بلغزند اما نمیافتند، نمیشکنند و از بس در این سالها بُردهاند که پیروز شدن به «وظیفه»شان تبدیل شده و از آنها توقع مدال جهانی داریم. چند تیم ورزشی دیگر میشناسید که اینطور روی شانه آنها بایستیم و برای جهان کری بخوانیم؟ چند تیم دیگر را میشود نام برد که پیروزیشان «گارانتی» شده باشد. حتی وقتی با کره جنوبی در دیدار پای فینال به مشکل خوردیم باز میدانستیم میبریم و بُردیم. کاش نسخهای که برای موفقیت والیبال پیچیدیم را برای اقتصاد، سیاست و سایر مقولهها هم به کار بگیریم بلکه از این شرایط آزاردهنده بیرون بیاییم. آنها در این سالها به ما غرور دادهاند و لذت هماوردی با بزرگان. دیگر یک شکستخورده محض و غرغرو نیستیم، دیگر پشت اشتباهات احتمالی داورها قایم نمیشویم، با مربیان مختلف پیروزیم از ولاسکو تا کولاکوویچ. در دیماه ناخوشایند 1398 پیروزی در خانه چین آن هم با نتیجه قاطع 3-صفر و صعود به المپیک لذتبخش بود. کاش حال و هوا و دل و دماغمان هم سر جایش بود تا بیشتر به جان مینشست. وقتی المپیک شروع شود تازه میفهمیم این صعود تا چه اندازه ارزشمند بود. این پیروزی یک افتخار بزرگ برای ایران است. برای هر ایرانی. قدردان سروهای سوگوارمان هستیم که برای دل مردم کشورشان مردانه مبارزه کردند، که باز هم نشان دادند کنار مردم میایستند. این پیروزی مبارک باد. دلخوشیم به روزهای آینده. به همان واژههای آخر نوشته اینستاگرامی سیدِ والیبال ایران: «یه روز خوب میاد»!
پربازدیدترینهای روزنامه ها