سرنگونی هواپیما و ابعاد حقوقی آن

مشابه اتفاقي که رخ داده و عين اين پرونده تقريبا در دنيا تجربه نشده است. البته در 1955 بلغارستان يک هواپيماي غيرنظامي اسرائيلي را سرنگون کرد ولي آن پرونده با مصالحه و مذاکره تمام شد. پرونده ديگر مربوط به هواپيماي کره جنوبي سال 1983 است که توسط روس‌ها سرنگون شد و آنهم به نوعي با مصالحه حل شد. آمريکايي‌ها هواپيماي ايرباس ايراني را سال 1367 زدند. سرنوشت پرونده خط هوايي مالزي که بر فراز اوکراين اتفاق افتاد، معلوم نشد و به دادگاه نکشيد و احتمالا پشت‌پرده با مصالحه حل شد. پرونده ديگرهم مربوط به پان‌آمريکن است که بر فراز لاکربي در اسکاتلند سرنگون شد که در اين واقعه ليبي را متهم به بمب‌گذاري کردند و آمريکايي‌ها خسارت خيلي سنگين و کلاني از ليبايي‌ها گرفتند. ما در پرونده ايرباس نزديک 102 ميليون خسارت گرفتيم که 42 ميليون براي هواپيما و 60 ميليون هم براي اتباع ايراني دريافت کرديم که 290 نفر بودند اما ايران اکنون مسئوليت را پذيرفته، درحالي که در واقعه ايرباس، آمريکايي‌ها هيچ‌وقت مسئوليت را نپذيرفتند و تنها عنوان کردند از باب انسان‌دوستي خسارت مي‌دهند. اما ايران پذيرفته که مسئول است و اين هواپيما براساس خطاي انساني و با شليک موشک سرنگون شده، بنابراين کشورهايي که اتباع‌شان قرباني و کشته شدند، مدعي هستند. اوکراين هم به لحاظ از دست دادن هواپيما و خدمه‌اش مدعي خسارت و مطالبه غرامت کرده است. اتباع انگليسي بودند که غرامت مي‌خواهند. کانادا با ايران مشکلي دارد که تعدادي از مسافرين تابعيت دوگانه دارند. ايراني- کانادايي، ايراني- سوئدي و ايراني- انگليسي هم هستند. ايران پذيرفته که مسئوليت دارد و به طور طبيعي وقتي کشوري مسئوليت مي‌پذيرد، يعني آثار مسئوليت را هم مي‌پذيرد. آثار مسئوليت جبران خسارت است که حتما مذاکراتي بين کشورهاي مدعي و ايران، انجام خواهد شد و اگر به نتيجه نرسيد نمي‌دانم چه مسير حقوقي را طي خواهند کرد. کشورهاي اوکراين و کانادا درخواست کردند که ايران دلجويي کند. اين بخشي از خسارت معنوي است يعني اينکه ايران به نوعي بپذيرد که مسئول است و عذرخواهي کند و آن کشورها هم عذرخواهي‌اش را بپذيرند. اين بخشي از اتفاقاتي است که مي‌تواند در اين پرونده پيش بيايد ولي تازه آغاز يک پروسه طولاني است و بايد صبر کنيم بحث‌هاي مقدماتي در مورد واقعيت‌هاي اين پرونده با بازخواني جعبه سياه و اينکه اين فاجعه چگونه رخ داده، روشن شود و کارشناسان فني و کشورهاي مختلفي که در فرآيند حقيقت‌يابي مشارکت مي‌کنند، گزارش‌هاي خود را ارائه داده و بعد احتمالا مدل حقوقي جبران خسارت روشن خواهد شد. اما در مورد بحث فني و تشخيص کشورها، براي امنيت هواپيماها و اتباع خودشان تصميم بگيرند. تا زماني که ايران نتواند اعتمادسازي کند اين وضعيت مي‌تواند ادامه پيدا کند و خسارت بسيار سنگيني براي ايران است که بخشي از درآمد ارزي ما از طريق اخذ عوارض هوايي است که رقم قابل توجهي است و هر هواپيمايي که از آسمان ايران عبور مي‌کند و هم هواپيماهايي که در فرودگاه‌هاي ما نشست و برخاست دارند، به نوعي درآمد ارزي توليد مي‌کردند و در اين اوضاع و احوال تحريم‌ها، خسارت سنگيني براي ايران محسوب مي‌شود.