روزنامه همدلی
1398/10/11
گفتوگو با بهراد خرازی بازیگر «سیبخنده» و «مجید دلبندم» که این روزها با «سوگلی» رو صحنه تئاتر رفته است
سیاست؛ آفت هنرهمدلی| علی نامجو: متولدان دهه 60 و 70 با سیب خنده و مجید دلبندم او را در خاطر دارند. شاید بسیاری از کسانی که با آثارش آشنایی دارند، از خود میپرسند چرا این بازیگر که در چند کار ابتداییاش تا این حد درخشید و جای خودش را در ذهن مخاطبان باز کرد، در سالهای بعد فروغ سالهای ابتدایی را نداشت و حتی مدتی اصلاً از او خبری نبود. این روزها او علاوه بر بازیگری در قامت تهیهکنندگی یک تئاتر را هم ظاهر شده است. سوگلی به نویسندگی پوریا آژند، کارگردانی نگار چگنی و تهیهکنندگی بهراد خرازی از روز یکشنبه 8 دیماه ساعت 22:45 در تماشاخانه دیوار چهارم روی صحنه رفته است. در این اثر نمایشی، بهراد خرازی، کسری ذوالفقاری، فرشته ترابی، مرتضی یعقوبپور، مژگان اخلاقی، حمید دلسوزی، صدف صفری، سمیرا سعادت، سیدروحاله عقدائی و نگار چگنی به ایفای نقش میپردازند. این نمایش را باید روایتی متفاوت از زندگی احمدشاه و سوگلیهایش در دربار بهحساب آورد. خرازی در این نمایش نقش احمدشاه را بازی میکند و چهار بازیگر زن این نمایش هم در نقش سوگلیهای او به ایفای نقش مشغولاند. «سوگلی» ارتباط احمدشاه با سوگلیهایش را در حرمسرای شاهی روایت میکند. گروهی از آدمها از زمانه حاضر به آن دوره سفر کردهاند و دختری در این میان درصدد است تا الماس کوه نور را سرقت کند و این نمایش با این گره درمیگیرد. چند روز قبل هم او را در سریال «وارش» که همچنان دارد از شبکه سه پخش میشود، دیدهایم. هرچند خودش معتقد است ایکاش در «وارش» بازی نمیکرد. با بهراد خرازی بازیگر پرکار سالهای قبل که دوباره در مسیر فعالیت جدی قرار گرفته و کارهای مختلفی را آماده پخش دارد، به بهانه حضور دوبارهاش در قاب تلویزیون و البته بازیگری و تهیهکنندگی نمایش سوگلی، گفتوگو کردهایم که متن آن را در ادامه میخوانید:
شما برای همسن و سالهای من با کارهای کودکتان به یاد میآیید. اما از دورهای به بعد آن درخشش را از شما ندیدم و شاید آخرین حضورتان هم در تلویزیون همین سریال «وارش» بود که همچنان در حال پخش است. چه اتفاقی برای بهراد خرازی در این سالها افتاد؟
راستش را بخواهید کار من در طول این سالها با فراز و نشیبهای زیادی روبهرو بود. در دورهای از زندگیام از ایران خارج شدم و در کشور دیگری مشغول کاری بهجز بازیگری بودم. البته چند سالی بعدازاینکه به ایران برگشتم، بازیگری نکردم و بعدازآن، الآن حدود 5 سال است که بازیگری را از سرگرفتهام و مشغول کار شدهام.
باوجوداینکه در این چند سال بهکار مشغول بودید، اما شاید خیلی از مخاطبان گمان کنند بهراد خرازی همچنان کار نمیکند...
این گمان شاید به این دلیل باشد که بعضی از این کارهایم در طول سالهای گذشته چندان دیده نشد.
بعد از این همه سال چه اتفاقی افتاد که بهراد خرازی را برای اولین بار در قامت تهیهکننده یک تئاتر به نام «سوگلی» میبینیم؟
راستش از ابتدا قرار نبود من تهیهکننده این تئاتر باشم. اما یک متن خوب، یک تیم پرانرژی و یک کارگردانی درست باعث شد برای تهیهکنندگی این تئاتر به شوق بیایم. در آغاز همه بچههای فعال و دوستداشتنی این گروه دورهم جمع شده بودند و بنا بود دوست دیگری تهیهکنندگی کار را انجام بدهد. آن زمان بنا بود من فقط بهعنوان بازیگر در این تئاتر حضور داشته باشم، اما از جایی به بعد دیدم حیف است این همه انرژی که باید برای پیشبرد کار بگذاریم، هدر برود و بیسرانجام باشد. به همین خاطر هم تهیهکنندگی سوگلی را بر عهده گرفتم. این برای اولین بار است که من در قامت تهیهکننده یک اثر نمایشی فعالیت میکنم.
شاید این پرسش برای خوانندگان این گفتوگو هم جالب باشد که اصلاً چرا بهراد خرازی از ایران رفت و چه اتفاقی افتاد که دوباره به کشور برگشت؟
در دورهای مشکلات و فشارهای اقتصادی برای من به حدی زیاد شد که مجبور بودم به خارج از ایران بروم و کاری را بهجز بازیگری شروع کنم. این نکته را هم باید بگویم که اوضاعواحوال اقتصاد هنر بهخصوص در بخشی که من در آن فعال بودم، در آن سالها به شکل امروز نبود و به تعبیر رک و راست ازنظر مالی نمیشود شرایط آن دوران را با امروز مقایسه کرد. علت بازگشتم به ایران هم خیلی ساده بود. دلم برای کشورم و البته کاری که در آن سالها تجربه داشتم، تنگ شد. همین دلتنگی هم مرا بعد از چند سال به ایران بازگرداند.
از زمانی که به ایران بازگشتید تا چند سال در حوزه بازیگری فعالیت نمیکردید. اما بازگشت شما به عرصه تصویر با بازی در آثار مختلفی همراه بود. فیلمها و سریالهایی را که در این مدت در آن به ایفای نقش پرداختید، برای مخاطبان نام ببرید...
در این مدت چند تلهفیلم بازی کردم و جلوی دوربین یک مجموعه تلویزیونی به نام «دنیای گمشده» رفتم که البته هنوز آماده پخش نشده است. در «محله گلوبلبل» هم حضور داشتم. «پنج دری»، «دست نزن جیزه»، «ایران دخت» و «معمای شاه» هم سریالهایی بود که در آنها بازی کردم.
شما با اولین تجربههای حضورتان در قاب تلویزیون باکسانی همکاری کردید که اغلبشان امروز به چهرههای شناختهشدهای در ژانر کمدی در ایران بدل شدهاند. به نظر خودتان آنها چه ویژگیهایی بهجز شانس داشتند که توانستند به برندهای کمدی در ایران تبدیل شوند؟
هرچند شانس یکی از فاکتورهایی است که میتواند در رخ دادن این اتفاق موثر باشد، اما به گمان من هیچ موفقیتی بیدلیل نیست. به نظر من این دوستان انتخابهای خوبی داشتند و با همان انتخابها توانستند روزبهروز به موفقیت نزدیکتر شوند. شاید اگر من هم در آن بازه زمانی در ایران میماندم، میتوانستم انتخابهای خوبی داشته باشم. من سال 81 از ایران رفتم و 6 سال بعد یعنی سال 87 به ایران بازگشتم. چند سال بعد از بازگشتم به ایران بهجز چند کار تئاتر حضور چندان مستمری روی صحنه و جلوی دوربین نداشتم و حدود 5 سال زمان برد تا کار بازیگری را به شکل پیوسته از نو پی بگیرم. در حال حاضر درگیر سریالی با کارگردانی آقای سعید سلطانی هستم که به گمانم از شبکه سه پخش خواهد شد.
آشنایی شما با تیم «سوگلی» چطور اتفاق افتاد؟
یک سال پیش بازی در این کار به من پیشنهاد شد منتها با کارگردانی و تیم بازیگری دیگری. بعد از گذشت یک سال دوباره این متن را سر پا کردیم و با این تیم کار را شروع کردیم. دیشب سومین شب تئاتر «سوگلی» را روی صحنه بردیم و فکر میکنم بنا باشد بیست شب در تماشاخانه «دیوار چهارم» این تئاتر را اجرا کنیم. این کار درباره حرمسرای احمدشاه و سوگلیهای اوست و حال و هوای کار کمدی است. تعدادی آدم از این زمان به آن دوره سفر کردهاند و دختری به حرمسرا آمده که به دنبال دزدیدن «الماس کوه نور» است. من در این تئاتر، نقش احمدشاه را بازی میکنم.
این تئاتر را باید کاری تاریخی بهحساب آورد یا داستانی؟
«سوگلی» در حقیقت اثری کمدی است در بستر تاریخی و با روایتی داستانی. تاریخ در این نمایش در حقیقت بهعنوان المانی مورداستفاده قرار گرفته تا «سوگلی» بتواند حرف خودش را بزند.
تئاتر سوگلی را باید یک اثر سیاسی بدانیم؟
راستش در این تئاتر ما بیشتر به دنبال ارائه نگاهی اجتماعی هستیم تا نگاهی سیاسی. مخاطب این اثر بزرگسالان هستند و من اینطور میخواهم بگویم که ما در «سوگلی» به دنبال ایجاد فضایی مفرح برای مخاطبانمان هستیم. البته ممکن است هر مخاطبی با تماشای این اثر زاویه دید مخصوص به خودش را داشته باشد، آنچنانکه هر مخاطبی در مواجهه با هر اثر هنری همین شرایط را دارد. رئیس مرکز هنرهای نمایشی آقای شهرام کرمی به ما لطف زیادی داشت. چون او خودش از اهالی تئاتر است، دغدغههای بچهها را میدانند و با همین نگاه از ما حمایت کردند.
پوریا آژند جزو نامهای شناختهشده نمایشنامهنویسی بهحساب نمیآید. با این توضیح چطور به او اعتماد کردید؟
پوریا دو سه سال قبل «سوگلی» را نوشته بود. این کار را میشود اولین اثر او در حوزه نمایشنامهنویسی بهحساب آورد. البته او بعد از این کار برای چند نمایش و فیلم کوتاه نویسندگی کرد. این نکته را هم باید بگویم که وقتی نمایشنامه او را خواندم، خیلی خوشم آمد و برایم واقعاً جذاب بود. او هم مثل بقیه بچههای تئاتر ما جوان است و خلاق و پرانرژی.
درباره قیمت بلیت این تئاتر و ظرفیت تماشاخانه دیوار چهارم هم توضیح بدهید...
قیمت بلیت اجراهای ما برای هر نفر 35 هزار تومان است. این تماشاخانه 120 نفر ظرفیت دارد و برای دانشجویان هم تخفیف در نظر گرفتهایم. این را هم بگویم که بناست اجرای ویژه خبرنگاران و عکاسان را هم داشته باشیم. بلیتفروشی این نمایش در سایت تیوال انجام میشود.
افتتاحیه «سوگلی» چطور برگزار شد؟
روز اول این نمایش را با حضور بهروز بقایی روی صحنه بردیم. در حقیقت آقای بقایی بهعنوان چهره پیشکسوت تئاتر، زنگ آغاز این نمایش را زد.
در این اوضاع و احوال جامعه ممکن است یک اثر حتی بدون هیچ قصد سیاسی به کاری سیاسی تعبیر شود و همین نگاه به دیده شدن بیشتر آن اثر کمک کند. گاهی همین دیده شدن میتواند برای عوامل کار مشکلاتی را به وجود بیاورد. از نگاه شما، شرایط امروز جامعه روی هنر چه تاثیری دارد؟
به گمان من سیاست آفت هنر است. بههرحال امروز در جامعه ما شرایط زندگی سخت است و مشکلات اقتصادی دارد به عموم جامعه ایران فشار میآورد. گرانی بنزین، تورم، تحریمها و مسائل دیگر وضعیت اقتصادی را مشکل کرده است، اما زندگی ادامه دارد. ما هم مشغول زندگی در همین اجتماع هستیم و این مشکلات و سختیها را لمس میکنیم اما به نظر من سیاسی دانستن هر کاری اتفاق خوبی نیست. از نگاه من، این نگاههای سیاسی میتواند برای هنری همچون تئاتر مشکل ایجاد کند. بنابراین میتواند اتفاق بدی را در پی داشته باشد و آنهم خاموش شدن چراغ تئاتر است. به نظر من اگر این اتفاق بیفتد خیلی حیف خواهد بود.
یکی از کارکردهای هنر انجام مسئولیت اجتماعی است و گاهی عدهای اثری را که مسئولیت اجتماعی نداشته باشد، اصلاً فاقد ارزش میدانند. آیا شما در آثارتان در پی انجام مسئولیت اجتماعی هم هستید؟
راستش را بخواهید تعبیر مسئولیت اجتماعی هم زیباست و هم میتواند بسیار خوب باشد، اما من همیشه سعی کردهام در زندگیام همهچیز را از خودم شروع کنم و بهجای ایراد گرفتن از وجود معضل یا مشکل در دیگری، تلاش کنم آن ایراد را در وجود خودم رفع کنم. با این توضیح بدون اینکه بخواهم شعار بدهم و به پدیدهها نگاه خاصی داشته باشم، در تلاشم تا به آدم بهتری تبدیل شوم.
درباره حضورتان در سریال «وارش» هم بگویید. ظاهراً علیرغم انتقادهای مختلفی که درزمینه تاریخی، فرهنگی و حتی فیلمنامهای به این کار شده، مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما این سریال را جزو آثار پربیننده این روزهای تلویزیون معرفی کرده است...
راستش من از بازی کردن در «وارش» پشیمانم و تا امروز، سریال را ندیدهام. پیش از شروع فیلمبرداری، نگاه دیگری به فیلمنامه داشتم و زمانی که متن به من پیشنهاد شد، به خاطر شناختی که از کارگردان داشتم، بدون اینکه آن را بخوانم بازی در این کار را پذیرفتم، اما وقتی با قصه و کاراکترها روبهرو شدم خیلی راحت گفتم مایلم در کار بازی نکنم.
البته نقشی که شما در این سریال بازی کردید، آنقدر پررنگ نبود که بودونبودش در سریال خللی در سیر داستانی ایجاد کند. موافقید؟
راستش قرار بر این بود که کاراکتر من در «وارش» در سه دوره زمانی حضور داشته باشد، اما زمانی که با آن مواجه شدم، دیدم به دلم نمیچسبد. به همین خاطر هم از دوستان خواستم که در همان بخش اول کارم با آن نقش تمام شود و بازیام را در این سریال ادامه ندهم.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
محمود صادقی، نماینده مردم تهران: اصلاحطلبان در مجلس آینده حضور مقتدرتری دارند
گفتوگو با بهراد خرازی بازیگر «سیبخنده» و «مجید دلبندم» که این روزها با «سوگلی» رو صحنه تئاتر رفته است
آغاز سال 2020 میلادی
سخنگوی قوه قضاییه: امسال ۲۰ شهردار، ۵۰عضو شورای شهر
گروهی از شهروندان عراقی در پاسخ به حملات نظامی آمریکا در مقابل سفارتخانه این کشور تحصن و بخشهایی از آن را به آتش کشیدند
«همدلی» از موضع مجلس درباره تغییرات جدید قیمت سوخت گزارش میدهد خانه ملت در سه راهی بنزین
تحلیل صحبتهای حسن روحانی در مورد وعدههای دوران جنگ و صلحش در گفتگو با داریوش قنبری:
اورتگای ساندینیست؛ اورتگای رئیس جمهور
سخنگوی قوه قضاییه: دادستانی مسئول اعلام آمار حوادث آبان ۹۸ نیست
انبارلویی: «خودمردمبینی» پرچم ائتلاف اصولگرایان را پایین میکشد
تلاش آمریکا برای جلب رضایت تیم «ب» در اقدام علیه ایران