نهاوندیان کجا است و چه می‌کند؟!

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: چیزی حدود 770 روز قبل ـ هشتم امرداد 1396 ـ، روزنامه آفتاب یزد؛ در روزهایی که همه از گزینه‌های احتمالی کابینه ی دوازدهم یا همان دولت دوم آقای روحانی می‌گفتند؛ روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با عنوان:«مربع موثر پاستور» به کنکاش برخی «آیند» و «روند»ها و بعضی «ماندن» و «نماندن»ها پرداخت و روی 4 چهره ـ واعظی، نوبخت، آشنا و نهاوندیان ـ به اصطلاح«زوم» کرد تا بخش‌هایی از ابهامات و ایرادات کابینه را از منظر میزان اثرگذاری نزدیکان روحانی، دقیق‌تر بررسی کند.
دغدغه ی یک روزنامه اصلاح طلب، در طبیعی ترین شکل خود به«کاهش وزن اصلاح‌طلبان و به موازات آن افزایش چهره‌های اصولگرا در کابینه»
خواهد پرداخت.
مثلاً در بخش‌هایی از گزارشی که 770 روز قبل‌تر از این روزها که برخی علم «استعفاء» روی دوش گرفته‌اند و بعضی با پرچم «استیضاح و برکناری» قدم در میدان نهاده‌اند، می‌خوانیم: «آن طور که می‌شود حدس زد، لیست خوب‌ها و بدهای کابینه دوازدهم در اختیار 4 چهره‌ای قرار گرفته که عقبه ی هیچ یک به اصلاح‌طلبی بازنمی‌گردد. در عوض ریشه دوتن از آن‌ها به دودمان اصولگرایان تعلق دارد و دو نفر دیگر نیز حتی اگر خود را اصولگرا ندانند، به اردوگاه اصلاح‌طلبی نیز دلبستگیِ قابل ذکری ندارند.»


در همان گزارش مورد بحث؛ آورده شده بود:«فهرست حذف و اضافه کابینه دولت دوازدهم در اختیار محمد نهاوندیان؛ رئیس دفتر حسن روحانی در دولت یازدهم، محمد باقر نوبخت؛ رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، محمود واعظی، وزیر ارتباطات و حسام الدین آشنا، مشاور فرهنگی و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری است.»
>آلترناتیوهای معنادار یک گزارش...
در آن روزگار، آفتاب یزد معتقد بود:«اخبار پیرامون حذف شهیندخت مولاوردی و معصومه ابتکار از معاونت زنان و سازمان حفاظت از محیط زیست، رفتن فخرالدین دانش آشتیانی از وزارت آموزش و علی طیب نیا از وزارتخانه اقتصاد و دارایی،همان وزیری که از مجلس تمام اصولگرای نهم به دلیل کارآمدی‌اش بالاترین رای اعتماد را به دست آورد و به دنبال این حذف‌ها، حفظ چهره‌هایی چون عبدالرضارحمانی فضلی در کابینه، این احتمال را به وجود آورده است که کابینه دوازدهم بری از چهره‌های شاخص و تاثیرگذار اصلاح‌طلب باشد. بی‌شک تفکر این اتفاق نمی‌تواند از ذهن یک اصلاح‌طلب ساطع شده باشد از همین روی ریشه آن را باید در جایی دیگر جستجو کرد. 4 فردی که گفته می‌شود در چیدمان افراد در کابینه دوازدهم نقش داشته‌اند هیچ یک تنها به کشتی اصلاح‌طلبان تعلقی ندارند که حتی در بسیاری از موارد هم علیه این جریان عمل کرده‌اند.»
>داستان آن 4 وزیری که به رئیس جمهور
نامه نوشتند و سیاست «تورم تک رقمی»
داستان نامه وزرای اقتصاد (علی طیب نیا)، صنعت و معدن (محمدرضا نعمت زاده)، کار (علی ربیعی) و دفاع (حسین دهقان) در سال ۹۴ را اگر به خاطر بیاوریم، بخش‌هایی از متن آن نامه پیش روی ما قرار داده می‌شود؛ «هشدار» به «برخی تصمیمات و سیاست‌های ناهماهنگ» اقتصادی دولت. رسانه‌ها از این نامه تحت عنوان «بخشی از اختلاف نظرهای درون دولت که علنی شد» یاد کردند و اما از میان آن چهار وزیر، تنها علی ربیعی در دولت دوم آقای روحانی به عنوان وزیر معرفی شد و از مجلس رای اعتماد گرفت و اما او نیز سرنوشتی شبیه سه تای دیگر پیدا کرد و این روزها نه «وزیر» که «سخنگو» است.
اگر به دور دوم ریاست جمهوری حسن روحانی، با دیدی کنکاشی‌تر بنگریم خواهیم دید برای تقویت هماهنگی اقتصادی، افراد تازه‌ای را با سمت‌های جدید وارد عرصه کرده‌اند.
نهاوندیان که گویا«گوشه گیر» و «حاشیه گریز» و «رسانه ناپذیر» است در جایی می‌گوید:«وظیفه‌ام هماهنگی بین سیاست‌های پولی و مالی است. در اقتصاد اسلامی باید تعادل در بازار و اقتصاد ایجاد شود. راه دستیابی ما به عدل دراقتصاد و دیگر ابعاد اجتماعی، اجرای مشی اعتدالی با اولویت دادن به تعادل در بازارها است.» حالا اگر با شخصیت و ادبیات و پیشینه ی «محمدنهاوندیان» آشنا باشیم خواهیم فهمید که این یک پروتکل اقتصادی است که کشتی به گِل نشسته ی اقتصاد دولت دوازدهم را راهبری و هدایت می‌کرده است!
یکی از تز و آنتی تزهای نهاوندیان آن بوده است که: «لازمه توازن و تعادل در بازار و اقتصاد که عدل را در اقتصاد و بانک‌داری ما محقق می‌کند، هماهنگی میان سیاست‌های اقتصادی و بخش‌های مختلف اقتصادی است و باید بین سیاست‌های پولی، مالی، ارزی، تجاری و اشتغال یک نگاه کل نگرانه را دنبال کنیم.» و اما «شاه بیت» و «شاه کلید» گفتارهای توصیه‌ای اما دستوری محمد نهاوندیان در این چند عبارت خلاصه می‌شود:«باید از تورم تک رقمی صیانت کنیم اما باید به رونق غیرتورمی بیندیشیم، لازمه این کار این است که رفتار مالی دولت قاعده مند شود.» که شوربختانه دیدیم؛ «تورم تک رقمی» اساساً «صیانت پذیر» نبود و «رفتار مالی دولت» نیز «قاعده مند» شدنی!
>نهاوندیان؛ یکی از آن 4 نفر!
محمد نهاوندیان پسر حاج جعفر نهاوندیان، بنیانگذار حسینیه زنجانی‌ها در خیابان شیخ‌هادی تهران در سال ۱۳۳۲ در همین شهر دیده به جهان گشود. وی دوره دبستان را تا سال پنجم در مدرسه جعفرى در گذر وزیردفتر درس خواند که در آن ایام، مدرسه شماره یک جامعه تعلیمات اسلامى بود. کلاس ششم دبستان به دبستان علوى رفت و دبیرستان را هم در دبیرستان علوى گذراند. او دروس حوزوى را نیز گذرانده است. پس از پایان دوره دبیرستان، شروع به مطالعات دروس حوزوى کرد و مقدمات را نزد برخى علما همچون علامه نورى، شهید مطهرى و شوشترى گذراند.
نهاوندیان در سال ۵۱ به دانشگاه رفت و در رشته اقتصاد مشغول به تحصیل شد. بعد از پایان دوره لیسانس، به تحصیل همزمان براى فوق لیسانس در دو رشته «برنامه ریزى شهرى و منطقه اى» و اقتصاد پرداخت. با اوجگیرى انقلاب، هر دو رشته تحصیلى خود را رها کرد و بعد از یک وقفه زمانى، در سال ۶۴ به همراه همسر و چهار فرزند خود به آمریکا رفت و در دانشگاه جورج واشینگتن در رشته «اقتصاد» فوق لیسانس خود را ادامه داد. نهاوندیان دکتراى خود را نیز در این رشته گرفت و سال ۷۲ به ایران بازگشت.
>از روابط عمومی وزارت بازرگانی
تا همه کاره ی اقتصادی دولت!
دکتر صدر، زمانی که وزیر بازرگانى دولت موقت بود، نهاوندیان را به این وزارتخانه دعوت کرد و مسئولیت روابط عمومى را برعهده او گذاشت. وی بعد از واقعه هفتم تیر، به معاونت هماهنگى وزارت بازرگانى رسید و پس از آن هم معاونت طرح و برنامه وزارت را برعهده گرفت.
نهاوندیان در سال ۷۲ به وزارت بازرگانى که مدیریتش برعهده یحیى آل اسحاق عضو شوراى مرکزى جمعیت موتلفه بود، رفت و معاون او شد و تا سال 80 در این وزارتخانه ماند و پس از آن سمت‌هایی چون مشاور اقتصادى دولت اصلاحات، رئیس مرکز ملى جهانى شدن و رئیس شوراى اقتصادى سازمان صدا و سیما را از سال ۸۰ تا ۸۴ برعهده داشت.
>دوست لاریجانی، همراه روحانی!
در جریان رقابت‌هاى انتخاباتى ریاست جمهورى در سال ۸۴ مدیریت اقتصادى برنامه‌هاى على لاریجانى را برعهده گرفت. پس از تشکیل دولت نهم نیز یک باره نام او براى دبیرکلى بورس مطرح شد اما وى نپذیرفت و ترجیح داد همکارى خود را با على لاریجانى که به سمت دبیر شوراى عالى امنیت ملى انتخاب شده بود، ادامه دهد و معاونت اقتصادى او در این شورا را پیگیرى نماید.
رئیس دفتر حسن روحانی که از طیف اصولگرایان معتدل محسوب می‌شود، در طول دوران ریاستش بر دفتر رئیس جمهوری رابط میان پاستور و قم بود. گفته شده بود، او در زمان انتخابات ریاست جمهوری 92 یکی از گزینه‌های حزب موتلفه برای کاندیداتوری بوده است که از حضور در انتخابات خودداری کرد. پیش از آن که در دولت حسن روحانی به فعالیت بپردازد، رئیس اتاق بازرگانی بود و هنگام ورود به کابینه هم یکی از اعضاء اتاق بازرگانی به شمار می‌رفت.
در اخباری تایید نشده آمده است که او دارنده اقامت کشور آمریکا است ـ همان دو تابعیتی‌های مسئله‌ساز! ـ و همین امر نیز حواشی فراوانی را برای او ایجاد کرد. برای مثال یکی از رسانه‌های نزدیک به اصولگرایان با استناد به یک توئیت ـ پیمان
مولاوردی ـ و در مطلبی با عنوان:«استاد دانشگاه نهاوندیان در واشنگتن کیست؟»، استاد وی را «رابرت تراست» چشم راست «وزارت دفاع آمریکا» معرفی کرد که اگرچه دبیرخانه اطلاع‌رسانی دولت به این گزارش واکنش نشان داد اما حکایت از آن داشت که اگر قرار بر حاشیه‌سازی باشد، نهاوندیان نمی‌تواند بی بهره باقی بماند!
روزنامه آفتاب یزد در همان گزارش 770 روز قبل، بدون آن که شخصی را متهم کند؛ «یکی از دلایل عدم وجود چهره‌های اصلاح‌طلب در کابینه را محمد نهاوندیان» دانسته و نوشته بود: «زاویه‌گیری او با اصلاح‌طلبان ریشه تاریخی دارد و کمتر کسی فراموش می‌کند که نهاوندیان در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 76 در مناظره‌های انتخاباتی چگونه سخن می‌گفت...»
>نهاوندیان کجا است و چه می‌کند؟!
شخصیتی اینچنین تاثیرگذار در بدنه پاستور و تیم اقتصادی دولت، نه تنها این روزها به شدت در سایه ناپیدایی گُم شده است که کوچکترین واکنشی به مباحث مهم اقتصادی نشان نمی‌دهد!
از بالا و بالاتر رفتن تورم گرفته تا نابه‌سامانی‌های ارزی و بودجه‌ای تا گرانی بنزین و عدم قاعده‌مندی دولت در بسیاری از مسائل و مباحث!
این که نهاوندیان کجا است و چه می‌کند چندان مهم نیست اما این که محوری‌ترین چهره اقتصادی پاستور که اگرچه در تیم روحانی است اما از دوستان لاریجانی است این چنین سکوتی اختیار کرده است، اندکی آدمیزاد را نگران می‌کند؛ نگران از این جهت که شاید نهاوندیان در پی کناره گیری لاریجانی از کاندیداتوری مجلس، فعالیت‌های زودهنگام انتخابات ریاست جمهوری 1400 به نفع لاریجانی یا چهره‌های نزدیک و مورد تایید علی اردشیر لاریجانی را در دستور کار قرار نداده باشد اما آن چه مسلم است این که این روزها یکی از آن چهار نفر (واعظی، نوبخت، نهاوندیان و آشنا) نه کم رنگ که محو و ناپیدا است!