روزنامه شهروند
1398/09/21
صدايي كه شنيده ميشود؛ توجه نمیشود
عباس عبدی روزنامهنگار دوسال پیش و پس از اعتراضات دي ماه 1396 يادداشتي نوشتم و با ارجاع به كتاب صدايي كه شنيده نشد، متذكر شدم كه:«سال گذشته (۱۳۹۵) در همين روزها كتابي را با آقاي دكتر گودرزي منتشر كرديم به نام «صدايي كه شنيده نشد»، اين كتاب در اصل پژوهشي است كه در سال 1353 از طرف مجموعهاي از استادان ارتباطات براي راديو و تلويزيون وقت به مديريت دكتر اسدي و دكتر تهرانيان انجام شد. پژوهش با هدف خاصي براي راديو و تلويزيون آن زمان انجام شده است، ولي مضمون مهمي در آن است كه برخي از افراد تيزبين آن زمان متوجه آن شدند و امروز كه پژوهش را ميخوانيم، اين مضمون روشنتر از هميشه ديده ميشود. درواقع پژوهش به زبان بيزباني اعلام ميكرد كه اتفاقاتي در راه است. اين صدا خيلي بلند نبود، ولي اگر گوشهاي تيزي وجود ميداشت، احتمالا آن را ميشنيد. امروز همه تعجب ميكنند كه چرا كسي در آن زمان متوجه ماجرا نشد. آن زمان گذشت، ولي امروز نه آن صداهاي ضعيف كه چندين سال است فريادهاي بلند از سوي بسياري از صاحبنظران مطرح است كه با عدد و رقم ميگويند مجموعه مطالعات موجود نشان ميدهد شاخصهاي ذهني و عيني، هيچكدام مطلوب نيست و به نظر ما حتي مهمتر از شاخصهاي عيني، شاخصهاي ذهني است. شاخصهای اميد به آينده، اعتماد به ديگران، ارزيابي از اخلاقيات جامعه، ارزيابي از عدالت، ارزيابي از وضع آينده، نگرش نسبت به مشكلات اقتصادي و اجتماعي، مسأله فساد و... هيچكدام در موقعيتهاي مطلوبي قرار ندارند، سهل است كه در وضع نامطلوب قرار دارند. شاخصهاي عيني نيز نيازي به بيان نيست. وضع رشد اقتصادي، بيكاري، تورم و مسائل ديگر ازجمله آلودگيهاي هوا، ترافيك، وضع آب و... همه و همه ميتوانند آسيبزننده به ثبات و آرامش روانی فرد و جامعه باشند. در كنار همه اينها فقدان انسجام اجتماعي اهمیت خاص خود را دارد كه در عمل برنامهريزي را بلاموضوع كرده و شايد هم ريشه بخشي از اين مشكلات است.»
همانطور که ملاحظه کردید در آن یادداشت نوشته بودم پژوهشها نشان ميدهند صداهاي موجود در جامعه درحال تبديلشدن به فرياد هستند و پرسيدم كه چرا برخي گوشها آن را نميشنوند. امروز ميخواهم بگويم به نظرم آنان صداها را ميشنوند، ولي قادر به هضم و پاسخدادن به آنها نيستند، لذا دست روي دست ميگذارند.
اين رفتار بدتر از نشنیدن است. پيمايشها و نظرسنجيها با صداي روشن و رسا نظرات مردم درباره امور جاري را بازتابميدهند. بياعتمادي به سياست و بيانگيزگي در مشاركت، نااميدي از آينده، موجب دو رفتار انفعالي و پرخاشگرانه شده است. متاسفانه رفتار تند و خشونتآميزِ آن كه در اعتراضات اخير تجلييافت، مورد توجه افكار عمومي و رسانهها قرار ميگيرد، درحاليكه رفتار انفعالي و گوشهگيري و يأس و احيانا خودكشي، كمتر مورد توجه است و ارزش خبري پيدا نميكند، درحاليكه اثرات تخريبي اين رفتار بيشتر است.
چرا اين صدا شنيده ميشود، ولي اقدامي صورت داده نميشود؟ به نظر ميرسد متوليان امر گمان دارند هرگونه اصلاح و تغييري ممكن است تعبير بدي پيدا و اوضاع را بدتر كند. بله، ممكن است، ولي اين دليل منطقي براي شنيدن و اقدامنکردن نيست، زيرا ادامه وضع موجود اوضاع را بدتر ميكند. بايد راهي براي تفاهم و درك مسئولانه پيدا كرد و اجازه نداد افراد غيرمسئول با تحليلهاي غيرواقعي و بدبينانه از نتایج احتمالی تغييرات، مانع از تحول و اصلاحات شوند. هزينههاي اصلاحات و تغييرات در امروز بسيار كمتر از آينده و منافع آن بسيار بيشتر است. گمان نكنيم كه با پشت گوش انداختن ميتوان مفري پيدا كرد.
سایر اخبار این روزنامه
تقویت شبکه ملی به معنای قطع اینترنت نیست
زمین گمشده «استقلال» در گیلان پیدا شد
چند نکته از انتخاب کلیددارِ «ساختمان صلح»
داوطلبان بزرگترین قدرت نهضت جهانی صلیب سرخ
لباس؛ عامل فقر، نابرابری و خشونت در دنیای مدرن
کتاب پاییز
دستگیری عامل جنایت شب برفی با زیرکی پلیس
صفحه شهرونگ
شورای امنیت سازمان ملل ابزاری در دست ناقضان حقوق بشر است
ماجرای عجیب قرصهای مخفی در کیکها
صدايي كه شنيده ميشود؛ توجه نمیشود