خطای اسنادی انتخابات

محمد علی شاهنده‪-‬ وقتی پاهایم درد می‌کرد می‌فهمیدم که کفش‌هایم دیگر تنگ شده است اما هیچ گاه به خود نگفتم که هیچ کفشی هیچ وقت تنگ نمی‌شود و پاهای من است که بزرگ می‌شدند.
وقتی در امتحانی نمره خوبی می‌گرفتم می‌گفتم من نمره خوبی آوردم و هنگامی‌که در امتحانی نمره ضعیفی کسب می‌کردم، می‌گفتم که به من نمره بد داده اند و هیچگاه نپذیرفتم که نمره خوب یا ضعیف به تلاش من بستگی داشته و نه فرد ممتحن.
وقتی در سالهای اول دولت تدبیر و امید، تورم مهار شده بود، ظریف قهرمان ملی بود و ... و احساس رضایتمندی نسبت به عملکرد دولت را با عبارت تشکرگونه "روحانی مچکریم" در همه جا رویت می‌شد، مردم آن دستاوردها را نتیجه انتخاب خود می‌دانستند و امروز که سیاستهای اقتصادی دولت به کام مردم نیست ، برجام به فرجام نرسیده و احساس ناکامی‌و سرخوردگی عمل نکردن به وعده و وعیدهای انتخابی از عبارت متلک گونه روحانی مچکریم به گوش می‌رسد گروهی از مردم جمله "تکرار می‌کنم" رییس دولت اصلاحات و گروهی دیگر تبلیغات سلبریتی‌ها را مسبب این انتخاب ناصحیح دانسته و... اما در این میان هنوز نمی‌خواهند به باور خود بقبولانند که مسبب اصلی این واقعه اعتماد خود آن‌ها و در نتیجه انتخاب خود آن‌ها است نه کس یا کسان دیگری . هر چند این مقال قصد ندارد به درست یا نادرست بودن عملکرد دولت اصلاحات، سلبریتی‌ها و در نهایت دولت تدبیر و امید بپردازد که فرصت دیگری می‌طلبد اما این اعتمادها و در نهایت انتخاب را در دو حالت می‌توان بررسی کرد. یا به واقع اعتمادی از سوی افراد مدعی در کار نبوده که در این صورت این افراد به دروغگویی نیز متهم می‌شوند و اگر هم اعتمادی در کار بوده است تنها با یک سوال کوچک که چرا به اینان اعتماد کرده اید؟ و چرا از شعور و منطق خود استفاده نکرده‌اید؟ تمامی‌قصور و کوتاهی به مدعی برمی‌گردد.
و این مثال‌های دیروزی و وقایع امروزی، قصه دیرینه و آشنای ناکامی‌ما در تمامی‌امور است. در تمامی‌شکست‌ها و ناکامی‌ها، آدمی‌با غرور خاص خود چون نمی‌خواهد خودش را مقصر بداند، اهمال و تقصیر را گردن چیزها یا افراد دیگر انداخته و از زیر بار آن شانه خالی می‌کند. از دید او، همه مقصر هستند جز خودش. از کفش گرفته تا دولت. از دید وی بیگناه ماجرا تنها و تنها اوست در حالی که همه قصورها از اوست که بر اوست و این همان خطای اسنادی در روان شناسی اجتماعی است.


اسناد فرایندی عقلانی است که طی آن، افراد تلاش می‌کنند دلیل رویدادها را درک کنند. در واقع هر فرد می‌تواند از یک رویداد برداشتهایی گوناگون داشته باشد که این برداشت‌ها در نهایت اثر مهمی‌بر رفتار وی دارد. نظریه اسناد به چرایی نسبت دادن رفتار فرد به عوامل درونی و بیرونی پرداخته و شرح می‌دهد که افراد چگونه رفتار خود و دیگران را توضیح می‌دهند به ویژه زمانی که فرد در طی یک سوگیری جانبدارانه ما - آنها و سوگیری خطاگونه خدمت به خود یا تعصب خود خدمتی موفقیت‌های خود را به عوامل درونی خود نظیر توانایی، کوشش، دانش و ... نسبت داده و...
برای توجیه شکست‌های خود روی عوامل محیطی نظیر دیگران، شانس و ... تمرکز کرده و سعی می کند رفتار بد و یا عملکرد ضعیف خود را توجیه کند و چون این تعصب خود خدمتی، همت و توجه کافی برای تغییر را در فرد برنمی‌انگیزاند مضر می باشد. و در نهایت تا وقتی کسی هست که ما تمام تقصیرات را به گردن او بیندازیم و خود را تبرئه کنیم دادگاه همیشه یک پیروز دارد آن هم خود ما هستیم. لذا بپذیریم که همواره مقصر دیگران نیستند و بپذیریم که ما نیز به سهم خود مقصریم و بپذیریم اولین کسی که قرار است در دادگاه محاکمه شود خود ما هستیم تا بعد، نوبت به دیگران برسد.