در هیاهوی خاورمیانه اسرائیل با اسب مراد می‌تازد

دکتر محمدمهدی مظاهری
استاد دانشگاه
بر کسی پوشیده نیست که با روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ، ماه عسلی وصف‌ناشدنی در روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی آغاز شد که حمایتهای دو طرفه و بی‌قید و شرط از ویژگی‌های خاص و پایدار آن بوده و هست. هرچند بیشتر یهودیان آمریکا دموکرات هستند و نتایج نظرسنجی‌های صورت گرفته نشان می‌دهد حمایت این گروه از دونالد ترامپ و حزب جمهوریخواه، بسیار اندک است، اما رئیس‌جمهور آمریکا درطی دوره نخست ریاست جمهوری خود، در حمایت از دولت نامشروع اسرائیل چیزی کم نگذاشت تا شاید بتواند نظر یهودیان آمریکایی را نیز جلب و آنها را از حزب دموکرات به سمت حزب متبوع خود متمایل کند. وی به طور رسمی سفارت آمریکا را از تل‌آویو به قدس اشغالی منتقل و کمک آمریکا به فلسطینان را قطع کرد، از توافق هسته‌ای با ایران که به شدت مورد انتقاد رژیم صهیونیستی بود، خارج شد، حاکمیت اسرائیل بر جولان را به رسمیت شناخت و شهرک سازی جدید این رژیم را قانونی و معتبر اعلام کرد.
حمایت‌های بی‌دریغ رئیس‌جمهور آمریکا از رژیم صهیونیستی قدرت مانور این رژیم را در عرصه بین‌المللی گسترش داد و بسیاری از سران دولتهای عربی را نیز مجاب کرد که برای جلب نظر آمریکا و البته تقویت ضدیت خود با ایران به سمت عادی‌سازی روابط با این رژیم برآیند. هر چند در شرایط عادی این سیاست می‌تواند موجب اعتراضات مردمی در کشورهای عربی شود، اما در موقعیت کنونی خاورمیانه زمینه و شرایط تا حد زیادی برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی فراهم شده است.


در مقطع کنونی برخی از کشورهای اثرگذار خاورمیانه از جمله لبنان و عراق درگیر اعتراضات گسترده مردمی هستند که به تغییر دولت و نوعی بی‌ثباتی سیاسی در آنها انجامیده و ازسوی دیگر با اقدامات متقابل ایران در برابر بدعهدی‌های شرکای برجام و شاخ و شانه کشیدنهای مقامات اروپایی، این توافق بین‌المللی نیز در متزلزلترین وضعیت خود در چند سال اخیر قرار گرفته است. هر چند این مسائل سطح نگرانی و تنش در منطقه غرب آسیا را افزایش داده، اما شاید بتوان گفت تنها برنده این شرایط رژیم صهیونیستی بوده است. مقامات این رژیم که بعد از برگزاری انتخابات چالشی با مشکل تشکیل یک دولت ائتلافی کارآمد دست و پنجه نرم می‌کنند و در صورت عدم توافق در یک ماه آینده خطر انحلال کنست(مجلس قانون‌گذاری رژیم صهیونیستی) نیز آنها را تهدید می‌کند، باز هم نمی‌توانند چشم از فرصت‌های نفوذ در خاورمیانه بردارند و در وانفسای مشکلات داخلی، به صرافت افتاده‌اند تا از وضعیت بی‌ثبات و آب گل آلود خاورمیانه نیز ماهی بگیرند.
در واقع بالا گرفتن نگرانی‌ها از فروپاشی توافق هسته‌ای قدرت‌های جهانی با ایران و عواقب آن، انقلاب‌های اجتماعی و آشوب زدگی در کشورهای خاورمیانه و البته رو به پایان بودن دوره نخست ریاست جمهوری دونالد ترامپ و امکان شکست وی در دور بعدی انتخابات آمریکا، مقامات رژیم صهیونیستی را به تکاپو واداشته تا پیش از بین رفتن فرصت‌ها، از این نمد کلاهی برگیرند و هر چه زودتر اهداف استراتژیک خود در منطقه را محقق کنند.
جدیدترین تحرکات رژیم صهیونیستی از جمله حضور هیئتی از این رژیم در آمریکا جهت مذاکره درباره امضای معاهده‌ها و توافقنامه‌هایی با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس برای پایان درگیری‌ها بین طرفین و نیز اعلام حضور اسرائیل در نمایشگاه بین‌المللی «اکسپو 2020» که قرار است سال آینده در بندر دبی در امارات متحده عربی برگزار شود را می‌توان به عنوان گامهای بلند رژیم صهیونیستی برای تنش‌زدایی از روابط اعراب و اسرائیل و دستیابی به روابط و توافقات امنیت‌ساز در شرایط مناسب ایجاد شده تعبیر کرد.
البته روند عادی سازی روابط با اسرائیل مدت‌هاست که به صورت چراغ خاموش آغاز شده و در جریان است؛ چنانکه نخستین‌بار وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی، 10 تیرماه 98 به امارات متحده عربی سفر کرد و پیش از وی نیز «میری ریگو»، وزیر ورزش رژیم صهیونیستی آبان ماه سال 97 به امارات سفر کرده بود.
در نتیجه باید گفت همچون همیشه ناآرامی‌های داخلی، اختلافات منطقه‌ای و درگیری‌ها و دشمن سازی‌های درونی بین کشورهای اسلامی، به نفع دشمن مشترک جهان اسلام یعنی رژیم صهیونیستی تمام شده است؛ هر چند با رویکرد جدید دولت‌های عربی شاید دیگر واژه «دشمن مشترک» اصطلاح دقیقی برای خطاب قرار دادن رژیم صهیونیستی نباشد. در چنین وضعیتی این مقامات و نخبگان کشورهای اسلامی به ویژه جمهوری اسلامی ایران هستند که باید به دنبال تدابیر و سیاست‌های لازم برای جلوگیری از اوج‌گیری رژیم صهیونیستی در عرصه منطقه‌ای و ممانعت از دستیابی آن به توافقاتی باشند که امنیت این رژیم و همدستانش را به بهای ناامنی مناطق و کشورهای دیگر تامین می‌کنند.