ندای خاموش رسانه ملی

روح‌الله مهرجو ‪-‬ یکی از جنگ‌هایی که این روزها علیه ایران اسلامی در جهان صورت می‌گیرد، جنگ‌ رسانه‌ای است که کمپانی‌های بزرگ رسانه‌ای جهان از جمله بی‌بی‌‎سی، سی‌ان‌ان و ... به دو صورت مستمر و فوق‌العاده به انجام می‌رسانند. مساله ایران برای رسانه‌های مختلف جهانی یکی از جذاب‌ترین موضوعاتی است که همواره فعالان رسانه‌ای به آن توجه دارند و به عنوان یکی از سوژه‌های خاص که مورد توجه مردم سراسر جهان قرار دارد؛ مطرح است. به همین دلیل زمانی که یک رویداد خاص در ایران رخ می‌دهد، برنامه‌های ویژه و 24ساعته برای پوشش خبری آن اتفاق ترتیب می‌دهند. با کارشناسان و خبرنگاران مختلف صحبت می‌کنند و اهداف و نیت‌های خود را پیش می‌برند، اخبار را زیرنویس می‌کنند و هر سخن را به زبان‌های مختلف از طریق مجریان، خبرنگاران و کارشناسان بیان و تکرار می‌کنند تا در ذهن مخاطب بنشیند و اثر خود را برجای بگذارد. زمانی هم که مخاطب ایرانی در شبکه‌های داخلی خبری نمی‌بیند و رسانه‌های ملی و روزنامه‌ها کمتر بدان می‌پردازند، ناخودآگاه به سوی شبکه‌های خارجی سوق یافته و نیاز اطلاعاتی خود را برطرف می‌کند و وقایع را با تفسیر افرادی که با این نظام و کشور زاویه دارند، می‌شنود. وقتی این مساله ادامه پیدا می‌کند؛ اعتماد مردم به رسانه‌های داخلی به ویژه صدا و سیما کاهش می‌یابد و زمانی که خبر یا تحلیلی در داخل کشور ارائه می‌شود، به درستی آن شک می‌کنند. متاسفانه صدا و سیما از الگوهای جهانی رسانه‌ای کمتر بهره‌ می‌گیرد و خبرنگاران نشریات و خبرگزاری‌ها جایی در آن ندارند، در حالی که رسانه‌های بین‌المللی همواره در برنامه‌های تحلیلی و تفسیری خود از روزنامه‌نگاران برجسته جهان بهره‌ می‌برند. همین امر باعث می‌شود که بخشی از مردم اعتماد خود را به رسانه‌های خودی ازدست بدهند و به طور کامل فریفته رسانه‌های دیگر چون بی‌بی‌سی و... شوند. اینجاست که عده‌ای نیز فریب خورده و به جای دنبال کردن خواسته‌ها و مطالبات به حق و مسالمت‌آمیز، اغتشاش و آشوب را برمی‌گزینند چرا که تحت تاثیر رسانه‌های بیگانه قرار گرفتند.
اما به سادگی می‌توان این مسائل را به حداقل رساند؛ نمی‌توان ادعا کرد که آن را به صفر برسانیم، چرا که بدون تردید و در هر حال افرادی یافت خواهند شد که به انگیزه‌های مختلف به دنبال اغتشاش و آشوب باشند. اما می‌توانیم با مطرح کردن نیازها و مطالبات مردم از رسانه‌های داخلی، هجمه‌های رسانه‌های خارجی را به حداقل ممکن برسانیم. صداوسیمای ما در میان مطالبه‌گری‌ها زمانی وارد میدان می‌شود که کار به آشوب کشیده و از مردم می‌خواهد که این اقدامات را نهی کنند. البته مردم در هر صورت این کار را می‌کنند، اما زمانی که صدا و سیما به صدای واقعی مردم بدل شود، قطعاٌ جای اعتراض‌ها در کف خیابان‌ها نیز نخواهد بود.
از همین‌رو به نظر می‌رسد در گام دوم انقلاب باید شفافیت را نصب‌العین قرارداده و خودمان صدای خودمان باشیم تا رسانه‌های یگانه روزنه‌ای برای ورود و جولان نیابند. امروز توان مدیر در مدیریت بحران تبحر زیادی در اصول مدیریت نوین محسوب نمی‌شود، بلکه این قدرت پیش‌بینی و پیشگیری است که یک مدیر را توانمند یا ناتوان جلوه می‌کند. لذا باید با تغییر شیوه در مدیریت رسانه، فضای جدیدی برای فعالان این عرصه و البته پیش روی مردم باز کنیم و آنان را از رسانه‌های معاند و بیگانه بی‌نیاز سازیم. حتی رسانه ملی، خبرگزاری‌ها و نشریات مکتوب هر روز به بررسی رسانه‌های خارجی و مقالات منتشر شده یا بحث‌های صورت گرفته بپردازند و صفحات یا دقایقی را برای ترجمه این موارد اختصاص دهند. وقتی مخاطب داخلی آنچه را که رسانه‌های خارجی وارونه جلو می‌دهند، از رسانه‌های داخلی با تفسیر و تحلیل درست بشنود یا بخواند، دیگر نیازی به آن‌ها نخواهد داشت و در عمل این دشمن بزرگ از میدان خارج می‌شود.
در مجموع باید تاکید کرد که ما نیازمند دمیدن روحی جدید در کالبد رسانه به‌ویژه در صدا و سیما هستیم که جوانان امروز که در مکتب انقلاب پرورش یافتند و تحصیلات مرتبط همراه با علاقه به رسانه دارند، می‌توانند این مهم را محقق کنند و تنها کافی است به این جوانان که در گام دوم انقلاب، مخاطب اصلی مقام معظم رهبری قرار گرفتند، اعتماد شود.
رسانه عنصری پویا است که هر روز با توجه به مقتضیات روز تغییر می‌یابد و باید انعطاف لازم در راستای تغییر سیاست‌ها و به‌کارگیری روش‌های جدید در مدیریت به کار گرفته شود. اگر امروز مدیران رسانه‌ها توان مقابله با رقبای خارجی را ندارند، می‌توانیم از بدنه جوان موجود در کشور که قلبشان برای این آب و خاک می‌تپد بهره برد و گام به‌گام با رقبا حرکت کرد و از آنان پیشی گرفت.