دکتر حسن دادخواه ضرورت آموزش سیاسی و ترویج فرهنگ تحزب

فرارسیدن آذر ماه، یادآور مناسبت‌هایی مربوط به حوزه و دانشگاه است. این دو مرکز علمی و آموزشی، با توجه به پیشینه خود در تاریخ ایران، نقش و مسئولیت مهم و بی‌مانندی در فرهنگ‌سازی، شکل‌دهی به رفتار اجتماعی و توسعه فرهنگی و فکری شهروندان بر عهده دارند و دانش آموختگان و تربیت شدگان در این دو مرکز، با توجه به نخبگی و سرآمدی علمی خویش، همواره به عنوان«مرجع اجتماعی» مورد اعتماد شهروندان بوده‌اند. این دو مرکز علمی و پژوهشی، در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی کشورمان نیز، نقش راهبردی و هدایت‌گری را به عنوان نیروهای واسط میان مردم و حاکمیت بر عهده دارند. اگر بپذیریم که عرصه حکمرانی و کشورداری در دنیای معاصر، پیچیده و دشوار است، بی‌گمان اداره کشوری به پهنا و حساسیت ایران از این قاعده مستثنا نیست. به زبان دیگر، هیچکدام از دولتمردان و حاکمان در سراسر جهان و از آن جمله در کشورمان، نمی‌تواند ادعا کند که کشور و نظام در بهترین شکل خود است و همه امور در بهترین سطح در حال انجام است. از سوی دیگر، مردم به عنوان مهم‌ترین رکن در امر حکمرانی که مقبولیت و مشروعیت هر دولت و حکومتی حاصل از رضایت آنان است، دارای حق اعتراض و ابراز نارضایتی از وضع موجودشان هستند. بر پایه دو گزاره بالا، دولت‌ها و حاکمانی که بر اساس رای مردم به مسند قدرت رسیده‌اند، باید سازوکار قانونی را برای ابراز نارضایتی شهروندان فراهم کنند و حق اعتراض را برای همه مردم، محترم بشمارند. در این راستا، نیک روشن است که به موازات تصویب و اعلام ساز و کار قانونی برای ابراز اعتراض مردمی، اهمیت آموزش سیاسی در سطح جامعه و لزوم تقویت عقلانیت شهروندان و تقویت نیروی کنترل کننده احساسات را نباید از یاد برد. به سخن دیگر، فراهم کردن بسترهای قانونی برای به رسمیت شناختن حق اعتراض و نارضایتی مردمی، باید با آموزش سیاسی برای مردم و آموزش نیروهای انتظامی با هدف حراست و حمایت از تجمعات اعتراضی، همراه و توام باشد. ناگفته نماند که برای رسیدن به شیوه مدنی و مسالمت‌جویانه ابراز اعتراضات و نارضایتی‌ها، هم مردم و هم نیروهای انتظامی، افزون بر گذراندن دوره‌های آموزشی، نیازمند تمرین و تکرار هستند. در فقدان و نبودن آموزش سیاسی و بسته بودن راه‌های قانونی ابراز اعتراضات صلح‌جویانه و عدم کنترل بر احساسات، احتمال روآوردن معترضان به تخریب اموال دولتی و بر هم زدن نظم عمومی به عنوان راهی برای دیده شدن و به شمارآمدن و رساندن اعتراض، دور از انتظار نیست. نقش دانشگاهیان و حوزویان در شکل دادن به رفتار مردم و بالابردن شناخت و شعور شهروندی و شهرنشینی، در همین راستا قابل بررسی است. این قشر فرهیخته در چارچوب تشکیل احزاب و تشکل‌های صنفی می‌توانند به ترویج و گسترش گفتمان و ادبیات سیاسی به دور از خشونت و بالابردن حس وطن‌دوستی و حفظ وحدت و منافع ملی اقدام کنند. در کنار نیروهای نخبه دانشگاه و حوزه‌های علمیه، رسانه‌های فراگیر دولتی و خصوصی می‌توانند بخشی از امکانات خود را به آموزش سیاسی و ترویج فرهنگ تحزب اختصاص دهند.