«ابتکار» از استراتژی جریان‌های سیاسی در آستانه برگزاری انتخابات مجلس گزارش می‌دهد

صدای زنگ انتخابات در سکوت احزاب
الهام برخوردار
امروز ثبت نام داوطلبان یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی کلید می‌خورد. بر این اساس ثبت‌نام داوطلبان از روز یکشنبه مورخ 10/9/98 آغاز خواهد شد و تا روز شنبه مورخ 16‌/9/98 ادامه خواهد داشت. همچنین بررسی صلاحیت‌ها از 17 آذرماه آغاز می‌شود و به مدت 10 روز ادامه دارد. امسال قرار است ۲۹۰ نماینده از ۲۰۸ حوزه انتخابیه راهی بهارستان شوند. زنگ انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی نواخته می‌شود که به گفته رئیس ستاد انتخابات کشور برآوردها حاکی از مشارکت و ثبت‌نام حدود هفت هزار نامزد در این دوره است. این در حالی است که هنوز از سوی جریان‌های سیاسی ما شاهد برنامه و استراتژی مدونی در رابطه با انتخابات نیستیم. اصلاح‌طلبان که همچنان درگیر شیوه حضور خود در انتخابات هستند و هنوز مشخص نیست که با چه سازوکاری وارد عرصه انتخاب می‌شوند. از آن سو اصولگرایان با این امید که از اکنون برنده انتخابات هستند بیشتر درگیر لیست و سرلیستی هستند و درواقع بیشتر درگیر این هستند که با چند لیست وارد این عرصه شوند. بنابراین آنچه در هر دو جریان سیاسی به فراموشی سپرده شده است برنامه و استراتژی آنها برای بالا بردن سطح مشارکت مردم است.
اصلاح‌طلبان در بلاتکلیفی


با توجه به نارضایتی‌هایی که در چندسال اخیر میان بخشی از مردم ایجاد شده است و با موجی که اصولگرایان علیه نیروهای اصلاح‌طلب و دولت به راه انداخته‌اند، چنین به نظر می‌رسد که سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان هم در مقطع کنونی قدری پراکنده شده باشد؛ از این‌ رو درصورت نبود وحدت انتخاباتی عرصه رقابت بیش‌ از پیش برای اصلاح‌طلبان سخت‌ خواهد بود. امری که تا به این لحظه با توجه به سردرگمی و نداشتند برنامه و استراتژی کاملا واضح بوده است. در این جریان سیاسی برخی طیف‌ها به عملکرد و کارکرد شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان انتقاد دارند و به نوعی ریاست محمدرضا عارف را قبول ندارند. که می‌شود در این بین حزب کارگزاران سازندگی را نام برد که از مخالفان سرسخت عارف محسوب می‌شوند. درواقع اصلاح‌طلبان خودشان به عملکرد شورای عالی سیاستگذاری و لیست ارائه شده در انتخابات پیشین انتقاد دارند اما با این حال هنوز نتواسته‌اند استراتژی و راهکار کارآمدتری را جایگزین آن کنند و به نوعی در یک بلاتکلیفی به سر می‌برند. می‌توان گفت طرح «سرا» یکی از همین اقدامات بود که بازهم نتوانست نظر همه احزاب و طیف‌های جریان سیاسی اصلاحات را جلب کند. درواقع اصلاح‌طلبان در نبود گفتمان‌سازی درونی اینگونه عمل می‌کنند که ابتدا طرح و برنامه ارائه می‌دهند سپس ابعاد مختلف آن را کارشناسی می‌کنند که در‌نهایت متوجه می‌شوند که قابلیت اجرایی شدن در این مدت زمان کوتاه ندارد. بنابراین زمانی که برخی فعالان و تئوریسین‌های این جریان سیاسی بحث مشارکت مشروط را مطرح کردند به خوبی می‌دانستند که سرمایه اجتماعی آنها به واسطه عملکردشان طی این سال‌ها دچار ضعف و ریزش شده است و می‌دانند هر نوع لغزش و اشتباه تاکتیکی و استراتژیک به مثابه مرگ یک جریان است. با این حال همچنان دچار یک دوگانگی و سردرگمی هستند. یعنی درواقع نه می‌توانند از قدرت حکومتی چشم‌پوشی کنند نه قید قدرت اجتماعی که طی این سال‌ها کسب کرده‌اند را بزنند. یعنی هنوز تکلیف‌شان با خودشان هم مشخص نیست بنابراین کاملا واضح است که برای انتخابات یازدهمین دوره برنامه جدیدی نداشته باشند و به نظر می‌رسد براساس همان برنامه چهار سال پیش اقدام کنند، هرچند خوشان هم اذعان دارند که این بار با تکرار هم نمی‌شود رای جمع کرد.
با توجه به این شرایط تنها امید آنها در شرایط کنونی باز شدن فضای سیاسی و امید به نگاه انبساطی شورای نگهبان در بررسی صلاحیت‌ها است، درخواستی که از سوی شورای نگهبان با جواب منفی مواجه شد. یعنی آخرین امید اصلاح‌طلبان نیز به ناامیدی بدل شد. این شرایط اما اخیرا با اتفاقاتی که در کشور رخ داد و اعتراضاتی که مردم نسبت به تصمیمات دولت به‌خصوص در ماجرای بنزین داشتند، برای اصلاح‌طلبان سخت‌تر شد. چرا که این دولت مورد حمایت این جریان سیاسی بود اما در مقابل هیچ کدام از مطالبات پایگاه اجتماعی که از او حمایت کرد را پیگیری نکرد. در چنین شرایطی باید دید در نبود برنامه و استراتژی چگونه می‌خواهند مشارکت را بالا ببرند و واکنش مردم به این رویکرد چه خواهد بود؟
اصولگرایان مدعیان پیروزی در انتخابات
ماجرا اما این طرف کاملا فرق دارد و اصولگرایان با توجه به شرایطی که برای رقیب آنها پیش آمده است از همین الان خود را پیروز میدان رقابت انتخابات مجلس شورای اسلامی می‌دانند. در حالی که هنوز چالش وحدت درونی دارند و مشخص نیست با چند لیست و به سرلیستی چه کسی وارد انتخابات می‌شوند؟ دو چالش اصلی آنها درواقع جبهه پایداری و احمدی‌نژاد چهره چندگانه این جریان سیاسی است. در دیدار اخیر محمدباقر قالیباف و حداد عادل با آیت‌الله مصباح یزدی تکلیف پایداری‌ها مشخص شد و مصباح آب پاکی را روی دست آنها و ریخت و توصیه کرد همه طیف‌های سیاسی باید حضور داشته باشند. بنابراین بازهم اوصولگرایان چالش وحدت را با حضور این طیف خواهند داشت. در این میان محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت سابق نیز اعلام حضور کرده است اما هنوز مشخص نیست چگونه و با حمایت و با چه طیفی در انتخابات مشارکت خواهد کرد؟ با این حال به نظر می‌رسد که احمدی‌نژاد بنای حضور غیرمستقیم در انتخابات را دارد اما اینکه او و کسانی که مورد حمایت او قرار دارند و احتمالا ادامه‌دهندگان تفکر او خواهند بود، چقدر شانس حضور در عرصه انتخابات را دارند و تا چه اندازه صلاحیت‌شان تایید می‌شود، بنابراین برای پاسخ به این پرسش باید تا روز اعلام صلاحیت‌های نامزدهای انتخاباتی منتظر ماند. هر چند پیش از این گفته می‌شد که دیدار قالیباف با احمدی‌نژاد نوعی تلاش برای کسب صندوق رای احمدی‌نژاد توسط اصولگرایان بوده است. حالا با توجه به تحرکات قالیباف و اعلام عدم حضور علی لاریجانی برای حضور در انتخابات مجلس یازدهم به نظر می‌رسد بتوان گفت رقابت برای سرلیستی تا حدودی تمام شده است و احتمالا قالیباف سرلیست اصولگرایان در تهران خواهد شد و سعید جلیلی در شهرستان‌ها سرلیست خواهد شد.
درواقع اصولگرایان پیش‌بینی یک مجلس هفتم دوباره را دارند و آنها را به صرافت انداخته تا این بار متشتت ظاهر شوند و چندان در بند و دغدغه ائتلاف و اجماع نیستند. اصولگرایان احتمالا پیش‌بینی کرده‌اند که میزان مشارکت در انتخابات آتی در مقایسه با انتخابات پیشین دچار کمی و کاستی خواهد بود. چه چیزی بهتر از این برای آنها. به‌ویژه در شهرهای بزرگ هروقت میزان مشارکت پایین آمده، برنده بازی انتخابات اصولگرایان بوده‌اند.
هر‌چند هر روز اخبار ضدونقیضی درباره استراتژی جریان‌ها درباره انتخابات مجلس به گوش می‌رسد و پازل انتخابات با فاصله کمتر از سه ماه همچنان کامل نشده است. در کنار این مسائل درواقع مسئله اصلی رویکرد آنها برای بالا بردن سطح مشارکت در انتخابات است و درواقع کاندیداهای یازدهمین دوره انتخابات مجلس باید برنامه‌ای ارائه دهند تا با توجه به ناامیدی مردم از عملکرد آنها طی این سال‌ها، دوباره در پای صندوق‌های رای حضور داشته باشند و امید به اصلاح در آنها زنده شود.