روزنامه خراسان
1398/09/06
فهرست مشکوک شیندلر!
جواد نوائیان رودسری – روژه گارودی، مورخ و فیلسوف فقید فرانسوی، در کتاب مشهور «تاریخ یک ارتداد» مینویسد: «قرار نیست مهندسی اموات راه بیندازیم؛ مرگ انسانهای بیگناه، حتی اگر یک نفر باشد، جنایت علیه بشریت است.» در این نوشتار ما در پی نفی رنجی که بر انسانها، صرف نظر از نژاد و مذهبشان میرود، نیستیم. نمیخواهیم به کریهترین جنایت تاریخ بشریت که بیش از 60 میلیون کشته روی دست جهانیان گذاشت، ردای برائت بپوشانیم؛ اما به قول گاندی، «حتی اگر یک نفر هم باشی، حقیقت، حقیقت است و نمیتوان انکارش کرد.» از سال 1948 و حتی قبل از آن، ادعای نسلکشی یهودیان توسط آلمان نازی، دستمایه بسیاری از جنایتها و وحشیگریهای رژیم صهیونیستی بودهاست. صهیونیستها، هنوز هم ول کن ماجرا نیستند؛ موزه میسازند، آدم به محاکمه میکشانند، فیلم تولید میکنند و روی مُخ مردم دنیا راه میروند تا بگویند که یهودیان، تنها قربانیان واقعی جنگ جهانی دوم بودهاند؛ یهودیانی که هیچ خط و ربطی با رژیم صهیونیستی ندارند و فلسطینیها، قاتل آن ها نیستند؛ اما باید جور اروپاییهایی را بکشند که صهیونیستها مدعی هستند، روزی روزگاری، علیه یهودیان نسلکشی به راه انداختهاند. بنابراین، بحث ما در این نوشتار، تنها نفی یک ادعا یا تأیید آن نیست؛ بلکه سپردن بهانهای به محک آزمون است که دستمایه دست کم 70 سال چپاول، کشتار و بیرون راندن ملتی مظلوم از سرزمینش محسوب میشود.درباره یک فیلم تأثیرگذار
استیون اسپیلبرگ، یکی از شناخته شدهترین نامها در عالم سینماست؛ ممکن نیست کسی عاشق سینما باشد و «آرواره»، «نجات سرباز رایان»، «هوش مصنوعی»، «پارک ژوراسیک» و مجموعه «ایندیانا جونز» را ندیده باشد؛ اسپیلبرگ خالق تمام این آثار درخشان در دنیای هنر هفتم است. اما او در سال 1993، فیلمی ساخت که با حمایت سازمانهای تبلیغاتی وابسته به لابی صهیونیستها در آمریکا، شهرتی جهانی پیدا کرد؛ «فهرست شیندلر». فیلمی در ژانر تاریخی – جنگی که به ماجرای نسلکشی یهودیان در سرزمینهای تحت اشغال آلمان نازی اختصاص دارد. سازندگان فیلم مدعی هستند که این اثر را بر اساس داستان واقعی زندگی اسکار شیندلر، یک صنعتگر آلمانی که گفته میشود طی جنگ جهانی دوم بیش از هزار یهودی لهستانی را از چنگ نازیها نجات داده است، ساختهاند. بنیاد فیلم آمریکا، این فیلم را جزو 10 فیلم برتر ژانر خودش معرفی میکند. از حق نباید گذشت که «فهرست شیندلر»، بیننده را سر جایش میخکوب میکند، داستانی پیوسته و محکم دارد، نقش آفرینی بازیگران، به خصوص لیام نیسون(در نقش شیندلر) و بن کینگزلی(در نقش اشترن)، فوقالعاده تأثیرگذار است و علاوه بر این، ساخته شدن اثر به صورت سیاه و سفید باعث میشود که مخاطب ارتباط بیشتری با داستان برقرار کند. این فیلم، جایزه اسکار بهترین فیلم و کارگردانی را به دست آورد و شهرتی جهانی پیدا کرد؛ اما آیا آنچه را که فیلم ساز به خورد مخاطب فهرست شیندلر میدهد، میتوانیم باور کنیم؟
نقدی بر یک چالش 80 ساله
هولوکاست طی هشت دهه گذشته، به یکی از چالشبرانگیزترین مباحث تاریخ عمومی تبدیل شده است. در اروپا، با وجود ادعای آزادی بیان و تلاش برای گرفتن ژست دموکراتیک، هولوکاست یکی از خطوط قرمز است و نقد و بررسی آن، با دادگاه، جریمه و زندان پاسخ داده میشود. دیوید ایروینگ، مورخ بریتانیایی و روژه گارودی، مورخ فرانسوی، دو نمونه برجسته از کسانی هستند که به دلیل انکار هولوکاست و نقد منطقی و مستند آن، تحت فشار قرار گرفتند و جریمه و زندانی شدند؛ بنابراین، هیچکس در قاره سبز، نمیتواند فهرست شیندلر را به لحاظ محتوایی نقد کند، مگر آنکه نظرمثبتش در این باره، مساعد باشد! مستنداتی که گارودی و ایروینگ در کتابهایشان ارائه میکنند و برخی دیگر از مورخان و پژوهشگران بیطرف نیز بر آن ها صحه میگذارند، بر چند نکته کلیدی تأکید دارد:
اول: ماده 21 قانون تشکیل دادگاه نورنبرگ، دادگاهی که توسط متفقین راه افتاد و کارش محاکمه سران دولتهای محور، یعنی شکستخوردگان جنگ جهانی دوم بود و در آن، موضوع هولوکاست به عنوان امری بدیهی معرفی شد و بعدها، صهیونیستها با استناد به همین حکم، خود را در اعمال زور بر همه دنیا، صاحب حق معرفی کردند، میگوید: «دادگاه در پذیرش موارد و وقایعی که شهرت عمومی دارد، خود را نیازمند به مدارک و ادله محکمهپسند، نخواهد دانست[!]» موضوع هولوکاست در دادگاه نورنبرگ، صرفاً با شهادت شهودی که متفقین، یعنی برپاکنندگان دادگاه، آن ها را معرفی میکردند، پذیرفته شد. متهمان هیچ فرصت دفاعی نداشتند و نمیتوانستند ادله و اسناد مد نظر خود را به دادگاه ارائه کنند؛ آن ها آمده بودند تا محکوم شوند.
دوم: اینکه یهودیان اروپایی در جریان جنگ جهانی دوم، به هر بهانهای، مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و به قتل رسیدند، موضوع قابل انکاری نیست؛ اما آنچه تردید را بر میانگیزاند، اولاً آمار ارائه شده و ثانیاً، تمرکز بر قتلعام یهودیان به نام نسلکشی است. آمار کشته شدگان جنگ جهانی دوم، هیچگاه دقیقاً مشخص نشد، اما اطلاعات موجود، از 60 میلیون قربانی سخن میگوید که حدود 30 میلیون نفر آن ها، از اتباع اروپای شرقی و نژاد اسلاو بودهاند؛ مردمانی که آشکارا، ارتباطی به یهودیان ندارند. اگر بناست آمار شش میلیون نفر قربانی یهودی را بپذیریم و آن را نسلکشی بنامیم، پس کشتار اسلاوها را با چه اصطلاحی باید معرفی کنیم؟ درباره اصل آمار مقتولان یهودی نیز، تردیدهای بسیار جدی وجود دارد. هم ایروینگ و هم گارودی با ادله بسیار مستند، در صحت تعداد نفرات و گزارشهای موجود در بقایای اردوگاههای آدمسوزی داخائو
و ... تردید کردهاند. طبق گزارش گارودی، روی تابلوی معرفی اردوگاه داخائو برای گردشگران، تا سال 1965، عدد شش میلیون نفر قربانی یهودی ثبت شده بود، اما این ارقام به تدریج در سالهای بعد کاهش یافت؛اوایل دهه ۱۹۷۰ به ۲ میلیون نفر و در اواخر این دهه به ۵۰۰ هزار نفر رسید. در دهه 1990، عملاً به گردشگران گفته میشد که اتاقهای گاز داخائو هنوز تکمیل نشده و لذا کسی در این اتاقها، به قتل نرسیده است؛ موضوعی که در فیلم فهرست شیندلر، با تصاویر تأثربرانگیز جمع کردن اسرای یهودی برهنه در داخل اتاقها و نیز، پشت کامیونها و گاز و دود دادن به آن ها برای قتلشان، به خورد مخاطب داده میشود و او را در درگیری احساسی شدیدی برای پذیرش این دروغ تاریخی قرار میدهد.
سوم: موضوع دیگری که دم خروس صهیونیستها را در این ماجرا، آشکارتر میکند، گزارشهایی است که گارودی درباره ارتباطات یهودیان عضو آژانس یهود و صهیونیستهای افراطی، با نازیها ارائه کرده است. طبق مستندات گارودی در «تاریخ یک ارتداد»، صهیونیستهای معروفی مانند شیمون پرز و اسحاق شامیر، رسماً با نازیها مرتبط بودند و امور مربوط به اخراج یهودیان از اروپا و انتقال آن ها به اراضی اشغالی فلسطین را برعهده داشتند. بنابراین، به نظر میرسد یهودیان معترض به فاشیستها، ابتدا باید صهیونیستهایی مانند شامیر را پای میز محاکمه بکشانند و بعد به سراغ افراد دیگر بروند.
چهارم: شاید تکرار این مسئله ضروری باشد که اصولاً واقعه هولوکاست، در صورت پذیرش، هیچ ارتباطی به خاورمیانه و مسلمانان ندارد. صهیونیستها بسیار کوشیدهاند که اتهاماتی را در این زمینه به تعدادی از مسلمانان سرشناس وارد کنند، اما این اتهامات، اولاً قابل اثبات نیست و برگرفته از یک نمایش تبلیغاتی گسترده است و ثانیاً، حتی در صورت اثبات، نمیتواند مُثبِت به حق بودن جنایات پرشمار صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی فلسطین و اعمال خوی اشغالگری آن ها در اراضی کسانی باشد که اصولاً ربطی به ماجرا نداشتهاند. اگر قرار است صهیونیستها که ظاهراً خود را نماینده یهودیان میدانند، برای اثبات جنایت و محاکمه جنایتکاران و مطالبه غرامت، کسی را خِفْت کنند، هیچ کس لایقتر از اروپایی ها پیدا نمیشود!
به طور خلاصه میتوان گفت که فهرست شیندلر، فیلمی با داستان مشکوک و قابل تردید تاریخی است که میخواهد اتفاقاتی وهمآلود را در ذهن مخاطب خود، نهادینه کند. تردیدی نیست که عوامل سازنده و از جمله کارگردان فیلم، اسپیلبرگ که یک یهودی است، روی تاریخندانی مردم دنیا، حساب کلانی باز کردهاند.
سایر اخبار این روزنامه
فهرست مشکوک شیندلر!
برخورد قاطع با گرانفروشی به زائران
شوک بنزین، افسار مصرف را کشید
واکنش ها به اظهارات عجیب سخنران مراسم ختم خواهر رئیس جمهور
داستان خودروی هیبریدی در ایران
تابوی حساب های بانکی بالاخره شکست!
شکایت 90 درصد جاماندگان یارانه بنزینی
تجلیلشفیعیکدکنی از جایگاه علمی واخلاقی دکترفیاض
ماموریت اصلاحطلبان به عارف
وقتی از پشت شیشه نظرسنجی میکنید چنین تورمی را به مردم تحمیل میکنید
کردها در ریاض به دنبال چه هستند؟
ادعاهایعجیب عاملقتلعامخانوادگیتهران
خاکسترنشینی عاقبت قماربازی