روزنامه خراسان
1398/09/04
مواجب دزدی برای کمیسری شماره 8 !
جواد نوائیان رودسری – میگویند نخستین بار، ناصرالدینشاه قاجار تصمیم گرفت برای حفظ نظم عمومی، تشکیلات نظمیه را به وجود بیاورد؛ تشکیلاتی که بعدها، عنوان پلیس به خود گرفت. نخستین رئیس نظمیه هم، «کنت دومونت فرت»، یک افسر وظیفهشناس اتریشی بود که از سال 1257 تا 1270 هـ.ش، یعنی به مدت 13 سال، ریاست نظمیه ایران را برعهده داشت و اصلاً، عنوان سازمانیاش، وزیر نظمیه بود. با این حال، تشکیلات نظمیه به دلیل دیرکرد مواجب از یک سو و فعالیت موازی تشکیلاتی مانند قزاقخانه، کارایی چندانی نداشت و این وضعیت تا دوره پهلوی، ادامه یافت و حتی، مشکلات نظمیه، به ویژه در تهران، بهتر که نشد، هیچ؛ بدتر هم شد. طبق برنامهای که ظاهراً ابتدا اتریشیها برای نظمیه ریخته بودند، برای هر قسمت از پایتخت، پاسگاهی با عنوان کمیسری ساخته شد که در آن، تعدادی نظمیهچی، زیر نظر افسر منصوب شده، به انجام وظیفه میپرداختند؛ دعاوی را فیصله میدادند، متهمان را به عدلیه(دادگاه) میفرستادند، دزد میگرفتند و تا پیش از تأسیس اداره تأمینات(آگاهی)، کشف جرم هم برعهده آنها بود. در بین کمیسریهای تهران، کمیسری شماره 8 یا کمیسری بازار، در دوره رضاشاه، شهرت فراوانی داشت؛ البته این شهرت، ناشی از انجام وظیفه کارکنانش نبود ... اجازه بدهید در ادامه، مفصلاً به گزارشهای تاریخی مربوط به این کمیسری و تجارب ارزندهاش در رفع مرافعات مردم تهران، بپردازیم!آنچه خوبان همه دارند ...
تهرانِ دوره رضاشاه، در مجموع 10 کمیسری یا به قول امروزیها کلانتری داشت. بعد از کمیسری شماره 3 در حسنآباد که مسئولیت حفاظت از کاخ مرمر را عهدهدار بود، کمیسری بازار یا کمیسری شماره 8، در درجه اول اهمیت قرار میگرفت. دلیلش هم، علاوه بر حساسیت حفاظت از بازار، مداخل متعددی بود که برای کارکنانش به همراه داشت! البته این مداخل خوب، باعث میشد که فرمانده کمیسری هم بتواند بهتر سبیل مقامات بالاتر را چرب و راضیشان کند. در حوزه استحفاظی کمیسری 8، همهجور تأسیسات درآمدزا وجود داشت؛ از رستوران و مغازههای فروش مواد غذایی، مثل جگرکی بگیر تا حجره بازاریهای متمول و ثروتمند که گاه و بیگاه میشد به بهانه مذهبی بودن و راهانداختن مجالس روضه، خفتشان کرد و تیغشان زد! در واقع در حوزه کمیسری شماره 8، هر چه دیگر کمیسریها داشتند، یکجا فراهم بود. با این حال، همه این جذابیتها، در کنار الگوی رفع مرافعه در این کمیسری، اصلاً قدرت عرضاندام نداشت!
برنامهای برای رفع مرافعات
جعفر شهری در جلد دوم کتاب ارزشمند و خواندنی «طهران قدیم» مینویسد: «برنامه کار این کمیسری آن بود که کمتر کسی را از شاکی و متشاکی به عدلیه و مانند آن میفرستاد و در هر صورت، میان آن ها را به نحوی، خود فیصله داده، با تنبیهات نقدی(نقره داغ) و (حق و حساب) سر جایشان مینشاند و معتقد بود که مرافعه تا وقتی برای کمیسری دارای فایده میباشد که در همان کمیسری مانده و روانه عدلیه نشده باشد، مگر مرافعاتی که از آن ها پولی در نیاید.» گاهی اوقات کمیسری خودش زحمت جلب رضایت را برای متهم میکشید؛ البته در قبال دریافت مبلغ مناسبی پول! آنوقت شاکی بخت برگشته را به اتاق تمشیت میفرستادند تا با چند تا چَک و پسگردنی، رضایت بدهد و قال قضیه را بکند و به قول نظمیهچیها، «اگر سری میشکند در کلاه و اگر دستی میشکند، در آستین خودش بماند»! به این ترتیب، کمیسری شماره 8، رکورد ختم پروندههای ورودی به نظمیهها را داشت و کمتر پیش میآمد که مجبور شود طرفین را به عدلیه بفرستد و وقت همکاران آن اداره را بگیرد!
خُشکه چند؟!
افزون بر مداخل مربوط به تلکه کردن شاکی، مأموران کمیسری شماره 8 یا همان آژانها، مداخل خاص خودشان را داشتند. جعفر شهری مینویسد: «هر دستفروش و هر بساطی و طَبَقی و طوّاف و چرخی و الاغی، وظیفه داشت که روزانه از پنج تا پانزده قران به آژان بدهد تا بتواند به کسب و کار بپردازد.» این اصل، شامل حال گاریچیها، کاروانسرادارها و دکانداران خردهفروش و کلی فروش هم میشد. اما اصل درآمد مأموران کمیسری شماره 8، در دوره پهلوی اول، کسب مداخل از شیرهکشخانهها بود. آن ها به صورت هفتگی با آژانها تسویه حساب میکردند و گاه از 50 تا 150 تومان میپرداختند. مراکز فساد هم باید همین مقدار به آژانها میسُلفیدند! در غیر این صورت، صاحبان این مراکز، سر از کمیسری در میآوردند و حسابشان با داغ و درفش بود!
شریک دزد!
وجه دیگری از مداخل کمیسری شماره 8 که بازاریان تهران را به کلی از مراجعه به نظمیه منصرف میکرد، همکاری آژانها با دزدان حرفهای بود. جعفر شهری مینویسد: «دزدیها جمیعاً با قرارداد قبلی با کمیسری و آژان به انجام میرسید و چه بسا که قبلاً کالاهایی که باید به سرقت برود یا صندوق و دخل و گاوصندوقی که باید زده شود، در کمیسری تقویم(قیمتگذاری) شده، وجهش نقداً پرداخت میگردید و چه بسیار سرقتها که با راهنمایی و معاضدت خودِ کمیسری به انجام رسیده کمک آژان عامل اصلی آن به شمار میآمد[!]» به همین دلیل، هر مکانی که از کمیسری فاصله بیشتر داشت، بیشتر از دستبرد سارقان در امان بود. این وضعیت باعث شده بود که در تهران دوره پهلوی اول، مغازهها و منازل اطراف کمیسری شماره 8 را، به نصف قیمت مرسوم بخرند و همه همسایگان از دست محبتهای اداره نظمیه، جان به لب شده بودند!
سایر اخبار این روزنامه
نمره قبولی «خدمات» در خودداری از گرانفروشی بنزینی
با دوتار ۱۷۰ مدرسه ساختم
بودجه بیمارستان حاشیه مشهد ردیف می شود؟
نمکدان «ادیسون» و «اینشتین» بدون جوراب !
مواجب دزدی برای کمیسری شماره 8 !
ضرورت ابهام زدایی از فهرست یارانه بنزینی
انتقادها از فهرست یارانه بگیران بنزینی
رقابت تنگاتنگ کارگردانان 4 نسل در فجر 98
بازی خطرناک تاج
موضع عجیب بنزینی نوبخت
ماجرای عکس تلخ بهارستان
تاوان افشاگری «مرد سبیلو»
لایحهای که هر زنی باید بخواند
126 سال پس انداز برای خانه دار شدن!