اوج هنر در اوج محرومیت

نیره خادمی| «اوج هنر در اوج محرومیت» نام پویش تازه‌ای است که برای حمایت از فرهنگ و هنر سیستان و بلوچستان به راه افتاده است و تا همین حالا نرگس آبیار، مهناز افشار، ‌هانا کامکار، هوتن شکیبا و امین میری به آن پیوسته‌اند. این پویش از شهرستان نیکشهر در سیستان و بلوچستان شروع شده است تا درنهایت به کل سیستان و بلوچستان تسری پیدا کند.  قرار نیست یک‌شبه همه مشکلات این استان حل شود و فعلا اهدافی که برای آن در نظر گرفته‌اند، شامل احداث یک سالن اجرای نمایش در نیکشهر، حمایت از تولید آلبوم موسیقی استادان پیشکسوت، فراهم کردن زمینه آموزش‌های لازم موسیقی، تئاتر و سینما با حضور استادان برجسته کشور، فراهم کردن زمینه اجرای تئاتر و موسیقی هنرمندان بلوچ در پایتخت به منظور معرفی و پرورش استعدادهاست. البته محمدبلوچ زهی، بخشدار نیکشهر معتقد است برای برون‌رفت از اوضاع نامناسب فرهنگ و هنر سیستان و بلوچستان باید عزم و مشارکتی ملی ایجاد شود. او به «شهروند» می‌گوید امیدوار است با کمک رسانه‌ها و مشارکت و استقبال اصحاب فرهنگ و هنر کشور در پی این حرکت، زمینه تحول آموزشی و زیرساخت‌های فیزیکی نظیر احداث سالن نمایش، سینما و تشویق سرمایه‌گذاران ملی به سرمایه‌گذاری در حوزه فرهنگ و هنر غنی مناطق محروم فراهم شود: «شهرستان‌های استان سیستان و بلوچستان از داشتن زیرساخت‌های اولیه فرهنگی و هنری چون سینما، سالن اجرای تئاتر(سالن پلاتو) و ... محروم هستند. امیدوارم با فعالیت‌های این کمپین که قدم نخست آن را ما از نیکشهر برداشته‌ایم و با کمک رسانه‌ها و مشارکت و استقبال اصحاب فرهنگ و هنر کشور از این حرکت، زمینه تحول آموزشی و زیرساخت‌های فیزیکی نظیر احداث سالن نمایش، سینما و تشویق سرمایه‌گذاران ملی به سرمایه‌گذاری در حوزه فرهنگی و هنری غنی مناطق محروم فراهم شود.»
هنر مردم سیستان و بلوچستان البته در سال‌های گذشته بارها در رسانه‌ها بازتاب پیدا کرده است؛ مثلا هنر سوزن‌دوزی که همه این روزها آن را با نام مهتاب نوروزی به‌عنوان مشهورترین سوزن‌دوز سیستان و بلوچستان می‌شناسند، اما کسی از موسیقی و هنرمندان فولکلور یا تئاتر این سرزمین خبر ندارد. کمتر کسی کمال خان هوت معروف به ملا کمالان را می‌شناسد که از خوانندگان موسیقی مقامی بلوچی و از نوازندگان تنبورک در سیستان و بلوچستان بود، اما هیچ اثری از او در آیین‌های مربوط به موسیقی نیست. کمال خان  10سال قبل از دنیا رفت و حالا فقط یک جشنواره با نام او (جشنواره حماسی کمالان) برای مردم سیستان و بلوچستان باقی مانده است. ‌سال 88 البته در مراسمی که فرهنگستان هنر با حضور محمدرضا شجریان برای این هنرمند بلوچی برگزار کرد، از او تقدیر شد. محمدرضا شجریان در این مراسم از ناشناخته‌بودن این هنرمند بلوچی گلایه کرد: «برای من مایه خشنودی و مباهات است که امروز در بزرگداشت بزرگواری از اهالی موسیقی بلوچ شرکت می‌کنم، درحالی ‌که باید بگویم متاسفانه تاکنون آن‌گونه که شایسته ‌است این فرهنگ را نشناخته و از ملا کمالان‌ تقدیر نکرده‌ایم.» بسیاری از هنرمندان دیگر در این استان هم از حقوق خود بازمانده‌ و گوشه‌نشین شده‌اند، مثل زبیده آزادی، خواننده فولکلور که شرایط نامناسب اقتصادی، حتی سلامت روان او را هم به خطر انداخته است یا خلیفه محمود، آخرین بازمانده موسیقی درمانی بلوچ که دیگر هیچ اثری از او در صحنه‌های موسیقی نیست. او  این روزها به دلیل مشکلات حتی توان راه رفتن ندارد. رسول بخش زنگشاهی، قیچک‌نواز مشهور بلوچستان هنرمند دیگری است که باز هم مشکلات اقتصادی سلامتی او را هدف قرار داد و درنهایت دیابت پایش را از او گرفت. شیرمحمد اسپندار، تنها دونلی‌زن ایران از سیستان و بلوچستان است که موفق به دریافت دکتری موسیقی سنتی از فرانسه شده اما او هم در کشور خود غریب است. عیسی بلوچ، دونلی‌نواز و محمد‌عمر سامی، بنجو‌نواز هنرمندان دیگری هستند که با وجود مهارت‌های خاص‌شان، وضعیت خوبی ندارند و کمتر کسی به جمع‌آوری آلبوم و مجموعه آثار آنها توجه کرده است.
اقتصاد هنر در بلوچستان ضعیف است
سیستان و بلوچستان در حوزه امکانات فرهنگی هم مثل سایر حوزه‌ها در فقر است. البته طی چند سال گذشته گروه‌هایی برای ساخت و تجهیز مراکز بیمارستانی یا توسعه و ساخت مدارس در این استان پا پیش گذاشته‌اند، اما فرهنگ و هنر به دلیل کمرنگ بودن در سبد کالای مردم همیشه در رده‌های آخر توجه و اهمیت بوده است. عباس دانشی، مدیر اسبق ارشاد سیستان و بلوچستان هم در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید: «آهنگ‌های بعضی از این هنرمندان در رادیوی محلی موجود است اما کیفیت حرفه‌ای ندارد. موسیقی بلوچستان ارزشمند و قابل توجه و از موسیقی شبه‌قاره متاثر است. این موضوع جذابیت‌های ملی آن را بیشتر می‌کند. البته در دوره‌ای که مسئولیت داشتم یک آلبوم موسیقی بلوچ منتشر شد که در آن تقریبا از گروه‌های بیشتر شهرستان‌ها استفاده شده بود.» او البته معتقد است حل شدن بسیاری از مشکلات این حوزه به همکاری هنرمندان بستگی دارد: «اقتصاد هنر در سیستان و بلوچستان ضعیف است و استفاده از محصولات فرهنگی هنوز فرهنگ‌سازی نشده است که البته بخشی از آن هم متاثر از شرایط معیشتی مردم است. اگر چه حتی افرادی که توانایی مالی دارند هم برای بخش‌های هنری شهر خود هزینه نمی‌کنند. با وجود این، دولت هم باید به بخش‌هایی که محرومیت‌های بیشتری در آن وجود دارد، توجه بیشتری برای محرومیت‌زدایی کند.» دانشی معتقد است بسیاری از این مسائل با حضور هنرمندان این عرصه‌ها حل خواهد شد: «متاسفانه هنرمندان هم فقط منتظر حمایت‌های دولتی هستند.»


سالن‌های تئاتر استاندارد نیست
مدیر اسبق ارشاد سیستان و بلوچستان البته همه کمبودها و نبود زیرساخت‌های فرهنگی را قبول دارد و می‌گوید که این استان حتی فاقد تالار مرکزی است که در مراکز 15 استان کشور، گاهی تا 16‌هزار متر مربع ساخته شده است. او همچنین به نبود کتابخانه مرکزی اشاره می‌کند که در بسیاری از مراکز استان‌ها پیش‌بینی شده است: «مجموعه‌های فرهنگی هم که در این استان ساخته شده، استانداردهای لازم را برای اجرای تئاتر ندارد.» او که از ‌سال 90 تا 94 مدیر ارشاد این استان بوده است، می‌گوید متاسفانه شهرداری‌ها در استان سیستان و بلوچستان اصلا به ساخت فرهنگسراها توجهی نکرده‌اند: «در بسیاری از شهرها شهرداری‌ها فرهنگسراها را به‌عنوان کانون توجه هنرمندان ساخته‌اند، اما در سیستان و بلوچستان جای مدیریت‌های تخصصی فرهنگی و هنری خالی است و برگزاری مراسم فقط جنبه‌های کلیشه‌ای و رسمی دارد.» او می‌گوید همچنان هم سیستان و بلوچستان فاقد سالن‌های بزرگ تئاتر و موسیقی است: «اگر زمانی گروهی بخواهد نمایش یا کنسرت با ویژگی‌های خاصی روی صحنه ببرد به علت نبود سالن این مراسم را در سالن‌های ورزشی برگزار می‌کنند.» در هر صورت او هم معتقد است سیستان و بلوچستان گنجینه‌ای از استعددادهاست و اگر بخش‌های هنری و فرهنگی سیستان و بلوچستان فعال شود حتما بر صنعت گردشگری و ایجاد مراودات فرهنگی این استان با استان‌ها و کشورهای مجاور تأثیر خواهد گذاشت. هنرمندان برای سیستان‌وبلوچستان پای کار باشند
حسین مسگرانی، مدیرکل ارشاد سیستان‌وبلوچستان | درباره کمپین اوج هنر در اوج محرومیت باید بگویم که تاکنون چند کمپین با این موضوع شکل گرفته، اما بعضی‌شان نه فقط در جهت درست نبوده، بلکه حتی آبروی هنر و هنرمندان استان را هم برده‌اند. در واقع من به این فعالیت‌های پراکنده بدبین نیستم، اما تاکنون مشابه این حرکت‌ها را برخی یا اهداف سیاسی داشتند، یا برای مطرح‌کردن افراد خاصی بوده است. پس این را به صراحت می‌گویم اگر قرار است کاری در این زمینه انجام شود، باید خود هنرمندان پای کار باشند و برخی افراد غیر مرتبط حضور نداشته باشند.
برخی افراد سیاسی و سیاستمداران تخصصی درباره هنر و فرهنگ ندارند و حتی اصلا نمی‌دانند که امکانات ما چقدر است تا بدانند که باید چقدر از ما انتظار داشته باشند. اما درباره امکانات؛ ما 14 مجموعه فرهنگی- هنری در استان داریم. سه مجتمع فرهنگی- هنری هم در سه شهرستان دیگر ازجمله هیرمند، دلقان و یک شهر دیگر درحال احداث است. برخی نزدیک به اتمام و برخی نیز درحال احداث هستند. این سه مجتمع استانداردهای بالایی دارند. ‌سال گذشته در سفر وزیر ارشاد مصوب شد که 5 پلاتوی تئاتر در 5 شهرستان احداث شود.  یکی از این موارد در زاهدان است که تقریبا 90‌درصد تکمیل شده و قرار است آذرماه افتتاح شود. چهار پلاتوی دیگر نیز در شهرهای زابل، سراوان، ایرانشهر و چابهار تا پایان ‌سال به بهره‌برداری می‌رسد. سه نگارخانه در شهرستان‌های ایرانشهر، سراوان و چابهار تأمین اعتبار شده؛ نگارخانه سراوان افتتاح شده و دو نگارخانه دیگر هم تا پایان‌ سال افتتاح خواهد شد. البته ساخت دومجموعه سینما امید هم تصویب شده، برای مجموعه اول تأمین اعتبار هم شده است و هفته آینده کلنگ‌زنی خواهد شد. سالن دیگر هم در چابهار است و تا چند هفته دیگر وارد روند ساخت خواهد شد. درحال حاضر در زاهدان دو مجموعه سینمایی داریم؛ هلال و ارشاد. در زابل و چابهار هم آمفی‌تئاترهای ارشاد به نمایش فیلم اختصاص یافته است. دو سالن هم در شهر خاش تا پایان‌ سال فیلم نمایش خواهند داد.  در نهایت معتقدم ما از نظر امکانات با استانداردها فاصله داریم، این فاصله‌ها قبلا بیشتر بود، اما در سال‌های اخیر تلاش‌های بسیاری صورت گرفته و بسیاری از شاخص‌ها ارتقا یافته، اما به‌رغم این رشد باز هم کمبود داریم و باید تلاش‌ها را بیشتر کنیم.  افزایش امکانات در کنار فعالیت‌های حمایتی و تولید آثار هنری، به همراه کارهایی که در زمینه ارزشیابی هنری و بیمه برای هنرمندان انجام شده، فضای هنری- فرهنگی استان را تا حدی به استانداردها نزدیک کرده است. اما شاید مهم‌ترین اقدام علاوه بر برگزاری جشنواره‌های موسیقی از قبیل جشنواره ملی موسیقی حماسی استان در چابهار، جشنواره آوازها و نواها و جشنواره موسیقی عرفانی در سراوان؛ تأسیس دو موسسه به نام مکتبخانه موسیقی باشد، موسساتی که قرار است با انجام کارهای پژوهشی کمک حال‌مان باشند در حفظ میرات و گنجینه موسیقی استان.