داستان کوتاه و اعجاز گوگول

محمد جواد محمدی‪-‬ «نیکلای گوگول (1809- 1852 ) را پدر رئالیسم در ادب روس می‌شمارند. هر چند او را رمانتیک نیز شناخته اند. ولادمیر نابوکوف حتی او را «خیالپرداز» خوانده است. این ویژگی‌ها ظاهرا ناهمخوان با هم جمع شده و یکی از پرنفوذ ترین داستان‌های کوتاهی را که تا به امروز به نگارش درآمده، پدید آورده اند.» گوگول داستان کوتاه «شنل» را در حدود 200 سال پیش به رشته تحریر درآورده است که هنوز هم قابل استناد و جذاب است. نه فقط برای یک بار بلکه چند بار خواندن آن هم خالی از لطف نیست.
«شنل» داستان کارمندی دون پایه است که با حقوق بخور نمیر در روزگار سخت اختلاف طبقاتی تزارها در هوای سرد سن پطرزبورگ، با زحمت برای خود شنلی معمولی دست و پا می‌کند و تنها یک روز صبح تا شب آن را می‌پوشد و در نیمه شب شلنش به سرقت می‌رود. پس از آن «آکاکی آکاکی یویچ» با پریشانی در کوچه و بازار چشمش به دنبال شنلش است تا بلکه آن را پیدا کند. اما پس از مراجعه به پلیس و قاضی به وی توصیه می‌شود که چیزی عایدش نخواهد شد و بهتر است دنبال یک شخص مهم (پارتی) بگردد و از نفوذ او استفاده نماید ولی متاسفانه هیچ کس به داد وی نمی‌رسد و «یوویچ» ازغصه دق می‌کند و با حالت تب و هذیان از دنیا می‌رود. کارمندی که پس از مرگش نه وارثی داشت و نه چیزی از وی به جا مانده بود. حتی سفارش کردند که تابوت وی از چوب ارزان کاج ساخته شود!
گوگول در این داستان به سبک رئالیسم، وضعیت اجتماعی روسیه دهقانی و محرومیت‌ها را روایت کرده و موضوعی اجتماعی و روانشناسانه را مطرح کرده است. این درحالی است که حدود صد و بیست سال بعد یعنی در سال 1948 ، «ویتوریو دیسکا» نیز همانند گوگول فیلم جذاب «دزد دوچرخه» را ساخت. این فیلم وضعیت وخیم اقتصادی ایتالیا پس از جنگ را به تصویر کشیده و به خوبی محرومیت و فقر مردم ایتالیا را نشان داده است. «دزد دوچرخه» داستان مردی است که با مشقت، کاری در شهرداری پیدا می‌کند ولی کارفرما شروع کار را مشروط به آن می‌کند که وی برای چسباندن اعلامیه در محله‌ها، یک دوچرخه برای خود تهیه کند. او پس از آنکه با فروش ملحفه‌های خانه اش دوچرخه ای برای خود دست پا می‌کند، مدتی مشغول به کار می‌شود، اما یک روز که مشغول چسباندن اطلاعیه بود دوچرخه‌اش به سرقت می‌رود و همین موضوع باعث می‌شود تا کار خود را از دست بدهد. قهرمان فیلم نیز مدتها دنبال دوچرخه‌اش می‌گردد و وقتی ناامید می‌شود این موضوع را می‌پذیرد.
هر چند فیلم ویتوریو دسیکا یک فیلم نئورئالیسم است ولی مضمون آن با داستان «شنل» گوگول یکی است و هر دو جذاب.
1- کتاب یک درخت ، یک صخره ، یک ابر