روزنامه آفتاب یزد
1398/08/21
کم سواد تر شدن فارغالتحصیلان دانشگاه چه دلایلی دارد؟
آفتاب یزد- گروه گزارش: تا پیش از این همه نگرانیها حول این بود که یک فرد فارغالتحصیل چرا باید بیکار باشد و بدون شغل بماند، اما اکنون زوایای بیشتری از علل بیکاری فارغالتحصیلان نمود یافته است. واقعیت این است که در کمال شرمندگی بسیاری از تحصیلکردههای ما عملا بی سواد هستند و دانش چندانی در حوزهای که در آن تحصیل کرده اند، ندارند.این فارغالتحصیلان از یک دهه گذشته تا به امروز بیشتر شدهاند. رئیس یک دانشکده معتبر کشور چندی قبل گفته بود: «در حال حاضر برخی مراکز دانشگاهی فقط مدرک میدهند و طرف سواد ندارد و ما داریم انبوهی از افراد بی سواد دارای مدرک تولید میکنیم که سونامیای از این افراد در راه است.»>از چین و هند بیشتر دانشگاه داریم؟
تحصیلات دانشگاهی به خودی خود مساله بدی نبوده و باید آن را یک شاخص مثبت در زندگی هر فرد و برای جامعه دانست، اما اگر این تحصیلات در سطح دانش، علم و تخصص فرد تاثیر چندانی نگذارد و صرفا ارزش تحصیل در دانشگاه به گرفتن مدرک خلاصه شود، دیگر نمیتوان تلقی مثبتی از این موضوع داشت.
نزدیک به دو دهه است که مدرک گرایی در ایران به یک فرهنگ تبدیل شده، فرهنگی که با خود آثار و تبعات منفی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به دنبال داشته است و هر روز دامنه آن وسیع تر و به یک معضل جدی تر تبدیل میشود و با این رویه حجم بالایی دکتر و مهندس و... با کیفیت نازل به جامعه تحویل داده میشود.
این در حالی است که مطابق آمارهای رسمی تعداد دانشگاههای موجود در ایران از کشور چین و هند بیشتر است! تاسف بارتر اینکه تعداد دانشگاههای ایران پنج برابر کشورهای توسعه یافته است، کارشناسان میگویند این تورم دانشگاهی را باید با مدرک گرایی موجود در جامعه مرتبط دانست.
>بنگاههای تجاری صدور مدرک؟
محسن نعمت الله پژوهشگر حوزه منابع انسانی به آفتاب یزد میگوید: یک بررسی دقیق نشان میدهد در سیستم آموزشی کشور یک سوءبرداشت جدی ایجاد شده و آن این است که تصور میکنیم دانشگاه به معنای واقعی کلمه در کشور در حال فعالیت است این در حالی است که اگر نگاهی دقیق به واقعیت امروز جامعه داشته باشیم متوجه میشویم که ما با انبوهی از بنگاههای تجاری صدور مدرک روبرو هستیم که به صورت خودکار مدرک صادر میکنند بدون آنکه ارزشیابی استانداردی از سطح دانش و بینش فارغالتحصیلان داشته باشند.
وی گفت: متاسفانه در سالهای اخیر علم، دانش و سواد در خط مشی روزانه زندگی افراد تحصیلکرده دیده نمیشود و به عبارتی نمود بیرونی تاثیر سواد جایگاهی چندانی ندارد دلیلش آن است که سیستم آموزشی ما به تولید مدرک اعتیاد پیدا کرده بدون آنکه علم واقعی وارد زندگی افراد تحصیلکرده شود.
این پژوهشگر، تغییر ساختار مدیریتی دانشگاهها در طی چند سال اخیر را یکی از عوامل مهم افت کیفیت تحصیل در دانشگاهها دانست و گفت: در مقطعی بسیاری از اساتید تحصیلکرده خارج از کشور یا بازنشست شدند یا مجبور به بازنشستگی زودهنگام شدند و از سویی تاثیر برخی عوامل بیرون از دانشگاهها در تعیین هیئتهای علمی و در راس قرارگرفتن افرادی با سطح بنیه علمی پائین تر موجب شد کیفیت نیروی انسانی آموزشدهنده با افت بسیار شدیدی روبرو شده و منابع تدریس هم بیشتر جنبه بومی و محدود داشته باشد. این عوامل تاثیر زیادی در کاهش سطح سواد و به عبارتی خروجی کار دانشگاهها طی چند سال اخیر داشته است.
>تحصیلکردههای کیلویی بیشتر جامعه
باسوادتر؟
براساس تازهترین آمارها هم اکنون 300 دانشگاه کشور پذیرای 6 میلیون جمعیت دانشجو هستند؛ شش میلیون نفری که با صرف هزینههای گزاف و با دعای خیر والدین و نگرانی آنها راهی مراکز تحصیل شدند اما در این میان سوال مهم این است که آیا دورههای تحصیل میتوانند افرادی با سطح سواد مناسب را به جامعه تحویل دهد؟
مبینا دریایی، عضو اسبق انجمن علمی دانشکده اقتصاد علامه طباطبایی به آفتاب یزد میگوید:در مقطعی از اواسط دهه 80 به بعد، ناگهان با سونامی ایجاد مراکز دانشگاهی مختلف روبرو بودیم، در وزارت علوم مجوز ایجاد رشتهها و دانشکدههای جدید صادر میشد چون در آن زمان تصور میشد که جامعه هرچقدر تحصیلکرده تر باشد موفق میشود. از رهگذر این دیدگاه حتی زنان خانه دار هم تشویق به تحصیل شدند، شما نگاه کنید ببینید همین مراکز پیام نور چه میزان مدرک برای دانشجویان صادر کرد همه اینها موجب شد ارزش تحصیل تا حد زیادی تحت الشعاع مدرک قرار بگیرد.
وی افزود: درس خواندن و بالا بردن سطح سواد معنایش این نیست که دانشجو شب امتحان چند صفحه جزوه را بخواند و نمره قبولی بگیرد، به نظرم ما در دانشگاههای مان دچار یک نوع سوء برداشت هستیم، این معنایش تحصیلات دانشگاهی نیست و به عقیده من جایگاه ضعیف دانشگاههای ایران در میان چند صد دانشگاه برتر دنیا کاملا
درست و معنادار است.
>رشد علمی دوپینگی
به گفته این دانشجوی اسبق دانشگاه علامه، نحوه خروج از دانشگاه و فارغالتحصیل شدن هم خود دوپینگ تاسف باری است که نشان میدهد ما در چه جایگاه ضعیف علمی قرار داریم؛ مثلا کسانی که باید پایان نامه بنویسند با سر زدن به خیابان انقلاب یا جستجو در آگهیهای اینترنتی با پرداخت مبلغی میتوانند پایان نامه بخرند، همین وضع در خصوص مقاله نویسی در IS مصداق دارد، نکته جالب این است که این دوپینگ ملاک رشد و توسعه علمی کشور به حساب میآید.
>بی سوادی فارغالتحصیلان
وی در پاسخ به این سوال که آیا بی سوادی بیشتر فارغالتحصیلان را قبول دارد یا خیر، گفت: کاملا موافقم چرا که خروجی دانشگاههای ما افرادی است که توانایی تحلیل در رشتهای که در آن درس خواندهاند را ندارند ضمن آنکه تصریح کنم افراد توانمندی هم هستند که به پشتوانه دانش و علمی که به واسطه پشتکار کسب میکنند در نهایت گلیم خود را از آب بیرون میکشند که یا در بهترین مراکز پژوهشی خارج از کشور مشغول به کار میشوند یا در همین داخل موقعیت شغلی مناسب به دست میآورند.
دریایی با اشاره به تحول مراکز علمی در دوره حاضر و فاصله مراکز دانشگاهی ایران با آن میافزاید: دانشگاههای نسل اول آموزش محور، نسل دوم پژوهش محور، دانشگاههای نسل سوم کارآفرین و دانشگاههای نسل چهارم دانشگاههای مسوولیتپذیر و آیندهنگر هستند که ما خیلی با آن فاصله داریم و هنوز در بخش آموزش محوری نسل اول ماندهایم.
>دانشگاه نرویم میگویند بی سواد؟
اما آیا میشود دانشگاه نرفت و درس نخواند؟ پاسخ جویندگان مدرک و نه طالبان دانش این است: «انگار نمیشود دانشگاه نرفت اگر کسی مدرک دانشگاهی نداشته باشد، گویا بی سواد است.»
اما واقعیت امروز جامعه شواهد دیگری را نشان میدهد. به نظر میرسد دانشجویان نسل قبلی، سطح بالاتری حداقل از نظر اطلاعات عمومی داشتهاند. نیاز نیست راه دوری برویم، در حدود همین 10 تا 15 سال قبل به دلیل کمبود ظرفیت دانشگاهها و تعداد بالای متقاضیان، رقابت فشردهای میان داوطلبان ورود به دانشگاه وجود داشت و فقط افرادی میتوانستند از غول کنکور بگذرند که دانش بالاتری داشته باشند.
>در عصر انفجار اطلاعات کدام بیسوادی؟
پارادوکسی که در این میان خودنمایی میکند این است که چطور با وجود بمباران اطلاعاتی افراد در شبکههای اجتماعی میتوان مدعی بود که فارغالتحصیلان بی سواد تر شده اند؟
دریایی در این خصوص به آفتاب یزد میگوید: اتفاقا همین شبکههای اجتماعی عامل موثر بیسوادی هستند جامعه به دلیل فناوریهای ارتباطی جدید با بار انفجار اطلاعات مواجه شده اما این اطلاعات سطحی است و عمق ندارد چون اگر خودتان هم دقت کرده باشید، در شبکههای اجتماعی مطالب زرد و بعضا غیرواقعی وجود دارد، جامعهای که بیشتر مردم آن سرشان به جای کتاب و روزنامه در گوشیها باشد، کم کم به سمت سطحی نگری گام بر میدارد.
واقعیتی که بیشتر محققان علوم اجتماعی بر روی آن اجماع دارند این است که جامعه زمانی باسواد خواهد شد که به سمت کتاب و مطالعه برود. کتاب محصولی است که نویسنده، محقق و دانشمند برای نوشتن آن عمر خود را میگذارد. به همین دلیل خواننده یک کتاب نیز با مطالعه کتاب میتواند بار علمی خود را بالا ببرد. این فرهنگ باید جا بیفتد که جای تحقیق و مطالعه در شبکههای اجتماعی نیست و اساسا دانش را در کتابها نمیتوان جستجو کرد.
>وقتی خانههای مسکونی هم دانشگاه میشود
شرایط امروز جامعه نشان میدهد سالها است جوانان برای رفتن به دانشگاه با یکدیگر رقابت میکنند و تقریبا همگی در هر رشتهای که پذیرفته شوند، وارد میشوند و دو تا چند سال از عمرشان را پشت میزهای دانشگاهها میگذرانند. آنها برای دریافت یک مدرک چند سال عمر به اضافه میلیونها تومان هزینه صرف میکنند.
این درحالی است که دانستن و تخصص در همه نظامهای آموزشی جهان یک اصل است اما بدبختانه در حوزه تحصیلات دانشگاهی و تکمیلی در ایران به این مهم کمتر توجه شده و بیشتر تمرکز جامعه به سمت گرفتن یا خریدن مدرک به هر قیمتی سوق پیدا کرده است.
عطش مدرک گرایی و نبود تخصص در بیشتر فارغالتحصیلان چنانچه اشاره شد دلایل متعددی دارد که بخشی از آن ساختاری است و به تصمیم دولتها در مقاطع مختلف و نگرش آنها به بحث آموزش مربوط میشده است؛ مثلا هر کدام از دولتها در توسعه کمی دانشگاهها با دولت قبل به رقابت برخواستند و به همین ترتیب بدون در نظر گرفتن خیلی از شاخصها و استانداردها شاهد رشد قارچ گونه دانشگاهها و رقابت آنها با هم بر سر جذب دانشجو بودیم، به گونهای که در برخی شهرها خانههای مسکونی در عرض چند روز تبدیل به دانشگاه شدند که نشان میدهد حتی دانش در ایران مسیر تجاری شدن را طی میکند تا غنی شدن.
>دانشگاههای پولی باری به هر جهت
رعنا گلمرادی، کارشناس ارشد مشاوره و تبلیغات به آفتاب یزد میگوید: کیفیت آموزشی خیلی از دانشگاههای ایجاد شده تابع چند فاکتور مشخص است از جمله اینکه این دانشگاهها با شیوههای مختلف از جمله تبلیغات انبوه و گسترده و شرایطی همچون پرداخت قسطی شهریه در پی جذب دانشجو هستند که البته این رویه همچنان نیز ادامه دارد.
وی ادامه داد: در ایران هیچ چیز از قاعده قانونی تبعیت نمیکند و در واقع اختیارات فراقانونی برخی افراد دارای نفوذ سیاسی و صاحب منصب در مقطعی موجب شد این افراد برای خود اقدام به تاسیس و راهاندازی دانشگاه با مجوزهای قانونی کرده که اوج این رویکرد را با گسترش چشمگیر دانشگاههای غیرانتفاعی طی چند سال اخیر شاهد بودیم.
گلمرادی با بیان اینکه دانشجویان در این شرایط کمتر مقصر هستند، گفت:سیستم آموزشی است که شما را بار میآورد و در واقع هرچقدر که سیستم از شما کار بکشد به همان مقدار توانمند میشوید اما دانشگاههای پولی باری به هرجهت هستند و طبعا در چنین شرایطی دانشجویی که فکر میکند با یک مدرک خشک و خالی آیندهاش تضمین است به همان وضعیتی که برایش تعریفشده تن میدهد.
>فارغالتحصیل زرنگ کم نمیآورد
این کارشناس با بیان اینکه البته سره از ناسره مشخص میشود تصریح کرد: اگر دانشجویی دنبال افزایش دانش و مهارت خود باشد به ناچار با مطالعه شخصی و جشتجوی منابع و مطالعه کتب بیشتر سعی میکند خود را در وضعیت به روز شدن قرار دهد؛ این افراد به واسطه مهارت و تخصصی که به دست میآورند پس از فراغت از تحصیل، نان دانش و مهارت خود را میخورند و به عبارتی لنگ نمیمانند.
>وضعیت دانشگاههای دنور و میشیگان هم
همینطور است؟
وی با اشاره به رویه مرسوم در مراکز دانشگاهی معتبر جهان همچون آکسفورد، دنور و میشیگان گفت: در این دانشگاهها دانشجو را در تعامل مستمر با عینیات رشته تحصیلی قرار میدهند، مثلا در رشته معماری سر پروژه میروند و از دانشجویان در خصوص یک موقعیت یا رفع ایراد سوال میکنند؛ در علوم انسانی هم وضع همین است مثلا در رشتههای روابط بینالملل دانشجویان را در اتاق بحران مراکز رسمی میبرند و مشکلی را مطرح میکنند و از آنها درخواست چاره جویی میشود. متاسفانه رویه معمول در دانشگاههای ما با آنچه در نظامهای آموزشی جهان میگذرد به کلی متفاوت است. این بدان معناست که هدف را گم کردهایم و آن را وسیله ساختهایم و در اصل افراد به دانشگاه میآیند تا مدرک بگیرند نه اینکه علم و دانش آنها افزایش پیدا کند.
>چرا آقا و خانم دارای مدرک سواد ندارد؟
کارشناسان میگویند نظام آموزشی کشور کاربردی و مهارت محور نیست و تکیه اصلی در این نظام آموزشی بر حفظیات و مباحث تئوری قرار داده شده است که این امر باعث میشود نظام آموزشی کشور دانش آموختگانی متناسب با نیازهای جامعه از جمله در بخش صنعت، علوم و.. به بیرون تحویل ندهد.
با این حال اکنون علایمی از بی علاقگی به تحصیل در رشتههای غیرپزشکی وجود ندارد چون بیشتر افراد به این باور رسیدهاند که وقت تلف کردن و مدرک گرفتن دردی از آنها دوا نمیکند؛ چرا که بسیاری از افراد به امید یافتن شغل نان و آب دار راهی دانشگاهها میشوند، اما وقتی بدون دانش و تخصص کافی فارغالتحصیل میشوند و راه به جایی نمیبرند سرخورده میشوند چون کارفرما احساس میکند فرد مورد نظر سواد کافی ندارد.
بیشتر محققان با بیان اینکه توسعه بی رویه دانشگاهها و مدرک گرایی موجب شده تا با موجی از فارغالتحصیلان بیکار و کارنابلد روبرو باشیم، میگویند: کارفرمایان و صاحبان مشاغل امروز بیش از هر زمان دیگری احساس میکنند با مشکل جذب نیروی متخصص، عملیاتی، با سواد و کاربلد مواجه هستند.
>مظنونین سونامی بی سوادی و چند راهکار
در دو دهه اخیر توسعه بدون برنامهریزی و نبود نگرش آینده نگری دانشگاهها در تولید مدرک تاثیر زیادی در رشد و توسعه کشور داشته است. از طرف دیگر رشتههای تحصیلی دانشگاهها، متناسب با نیازهای بازار و جامعه و ظرفیتهای کشور نیست و این مساله مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به کشور تحمیل میکند.
پیشتر یک مدیر دانشگاه دولتی گفته بود: «وقتی در کشوری تعداد زیادی دانشگاه وجود دارد، به طور طبیعی نمیتوان نام برخی مراکز آموزشی را دانشگاه گذاشت چون دارای بالاترین سطح استاندارد نیستند. در گذشته دانشگاه و مدرسه عالی داشتیم. یک ساختمان پنج طبقه دو هزار متر مربعی را برای مرکز آموزشی تعیین میکنند و دو هزار دانشجو را هم در این محل جمع کرده و سپس نام دانشگاه برای آن انتخاب میشود. به نظر میرسد در این موضوع که دانشگاه و تعاریف آن را اشتباه گرفته ایم، اتفاق نظر وجود دارد.»
اما اینکه دانشگاههای دولتی و غیردولتی اکنون در مظان اتهام پاشیدن بذر کم سوادی در میان دانشجویان هستند موضوعی است که نمیتوان آن را منکر شد. در جوامع توسعه یافته مدارس عالی که خصوصی یا مترادف دانشگاههای خصوصی و غیرانتفاعی ما هستند به لحاظ رتبه و درجه در مرتبه بالاتری از دانشگاهها قرار دارند و کیفیت آموزش آنها در حد بسیار بالایی است. اما در خصوص ایران، باور بیشتر آگاهان این است که از همان ابتدا نباید به مراکز آموزشی غیردولتی، نام دانشگاه را اطلاق کرد. مرکزی که تنها دو تا سه استاد با مرتبه استادیاری دارد، دانشجوی دکتری هم پذیرش میکند. در حالی که وزارت علوم نباید اجازه دهد هر دانشگاهی در هر مقطعی فعالیت کند. البته در کنار این معضل، موارد دیگری همچون انگیزه بخشی به دانشجویان برای مطالعه و اصلاح ساختار هیئت علمی دانشگاهها و حذف واسطههای پایان نامه فروش میتواند نقش مهمتری در افزایش کیفیت سواد فارغالتحصیلان ایفاء کند.
سایر اخبار این روزنامه
ماموریتهای بدون بازگشت صدا و سیما برای گزارشگران!
کم سواد تر شدن فارغالتحصیلان دانشگاه چه دلایلی دارد؟
چند نمونه از گزارشهایی که آفتاب یزد در رابطه با آنها با اعضای شورای شهر پنجم تماس گرفت اما پاسخگو نبودند
امر به معروف درست
با ادامه برجام به هدف بزرگی میرسیم
10 متهم اخلال در نظام ارزی کشور متواری هستند
وزیر بهداشت : در حال تربیت ژنرال هستیم نه سرباز!
روز گذشته بیانیهای بدون امضاء در مجلس توزیع شد که هدفی تفرقهافکنانه داشت. دقیقا همانند تحرکاتی که یک روز قبل هنگام سخنرانی رئیس جمهور در جمع مردم یزد شاهدش بودیم.
زنگنه: ذخایر نفتی ایران را نادیده نگیرید
می خواهند روحانی را عصبانی کنند
ستاره دزدی مربع
«کارواش» در روز دوم
علم برای همه؛ کسی جا نمیماند
ستاره دزدی مربع
راز این نامه نوشتن ها چیست؟!
تلگرامی
آمده ام چون وظیفه ام بود!