بدشانسی را دریبل بزن

علی مغانی

یک روز باید کسی پاشنه‌هایش را ور بکشد و برود نورآباد ممسنی. ببیند خاک این منطقه چه دارد که از دلش این همه بازیکن متولد شده.
نورآباد در این سال‌ها بیشتر از هر شهر کوچک دیگری فوتبالیست به لیگ برتر ایران داده. از سروش رفیعی و ساسان انصاری و خالد شفیعی تا شهرام گودرزی و حسن جعفری و بالاخره داریوش شجاعیان.


گاهی اوقات شانس باید در خانه آدم را بزند. مثل همان روزی که شانس به سراغ داریوش آمد و در یک بازی دوستانه چشم فراز کمالوند را گرفت. شاید اگر آن بازی کم اهمیت نبود داریوش ۲۳ ساله نمی‌توانست اینقدر سریع از سطح سوم فوتبال ایران به لیگ برتر برسد و ‌ای بسا آنقدر نادیده گرفته می‌شد که برای دیده شدنش دیر می‌شد. چه کسی حاضر است روی فوتبالیستی که تا نزدیکی سی سالگی در دسته سه بازی می‌کند، سرمایه‌گذاری کند؟ اما فوتبال همین است. برای پیشرفت گاهی باید قضا و قدر هم با تو مهربان باشد.
زیاد طول نکشید که داریوش شجاعیان در گسترش فولاد مطرح شود. او اغلب در تبریز برای سکوهای خالی بازی می‌کرد اما آیتم «ترین»های برنامه نود، مسیر شهرت داریوش را کوتاه‌تر کرد. شجاعیان در آن مقطع پای ثابت بخش «حرکات تکنیکی هفته» بود؛ با دریبل‌های دستمالی، پا عوض کردن‌های هنرمندانه و لایی زدن‌های بی‌توقفش. همان‌هایی که بعدها باعث شد مخالفانی هم داشته باشد. منتقدانی که می‌گفتند «شجاعیان برای خودش و دوربین بازی می‌کند نه برای تیم».
شجاعیان بعد از دو فصل بازی در تبریز، یکی از اهداف بزرگ نقل و انتقالات فوتبال ایران بود. می‌گفتند برانکو به سبک بازی او علاقه خاصی دارد اما در میان پیشنهادهایی که داشت به رنگ آبی جواب مثبت داد.
در استقلالِ بحران‌زده منصوریان، شجاعیان فروغ خاصی نداشت اما با آمدن شفر، این هافبک تکنیکی به یکی از مهره‌های اصلی استقلال تبدیل شد. تکنیکی‌ها خیلی زود روی سکوها محبوب می‌شوند. شجاعیان هم تبدیل به یکی از مهره‌های مورد علاقه تماشاگران شد تا اینکه تقدیر روی دیگر سکه را به شجاعیان نشان داد؛ پارگی رباط صلیبی در لیگ قهرمانان آسیا. پارگی رباط بزرگترین کابوس یک فوتبالیست است. کابوسی به قیمت از دست رفتن فصل، به قیمت از دست دادن بخت حضور در جام جهانی. شجاعیان نیمی از لیگ هجدهم را از روی سکو تماشا کرد ولی به محض اینکه شرایط بازی کردن پیدا کرد، دوباره به ترکیب اصلی رسید.
با ورود استراماچونی، داریوش باز هم یکی از مردان اصلی استقلال در خط میانی شد. لیگ برای آبی‌ها شروع ناخوشایندی داشت اما درباره شجاعیان اوضاع کمی فرق می‌کرد. در همان روزهای بد استقلال، او یکی از معدود بازیکنانی بود که از تیغ انتقادها مصون بود. در ۲۷ سالگی کمتر دریبل می‌زد و بیشتر از همیشه گل می‌زد و مؤثرتر پاس می‌داد. تا اینکه کابوس رباط صلیبی دوباره به سراغش آمد. این دردناک‌ترین اتفاق ممکن برای هافبکی است که می‌توانست امسال از هر سال دیگری بهتر باشد.
داریوش فصل فوتبالی امسال را از دست داده. کاش این‌بار بتواند بدشانسی را دریبل بزند.