روزنامه شهروند
1398/08/19
بازدید رئیس جمعیت هلالاحمر از روندامدادرسانی
سُمیرا زمانی| همیشه بعد از زلزله جانهایی که از دست میرود، خانههایی که خراب میشود و وسایل زیر آوار ماندهای که سالهایسال با خون دل جمع شدهاست، بهانهای میشود برای خون دل خوردن و کم تحمل شدن؛ برای نالههای از ته دل و ترس عجیب یافتن راهی برای دوباره سرپا شدن. مردم آسیبدیده از زلزله در روستای «ورنکش» 30ساعت بعد از زلزله نیمهشب پنجشنبه همین حال را داشتند؛ هنوز با بهت به خانههایی که آوار شده بود، نگاه میکردند؛ در کوچهها صدای مویه زنان برای از دست رفتن عزیزانشان شنیده میشد؛ همه برای هلالاحمریها از شیرین زبانی دو دختر که جانشان زیر آوار جا ماند، میگفتند و بین همه اینها حواسشان بود که هر چند دقیقه یکبار برای امدادگران دعا کنند که چقدر در این ساعات پر از ترس و استیصال همراه و کمکشان بودند. «ورنکش» روستای سرسبز آذربایجان در روزهای آخر هفته گذشته حسابی شلوغ شده بود، برای اهالی روستا از شهرهای دیگر میهمان آمده بود تا با کمک هم به محصولاتشان سر و سامان دهند، همه چیز خوش و خرم پیش میرفت تا نیمه شب پنجشنبه که زلزله به سراغشان آمد و خانههای کاهگلی روستا جلویش کم آوردند و آوار شدند؛ دردی که برای درمانش جمعیت هلالاحمر از همان ساعت نخست وقوعش در کنار مردم حضور پیدا کرد. زلزله 9/5 ریشتری نیمه شب پنجشنبه در استان آذربایجانشرقی ۶ شهر و ۱۴۵ روستا با بیش از 120 هزار سکنه را تحتتأثیر قرار داد. شهرهایی مانند میانه، سراب، ترک، ترکمنچای، بستان آباد و هشترود در استان آذربایجانشرقی و شهرهای نیر، کوثر و سرعین در اردبیل از جمله این مناطق بودند. بلافاصله بعد از وقوع زلزله ۳۴تیم عملیاتی و ارزیاب هلالاحمر که بالای ۱۱۰ نفر نیرو داشتند به مناطق مختلف اعزام شدند. ۱۷روستا آسیب دیده بود و ۷ روستا به اسکان اضطراری نیاز داشت. امدادگران، نجاتگران و داوطلبان هلالاحمر آذربایجانشرقی که خودشان به خوبی زلزله را احساس کرده بودند از همان ثانیههای نخست خودشان را برای کمک به مردم رساندند. امدادگرانی که در پایگاهها شیفت داشتند همگی به محض وقوع زلزله کسب تکلیف کردند که باید به کدام روستا یا شهر بروند، آنهایی که به روستا نزدیکتر بودند سهم روستای «ورنکش» شدند، تنها نیم ساعت بعد از وقوع زلزله به روستا رسیدند و عملیات امداد آغاز شد. بیشتر مردم وحشتزده از زلزله، فرار را بر پناه گرفتن اصولی ترجیح داده بودند و همین، کار امدادگران را سختتر کرده بود، چراکه بیشترشان هنگام فرار آسیب دیده بودند. با این وجود عملیات امداد تا صبح به پایان رسید، روستای «ورنکش» چهارعزیز از دست داده بود که پیکرشان از زیر آوار بیرون آورده شد، زخمیها به مراکز درمانی منتقل شدند و هنوز پنج ساعت از وقوع زلزله نگذشته بود که امدادگران عملیات اجراییشدن اسکان موقت را شروع کردند. چادرها در محل تعیین شده نصب شدند و حتی چادر خانوادههایی که نمیخواستند از احشام و باقیمانده خانه و زندگیشان دور شوند در محل مناسبی برپا شد. رئیس جمعیت هلالاحمر یک روز بعد از وقوع زلزله آذربایجانشرقی برای بازدید از عملیات امدادرسانی به روستای «ورنکش» سفر کرد، بازدیدی که در آن جز رضایت مردم از امدادگرانش نشنید. دخترانی که پدر و مادرشان را در زلزله از دست داده بودند و برایشان در چادر هلالاحمر ختم گرفته بودند، مویه میکردند و حواسشان بود میان این همه غم از خدمتی که هلالیها به روستا در نیمهشب ترسناک پنجشنبه کرده بودند، حرف بزنند.
تعدادی از ساکنان روستای «ورنکش» چندسال پیش و بعد از زلزله ورزقان تصمیم گرفتند خانههای کاهگلیشان را خراب کنند و با وام خانههای نو بسازند، آنها حالا جلوی زلزله کم نیاوردهاند و خانههایشان نهتنها خراب نشده، بلکه حتی از زلزله پنجشنبه شب آسیب ندیده است. با این حال بینشان کسانی هستند که کارشان به بیمارستان کشیده باشد، به گفته رئیس جمعیت هلالاحمر تقریبا تنها 70 نفر از مصدومان زلزله زیر آوار ماندهاند و چند صد مصدوم دیگر همگی حین فرار آسیب دیدهاند، تعدادی از آنها هم در حین بازدید رئیس جمعیت برای معاینه شدن به سراغش آمدند.
همه مصدومان قبل از طلوع آفتاب به مراکز درمانی منتقل شدهاند، هنوز چند نفری در بیمارستان هستند، اما بیشتر مردم به روستا بازگشتهاند و دیروز برایشان روز سخت سوگواری بود، دکتر پیوندی برای گفتن تسلیت به چادرهایشان رفت و در ختم مادر و پدری که شب زلزله جانشان را از دست دادهاند، شرکت کرد. دخترانشان مویه میکردند و پر بودند از حسرت اینکه چرا کاری از دستشان برنمیآید، با همین حال غریب درجواب رئیس جمعیت هلالاحمر فقط برای امدادگران دعا میکنند و از حضور امدادگران و کمکهایشان حرف میزنند.
علیاصغر پیوندی در جریان بازدید از روستای «ورنکش» به سراغ بیشتر چادرهای برپاشده رفت و در این بین حتی یکنفر هم پیدا نشد که از امدادرسانی بینقص جمعیت هلالاحمر حرف نزند. به گفته مردم روستا، نخستین کسانی که به «ورنکش» رسیدهاند، امدادگران جمعیت هلالاحمر بودهاند. تمام عملیات امدادونجات را امدادگران هلالاحمری انجام دادهاند، کاری که تا طلوع آفتاب طول کشیده و بعد از اینکه همه مصدومان به مراکزدرمانی منتقل شدند، بدون هیچ وقفهای امدادگران به سراغ برپایی چادرها برای اسکان اضطراری رفتند. شغل بسیاری از ساکنان روستا دامداری است و چالش دیگر امدادگران پیداکردن نقاط امن برای زدن چادرهایشان در جایی بود که نزدیک به احشام و خانهشان باشند.
ختم زهرا دختر کوچک و شیرینزبان روستا سمت دیگر روستا را سیاهپوش کرده، مادرش پایش شکسته و روی شانههای پسرش تکیه داده است. لنگانلنگان در خیابان راه میرود و از کنار کیسههای بزرگ سیب چیدهشده میگذرد تا به محل اسکان موقت برسند که ختم دخترک بناست در آن برگزار شود. شغل بیشتر مردم روستا دامداری و کشاورزی است. در دو روز تعطیل قبل از زلزله اقوام زیادی از شهرهای دیگر برای کمک آمده بودند و انگار این سیبها حاصل همان دو روز بودند. پویا علیپور یکی از امدادگرانی است که در عملیات امداد شرکت داشته، با اشاره به سیبها میگوید: «مردم بیخیال محصولشان شدهاند، همه از زلزله ترسیدهاند و دیشب با وجود اینکه هوا خیلی سرد بود، به خانههایشان برنگشتند. ما هم تا توانستیم پتو و چراغ والور برایشان بردیم.»
حسابی خسته است و انگار از همان نیمهشب پنجشنبه تا بهحال نخوابیده، میگوید: «از شب حادثه زلزله که به ما اعلام شد به روستای «ورنکش» آمدیم، مردم هول شده بودند و نمیتوانستند کاری انجام بدهند، بلافاصله آواربرداری را شروع کردیم و تا صبح اهالی همه خانههایی که آوار شده بودند را نجات دادیم.» با بغض از زهرا حرف میزند، دختر شیرینزبانی که کلیپی از او در این دو روز در فضای مجازی زیاد چرخید: «خواب بود و آوار رویش ریخته بود، وقتی بیرونش آوردیم در لحظه فوت شده بود. خانهشان قدیمی و کاهگلی بود و واقعا دیگر کاری از دستمان برنمیآمد.»
آیدین سقایی امدادگر دیگری است که ساعت 4 صبح با تیم واکنش سریع استان خودش را به روستا رسانده. پیرزن و پیرمرد فوتشده روستا نخستین کسانی بودند که این تیم نجات داده است، او میگوید: «اجساد تا ساعت 6 صبح به بیمارستان برکت میانه تحویل داده شده بودند و آواربرداری را شروع کردیم، سگهای تجسس را هم در منطقه داشتیم که نیازی نشد و درنهایت تا صبح عملیات نجات و آواربرداری کامل تمام شد.» از همراهی اهالی روستا میگوید و اینکه حتی یکنفر در روستا نیست که از ما گلایهای داشته باشد، معتقد است جمعیت هلالاحمر یک عملیات امدادرسانی بینقص داشته و به هیچعنوان در قبال مردم آسیبدیده کوتاهی نداشته است.
بازدید چندساعته رئیس جمعیت هلالاحمر از روستای «ورنکش» با بدرقه دوستانه اهالی روستا تمام شد، مردمی که با زبان ترکی برای امدادگران دعا میکردند و «اللریز آغریماسین» از دهانشان نمیافتاد.
* دست شما درد نکنه
سایر اخبار این روزنامه
70 هزار میلیارد تومان خسارت 6 زلزله بزرگ
بازدید رئیس جمعیت هلالاحمر از روندامدادرسانی
افزایش قتلهای خانوادگی به دلیل دعوا
شب تلخکامی قنادها
کیفیت هوای تهران روی خط هشدار
با فعالشدن فردو به تولید 9هزار و 500 سو میرسیم
داعش قبرستان ما را بزرگ کرد
صفحه شهرونگ
ايران روي سكوي قهرماني جام بین قارهای فوتبال ساحلی
وزير علوم ادغام دانشگاه ها را تكذيب كرد
اولویت را گم کردهایم