روزنامه شهروند
1398/08/18
بامداد وحشت در شمالغرب
شهروند| تکانهای شدید زمین، اینبار مردم آذربایجانشرقی را وحشتزده کرد و امدادگران را به صحنه حادثه کشاند. بار دیگر خانههای کاهگلی بر سر صاحبانش آوار شد و چندین خانواده عزادار شدند. مردمی که هنگام خواب، زندگیشان از اینرو به آنرو شد. تا قبل از ساعت دو بامداد، زندگی در روستاهای شهرستان میانه جریان عادی خود را طی میکرد، اما درست رأس ساعت 2:17 همه چیز عوض شد. دیگر از خانه و زندگی خبری نبود. روستاییان وحشتزده، از محل زندگیشان فرار کردند و بعد از چند ثانیه، با تلی از خاک روبهرو شدند. نه خبری از خانه بود و نه زندگی؛ روستاییان شهرستان میانه در عرض چند ثانیه همه چیزشان را از دست دادند و بامداد جمعه 17 آبان ماه برای آنها به شبی مصیبتبار تبدیل شد. پنج خانواده عزیزشان را از دست دادند، 348 نفر راهی بیمارستان شدند و 400 خانه خراب شد. زمینلرزه ۵٫۹ ریشتری در عمق ۸ کیلومتری زمین شهرستان میانه را لرزاند. بعد از آن میانه، ۵۷ بار دیگر لرزید که بزرگترین این پسلرزهها ۴٫۸ ریشتر و ساعت ۳:۰۲ بامداد در منطقه ترکمنچای میانه بوده است. شدت این زمینلرزه و میزان خسارتش بهحدی بود که رئیسجمهوری دستور بسیج تمامی امکانات برای امدادرسانی موثر و سریع به مناطق زلزلهزده و رفع نیازهای فوری و ضروری زلزلهزدگان را صادر کرد. حجتالاسلام حسن روحانی طی تماسی تلفنی با استاندار استان آذربایجانشرقی در جریان ابعاد حادثه، میزان خسارات وارده و وضع مصدومان قرار گرفت. روحانی در این تماس تلفنی درخصوص امدادرسانی موثر و سریع به مناطق زلزلهزده و آسیبدیدگان از این حادثه و رفع نیازهای فوری و ضروری زلزلهزدگان دستورات لازم را صادر و بر آمادهسازی همه امکانات از سوی دستگاههای مختلف در جهت تسریع در ارایه خدمات و امداد به حادثهدیدگان و مصدومان تاکید کرد.بلافاصله بعد از مخابره و وقوع این زمینلرزه بزرگ، تیمهای عملیاتی سپاه وارد صحنه شدند و امدادرسانی را آغاز کردند. نیروهای هلالاحمر در قالب چند تیم، ماموریت خود را در روستاهای زلزلهزده شهرستان میانه آغاز کردند. بیشترین خسارت این زمینلرزه به روستای ورنکش وارد شد و همه خانههای کاهگلی و قدیمی این روستا خراب شدند. علی شهودی، مدیر روابط عمومی جمعیت هلالاحمر آذربایجانشرقی درباره جزییات این عملیات به خبرنگار «شهروند» گفت: «در حال حاضر بیش از صد نیروی امدادی در محل حادثه حضور دارند و درحال آواربرداری هستند. در این حادثه اکثر خانههای کاهگلی خراب شده و خانههایی که دوباره ساخته شدند و از جنس بتن بودند، تقریبا سالم هستند. مردم وحشتزدهاند و هنوز از شوک حادثه بیرون نیامدهاند. از طرفی توزیع چادر برای افرادی که خانه و زندگیشان را از دست دادهاند، آغاز شده و اکثر زلزلهزدهها اسکان داده شدند. تاکنون ۶۵ روستا ارزیابی شده و هفت روستا بیشترین خسارت را داشتهاند. مطابق ارزیابیها بیشترین تخریب در ورنکش با ۳۰ واحد تخریبی گزارش شده است. اسکان اضطراری در ورنکش در محوطه مدرسه شهیدسلطانی آغاز شده، همچنین تغذیه اضطراری همزمان با اسکان اضطراری شروع میشود. در این زمینلرزه، ۶ شهر و ۱۴۵روستا تحتتاثیر بودهاند. غیر از ورنکش، آسیبدیدگیها در بقیه مناطق ترکخوردگی سقف و دیوارها بوده است.» مردم نگران خانههایشان هستند یعقوبی، بخشدار ترکمنچای در گفتوگو با خبرنگار «شهروند» توضیحاتی درباره اقدامات امدادرسانی به زلزلهزدگان داد و دراینباره گفت: «روستای ورنکش که بیشترین خسارت را در این زمینلرزه دیده است، در کلهزار نفر جمعیت دارد. در این روستا30خانه تخریب شده و چندین رأس دام هم از بین رفته است. در کل 800 رأس دام در زمینلرزه اخیر در چند روستا از بین رفته که همین مسأله بیشترین ناراحتی و نگرانی را برای اهالی روستا به وجود آورده است. البته خسارت کمی هم نیست. اهالی روستا با همین دامها زندگی خود را اداره میکردند و درواقع این دامها تمام سرمایه و زندگی مردم روستا بود. مردم زلزلهزده هنوز در شوک این حادثه هستند. وقتی با آنها دیدار و صحبت کردم بیشترین نگرانیشان از بین رفتن دامها و همچنین نداشتن خانه بود. اقدامات لازم را انجام دادهایم. جلسهای اضطراری نیز با مدیریت بحران منطقه تشکیل دادیم و قرار است به مشکلات مردم زلزلهزده رسیدگی کنیم. ولی فعلا آنها باید در چادرهایشان اسکان داده شوند و سپس آواربرداری انجام شود و اقدامات دیگر نیز صورت بگیرد، بعد از آن به فکر مسکن باشیم. درحال حاضر آب و برق منطقه وصل شده و بقیه امدادرسانیها نیز درحال انجام است. خانوادههایی که در این زمینلرزه داغدار شدهاند، بیتاب عزیز از دست رفتهشان هستند. بقیه نیز نگران آینده و وضع مسکن و محل زندگیشان هستند و ما این نگرانیها را درک و سعی میکنیم بهزودی تمام مشکلات آنها را حل کنیم و مردم روستا را به زندگی عادی برگردانیم.» روستاییان در شوک قادر حسنزاده یک خبرنگار در میانه است. او که 15سال سابقه خبرنگاری دارد، پس از لرزشهای زلزله 5.9 ریشتری خود را به روستای ورنکش رساند. هنوز هوا تاریک بود که به روستا رسید. او به «شهروند» میگوید: «از آنجایی که در زلزله ورزقان هم حضور داشتم، تصور میکردم زلزله عمق بیشتری دارد. خدا را شکر تلفات خیلی کم بود، ولی شدت آسیب به خانههای روستاییان زیاد. وقتی ما رسیدیم، پیکر بیجان 5نفر را بیرون کشیده بودند. دو زن، یک مرد و دو دختر 11 و 13 ساله. اورژانس، امدادگران هلالاحمر هم حضور داشتند. مصدومان را هم خود مردم به ترکمنچای برده و از آنجا با آمبولانس به میانه منتقل کرده بودند. تا ترکمنچای 15دقیقه راه است، البته با ماشین. به همین خاطر با خودروهای شخصیشان به ترکمنچای برده بودند. احشام را هم قرار بود وقتی هوا روشن شود، از زیر آوار بیرون بکشند. منطقه بسیار قدیمی است، خانههای کاهگلی به شدت آسیب دیدهاند و دچار تخریب زیادی شدهاند. خانههایی که نوساز بودند، هیچ تخریبی نداشتهاند و آنهایی که خانههایشان را نوسازی کرده بودند، خداروشکر میکردند که اتفاقی برای جان و مالشان نیفتاده است.»
این خبرنگار درباره تلفات زیاد احشام هم در این منطقه میگوید: «طویلهها در روستای ورنکش تو درتو است، بیشتر طویلهها روی سقفشان هم آلونک ساخته شده بود. همین سنگینی روی طویله باعث شده بود دامها زیر آجر و کاهگل تلف شوند، یکسری هم دامهایشان را در زیرزمین نگهداری میکردند که آمار مرگ احشام را بالا برده است.»
حسنزاده که از دقایق نخست این حادثه در روستای ورنکش حضور دارد، درباره حال روحی مردم زلزلهزده هم گفت: «مردم روستا در شوک هستند و نگران آینده. خانههایشان خراب شده، بدون سرپناه باید فصل سرما را چگونه بگذرانند. مردم و دولت به کمکشان میآیند. دامهایشان هم تلف شده نه آذوقهای دارند و نه پولی برای ساخت خانههایشان. با این اوضاع که دمای هوا گاهی تا زیر صفر درجه میرسد، در چادر زندگیکردن سخت است و باید زودتر سرپناهی برای زلزلهزدگان مهیا کرد.» مرگ دختر و بیخبری پدر محمد 46ساله پس از زلزله با آمبولانس به بیمارستان میانه منتقل شد. از ناحیه پا دچار آسیب شده و در بخش اورژانس بیمارستان منتظر است تا او را جراحی کنند. او در این حادثه دختر نوجوانش را از دست داده است، اما از وقتی او را به بیمارستان منتقل کردهاند، خبری از دخترش ندارد. محمد درباره حادثهای که بامداد جمعه رخ داد به خبرنگار «شهروند» میگوید: «من و همسر و دخترم خواب بودیم که متوجه تکانهای زمین شدیم. به سرعت خودمان را به آستانه در رساندیم، اما تکانها بیشتر شد. تعادلمان را از دست دادیم. وقتی به خودم آمدم متوجه شدم با آمبولانس به بیمارستان منتقل شدهام. همسرم حالش بد نیست. اما از دخترم خبری ندارم. از هرکسی هم میپرسم پاسخ درستی نمیدهد. نگرانش هستم. امیدوارم زودتر از انتظار و نگرانی بیرون بیایم. خودم هم پای راستم آسیب دیده است. پزشکان معاینه کرده و گفتهاند که باید جراحی شوم. زلزله وحشتناکی بود. خیلی ترسیده بودیم. فکر کنم تمام خانهام خراب شده و دامهایمان تلف شدهاند. امیدوارم به دادمان برسند و زودتر از این آوارگی نجات پیدا کنیم.»
در سرما چه کنیم
زیبا هم دختر جوانی است که در روستای ورنکش زندگی میکند. او کنار تخت مادرش در بیمارستان ایستاده است و به «شهروند» میگوید: «هیچ تصوری از زلزله نداشتم. با فریادهای مادرم از خواب بیدار شدم. به همراه برادر و خواهرهایم در اتاق خوابیده بودیم که ناگهان احساس کردم زمین میلرزد و با فریاد مادرمان به سمت در رفتیم. اما تکانها به قدری زیاد بود که همگی روی زمین افتادیم. همان موقع دیوار روی سر مادرم خراب و از ناحیه سر مجروح شد. به سرعت خود را به بیرون از خانه رساندیم و تقاضای کمک کردیم. خواهر و برادرهایم در روستا کنار پدرم ماندهاند و من و مادرم با خودرو هم روستاییمان به میانه آمدهایم. سرمادرم شکسته است. او زود خوب میشود، اما مشکل ما خانه است. در این سرما باید چه کرد.» خانه عبدالرضا اما نوساز است. هیچ آسیبی ندیده است حتی کوچکترین ترکی. او به« شهروند» میگوید: «اواخر شهریور ماه بود که خانه را تمام کردم. وام گرفته بودم و خانهام را نوساز کردم. البته الان بدهکار هستم، ولی خداروشکر که خانهام خراب نشد و خانوادهام سالم هستند، هرچند بعضی از روستاییها دچار آسیب و مصیبت شدهاند. امیدوارم زودتر تصمیمی برای خانههای آوارگان بگیرند تا در این سرما کمتر دچار مشکل شوند.»
سایر اخبار این روزنامه
در میانه زلزله
نجاتگران در کنار زلزلهزدگان
بامداد وحشت در شمالغرب
میخواستم آلمانیها ایران را درک کنند
«اینفانتینو» پای زنان را به لیگ هم باز میکند؟
دود یارانه بنزین در کام تهرانی ها
صفحه شهرونگ
عطش یارانه خواهی ایرانیها از کجا میآید؟
۲ کشته حاصل درگیری مسلحانه در حاشیه شهر اهواز
زلزله، مقیاس و اهمیت تشکلهای اجتماعی