بپذیریم که روی گسل زلزله قرار داریم

امیر محمود حریرچی‪-‬ شنیده‌ها حاکی از آن است در زلزله بامداد جمعه 8 نفر در زنجان به دلیل ترس ناشی از زلزله دچار مصدومیت شده و راهی بیماستان شده‌اند؛ ما این ترس را در زلزله تهران هم شاهد بودیم که مردم سراسیمه از خانه بیرون زده و در صف‌های چند کیلومتری بنزین ایستاده بودند. واقعیت این است که ما در شرایطی زندگی می‌کنیم که به صورت کلی دچار ترس و اضطراب هستیم. آماری که بارها در کشور ما تکرار شده است نشان می‌دهد که از هر 4ایرانی یک نفر دچار نوعی از اختلال روانی است. دلیل اصلی این اختلالات روانی عمدتا شرایط اجتماعی و اقتصادی است که با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم. این غیر قابل انکار است که عوامل خارجی سبب می‌شود تا ما در هر شرایط به ویژه شرایط بحرانی که بدون پیش‌بینی اتفاق می‌افتد، فکر کنیم که آمادگی لازم را برای مقابله با آن نداریم. چون یاد نگرفته‌ایم چطور باید بحران‌ها را مدیریت کرد، هیچ کس به ما یاد نداده که یک مورد استرس زا را چطور کاهش بدهیم و تا این اندازه به خودمان صدمه وارد نکنیم چون استرس‌ها جسم، روان و حتی روابط اجتماعی ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
همه ما پتانسیل این ترس‌ها و استرس‌ها را داریم و بخشی از آن هم به بی اعتمادی جامعه نسبت به مسئولین بر می‌گردد، افراد به این موضوع فکر می‌کنند که اگر برای ما اتفاقی بیفتد مسئولین تا چه حد به موقع عمل می‌کنند و توان آن را دارند؟ متاسفانه در این مسئله هم تجربه‌های تلخی داریم و چون در موارد پیش آمده به نظر می‌رسد که مسئولین به موقع وارد عمل نشده‌اند و وعده داده‌اند اما عمل نکرده اند، اعتماد مردم نسبت به آن‌ها از بین رفته و دیگر اعتمادی وجود ندارد که اگر اتفاقی بیفتد مسئولین به موقع می‌توانند نسبت به آن واکنش درست و به جا داشته باشند، همین باعث شده که در زمان حادثه‌ها و اتفاقاتی نظیر زلزله دچار هیجان شویم و رفتارهای هیجانی انجام دهیم و چون آمادگی لازم هم در این خصوص نداریم و استرس بر ما غالب است بنابراین نا گزیر به کوچه‌ها و خیابان‌ها هجوم می‌بریم.
در حال حاضر کارشناسان بر این اعتقادند که اگر در تهران زلزله بیاید در گام اول یک میلیون نفر از مردم همان ابتدای امر کشته می‌شوند، همین موضوع تا حد زیادی ساکنان تهران را با استرس و چالش
رو به رو کرده است چون آن‌ها یاد نگرفته‌اند که در زمان حادثه چطور باید عمل کنند! آموزش این موضوع بر عهده ستاد‌های مدیریت بحران است اما متاسفانه آن‌ها هم همیشه بحران زده عمل می‌کنند و این موضوع تا حد زیادی بر تلفات می‌افزاید.
مردم در هر منطقه‌ای باید نسبت به این موضوع آموزش‌های لازم را ببینند. از طرف دیگر باید پدافند‌های غیر نظامی جدی گرفته شود و به مردم آموزش داده شود که در صورت بروز حادثه تا قبل از اینکه نیروهای کمکی به محل اعزام شوند چگونه می‌توانند به یکدیگر کمک کنند. ما در این مورد شدیدا نیاز به آموزش داریم اما پیش از هر چیز باید بپذیریم که ما جزو ده کشور جهان هستیم که در منطقه آسیب زا و گسل زلزله قرار داریم. باید بپذیریم که بخش عمده‌ای از کشور ما روی گسل زلزله قرار گرفته است و حوادث طبیعی دیگری مثل سیل هم برایمان طبیعی شده است. تا زمانی که این موضوع را نپذیریم نمی‌توانیم روی آموزش و یادگیری مردم و همچنین مستحکم سازی ساختمان‌ها اقدام کنیم. وقتی این را پذیرفتیم آن وقت می‌توانیم به مردم هم بیاموزیم که در زمان‌های بروز حادثه چه کاری باید انجام دهند. آن وقت مسئولان هم مسئولانه تر با این موضوع برخورد می‌کنند و ستاد مدیریت بحران، بحران زده عمل نخواهد کرد.