تریبون‌های سیاسی و مسأله تشویش اذهان عمومی

 
 
 
 


طرح سخناني مبني بر اينکه «برجاميان بايد محاکمه شوند» يک ادعاي بي‌پايه و اساس است؛ چرا که بر طبق قانون تنها و تنها کساني محاکمه مي‌شوند که مرتکب جرم شده باشند و اين جرم در قانون مجازات اسلامي تصوير شده باشد. در قانون مجازات اسلامي هر فعل يا ترک فعلي که مستوجب مجازات باشد، عنوان مجرمانه پيدا مي‌کند. کسي که چنين اظهاراتي داشته بايد دليل و مدرک قانوني ارائه دهد که فرد مورد ادعا مرتکب جرم شده و بر آن اساس نيز بايد محاکمه و مجازات شود. در قوانين کشور و قانون مجازات اسلامي به کدام ماده قانوني استناد مي‌کنند که از لزوم محاکمه سخن سر مي‌دهند؟ سياست امري نظري است و با قواعد ايستا و ثابت نظير آنچه در رياضي مي‌گوييم 2+2 برابر با 4 است، قابل سنجش نيست. دولت و مجموعه نهادهايي که بر آمده از رأي مردم هستند، بر اساس خرد جمعي و مصالح عمومي تصميم مي‌گيرند تا يک قراردادي را امضا کنند و مردم نيز موافق امضاي اين قرارداد هستند. اين تصميم دولت بوده و طي مراحلي قانوني اجرا شده، حال اگر ايشان( عليرضا پناهيان) سليقه متفاوتي دارند يا معتقدند تصميم دولت اشتباه بوده، حق ندارند عنوان مجرمانه به آن ببندند و از محاکمه سخن بگويند. اينکه کسي بگويد «هرکس شوراي نگهبان قانون اساسي را قبول ندارد، مفسد في الارض بوده و بايد اعدام شود» اظهار نظري شخصي است و نه حقوقي. مفسد في الارض در قانون مجازات اسلامي يا در فقه جزايي اسلام تعريف بخصوصي دارد و اينکه کسي به نهادي يا شخصي انتقادي مي‌کند، دليل بر مفسد في الارض بودن نيست. چه بسا انتقادات زيادي وجود داشته باشد و افراد بخواهند اين انتقادات را به طور علني يا غيرعلني مطرح کنند و به صرف انتقاد کسي نمي‌تواند حکم «مفسد في الارض» صادر کند و خواهان اعدام شهروندان يا فعالان سياسي شود. چه خوب مي‌شد اگر بي‌گدار به آب نمي‌زديم و بدون مطالعه قوانين در زمينه‌هاي قضائي اظهار نظر نمي‌کرديم. اظهار نظر در حوزه قضائي در حوزه اختيارات و علم کساني است که حقوق خوانده‌اند، از قوانين آگاهي دارند و به زير و بم اين امور آشنايند. آن‌ها هستند که مي‌توانند بگويند شخصي با گفتار يا رفتار خود مصداق جرم خواهد بود يا خير. دخالت سياسيون در امور حقوقي نظير آنچه در متن ذکر شد، بدآموزي دارد. اگر کسي که تريبون دارد بدون آگاهي از قوانين حرفي بزند و از اين طريق بر افکار عمومي تأثير منفي بگذارد يا موجب ايجاد فضاي منفي در جامعه شود، رفتار او مصداق تشويش اذهان عمومي و حتي نشر اکاذيب بوده و اين روش عقل نيست که در حيطه‌اي که تخصصي نداريم ورود کنيم. به خصوص کساني که مسئوليت دارند يا تريبون‌هاي عمومي در اختيار آنان قرار مي‌گيرد بايد بسيار بيشتر از ديگران جانب احتياط را نگه دارند.