روزنامه ابتکار
1398/08/13
«ابتکار» چرایی برخی تغییرات در کتابهای ادبیات مدارس را بررسی میکند ردپای سیاست در کتابهای فارسی؟!
فاطمه امینالرعایاچند روزی است که موضوع تغییرات در کتاب ادبیات فارسی در مدارس به یکی از موضوعات داغ فضای مجازی تبدیل شده است. ماجرا از آنجا آغاز شد که در یکی از شبکههای اجتماعی خبری مبنی بر حذف مطالبی از برخی بزرگان ادبیات مانند سایه، رهی معیری، شفیعی کدکنی، اخوان، غلامحسین ساعدی، بزرگ علوی، دولتآبادی، مشفق کاظمی، نیما یوشیج، خیام، مطالبی از مولوی (موسی و شبان)، سیاحتنامه ابراهیمبیگ و... منتشر شد. اما جایگزین این اسامی که هر کدامشان وزنه سنگینی در ادبیات کلاسیک و معاصر ایران هستند، مطالبی از افرادی جایگزین شده که چندان در ادبیات شناختهشده نیستند. اما چه تفکری پشت این تغییرات است؟
معلوم نیست چه بلایی سر کتاب میآید
غزل «در این سرای بیکسی» سایه، غزل «جوانی» رهیمعیری، شعر «به کجا چنین شتابان» شفیعی حذف شد و غزلی عاشقانه جایش را گرفت(!)، شعر «باغ بیبرگی» اخوان، داستانی از غلامحسین ساعدی، داستانی از بزرگ علوی، داستان «موسی و شبان» مولانا، سه جمله از داستان «قاضی بست» بیهقی(!)، نام صادق هدایت از وسط داستان «کباب غاز» جمالزاده(!)، نام محمود دولتآبادی(!)، داستان حلاج تذکرهالاولیا، شعر «مهتاب» و «داروگ»، داستان سیاحتنامه ابراهیمبیگ و... اینها بخشی از حذفیات کتاب فارسی مدارس است اما جایگزین چه کسانی هستند؟ رضا امیرخانی، علی سهامی، امیری اسفندقه، معصومه آباد، کیوان شاهبداغخان، فاضل نظری، عیسی سلمانیلطفآبادی، کامور بخشایش، مجید واعظی، نظام وفا، ضیاءالدین شفیعی و...! تغییراتی که حتی مولفان اصلی کتابها هم از آنها چندان مطلع نیستند. به عنوان مثال محمد پارسانسب، این استاد دانشگاه و مولف کتابهای درسی زبان و ادبیات فارسی گفته است: «ما آن زمان فقط کتاب را تالیف کردهایم و دیگر ارتباطی با سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی نداریم. به تعبیر خودشان کتاب را خریدهاند و هر بلایی که دلشان میخواهد سر آن میآورند. آنها به صورت صفحهای برای تالیف کتاب قرارداد میبستند و بعد رابطه مولف با سازمان پژوهش قطع میشد. خودمان چندینبار به آنها گفتهایم این شیوه غلط است. درست است که کتابها به اصلاح و بازنگری نیاز دارند، اما بهترین کسی که میتواند کتابها را اصلاح کند، مولف آن است، که این اتفاق نیفتاده است. کتابها را دست یکسری افراد که به عنوان کارشناس هستند، دادهاند و آنها هم هرکاری دلشان خواسته با کتابها کردهاند. اخیرا حتی عنوان کتابها را هم عوض کرده و کتاب دیگری ساختهاند. ما مولفان در جریانش نیستیم؛ البته من به سهم خودم در جریانش نیستم، زیرا هیچ ارتباطی با سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی ندارم، نه از ما میپرسند و نه نظرخواهی میکنند و نه اطلاع میدهند».
او همچنین گفته است: زمانی که کتاب درسی را مینوشتیم برای تنظیم فصلها قاعدتا به مجموعه تاریخ ادبیات و سیر تاریخ ادبیات توجه داشتیم. زمانی که این موضوع حذف میشود معلوم نیست چه بلایی سر کتاب میآید. اگر خود مولفان حذف کنند باز این نظم را در نظر دارند و جایگزینی برای آن مییابند، اما زمانی که این نباشد میشود شیر بییال و دم و اشکم. حدف ادبیات کلاسیکش یک جور است و حذف ادبیات معاصر هم جور دیگری است. این همه متن زیبا را به یک بهانه سست حذف کردهاند؛ اینکه اسم این آدم نباشد یا فلان متن شایسته نیست. اینها استدلالهای قویای نیست».
سرنخ فرهنگ و تعلیم و تربیت در دست سیاستمداران
البته شکی نیست که کتابهای درسی به مرور زمان نیاز به بازنگری و ایجاد برخی تغییرات هستند اما آیا این تغییرات در راستای افزایش دانش و آگاهی دانشآموزان نسبت به گذشته ادبی کشور خودشان است؟ اسماعیل امینی، شاعر و استاد دانشگاه در گفتوگو با «ابتکار» در اینباره گفت: کتاب درسی نیاز به بهروزرسانی دارند، این موضوع از گذشته هم مطرح بوده است. حتی این سوال وجود داشت که آیا باید کتابهایمان در مناطق و شهرهای مختلف یکسان باشد یا هر منطقه نیاز به کتابی مخصوص به خود دارد؟
او اما تغییرات ایجاد شده در کتابهای درسی زبان و ادبیات فارسی را ناشی از دلایل دیگری دانست و افزود: کسانی که دست به تغییرات در کتابهای ادبیات مدارس زدهاند چندان با اسامی افراد مشکلی ندارند. موضوع این است که برخی میخواهند متونی در کتابهای درسی جای بگیرد که حرف آنها را بزند. متاسفانه سرنخ فرهنگ و تعلیم و تربیت به دست سیاستمداران است. ما در برنامههای دانشگاه هم شاهد همین اتفاق هستیم. این افراد میخواهند حرفهای سیاستمداران گفته شود. حرفهای سیاسی برای مطبوعات، خبرگزاریها و بهعنوان خبر روز مناسب هستند اما به درد تعلیم و تربیت و کتابهای درسی نمیخورند. نمیشود که از روزمره در کتابهای درسی نوشت! متون درسی باید متونی ماندگار و مرتبط با فرهنگ باشند. نمیشود متون ژورنالیستی روزمره را با پسند مدام متغیر سیاستمدارها نوشت. در عالم سیاست کسی که تا دیروز اسطوره بوده، ناگهان تبدیل به دیو میشود با برعکس. بنابراین وارد کردن این عالم متلون و رنگارنگ سیاست به کتابهای درسی اصلا درست نیست.
این استاد دانشگاه گفت: مشکل تصور افرادی که دست به این تغییرات میزنند نسبت به ادبیات است. او ادامه داد: برخی خیال میکنند کار ادبیات این است که حرفهایی که در روزمره پیش میآید به صورت متن ادبی درآید. این تصور غلط است.
بیعلاقگی دانشآموزان به مطالعه در نتیجه تغییرات سلیقهای
بسیاری از بچههای دهههای گذشته با همین متون ادبی به نامهایی چون ساعدی، شفیعی کدکنی ، مولانا و... علاقهمند شدند و در پی خواندن آثار دیگری از این افراد برآمدند. حالا با حذف شدن آثاری مطرح از این افراد، چگونه قرار است دانشآموزان با قلم و فضای آثار وزنههای بزرگ ادبیات کشور آشنا شوند؟ گرچه امروز روزگار اینترنت و گوگل کردن است و دسترسی به هرچه بخواهیم با یک کلیک آثار میسر میشود اما این دست تغییرات در کتابهای درسی چه تاثیری بر دانشآموزان خواهد گذاشت؟ امینی میگوید: مهمترین تاثیری که اینگونه تغییرات ایجاد میکنند، بیعلاقگی دانشآموزان از کتاب و مطالعه است. نه دانشآموزان علاقهای به خواندن کتابها دارند و نه معلمان رغبت میکنند این متون را تدریس کنند. اتفاقا من فکر میکنم این اتفاق تعمدی است. ضعیف کردن درس ادبیات در 10-15 سال اخیر تعمدی بوده، چون اولا میزان ساعت تدریسش کاهش یافته و هم تبدیل شده به این عناوین! فرض کنید مسابقهای که برای انشاء و نگارش گذاشته میشود بر اساس موضوعاتی است که چندان برای بچهها جذابیت ندارد و بالطبع آنها هم در این مسابقات شرکت نمیکنند.
او با اشاره به ادبیاتی که در برخی رسانهها هم رواج داده میشود، افزود: کافی است نگاهی به ادبیاتی که در صدا و سیما رایج است بیندازید. برنامههای ادبی تلویزیون تقریبا حذف شده و بهجایش یک سری مضحکههای شبه ادبی جایگزین شده است. حتی زمانی یک مجری تلویزیون که الان در خارج از کشور بسر میبرد و تبدیل به عنصری ضدانقلاب شده، کلا ادبیات و شعر را به سخره میگرفت. ما چندبار هم اعتراض کردیم اما گفتند این سرگرمکننده است!
مردم شعر سعدی را دوست ندارند؟!
یکی از مولفان کتابهای درسی در گفتوگویی مطرح کرده که برخی مطالب ممکن است به دلیل بیعلاقگی دانشآموزان نسبت به آنها باشد. اما پرسش این است که آیا ما باید بنا به علاقه دانشآموزان کتاب درسی را تدوین کنیم یا برنامهای برای ایجاد علاقه در آنها داشته باشیم؟ امینی گفت: از این حرفها همیشه بوده است. درباره همین ابتذالی که الان در رسانهها و فرهنگ هم شاهدش هستیم، همینها را میگویند. میگویند مردم دیگر موسیقی سنتی و تصنیف دوست ندارند، آن وقت این پرتوپلاها را بهجای آن پخش میکنند! میگویند مردم اینها را دوست دارند. طبیعی است که افراد سیاستمدار این حرفها را بزنند و بگویند مردم ما را دوست دارند و حرفهایمان را میپذیرند. یعنی آدم شعر سعدی را دوست ندارد اما شعر یک شاعر 25-30 ساله را به دلیل اینکه حرفهای سیاستمداران را موزون میگوید، دوست دارند؟!
اینکه کتابهای درسی باید بهروز شوند مطلبی درست است، اما مبادا به این بهانه راهی برای دور شدن و فاصله گرفتن از فرهنگ اصیل ایرانی باز کنیم! که عاقبت این راه جز سرگشتگی و بیهویتی نخواهد بود.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از دانشجویان و دانشآموزان:
مذاکره با آمریکا هیچ نتیجهای ندارد
علیرضا صدقی
جدال با حریف موهوم
«ابتکار» از خطرات بیرمقی بین جریانها و فضای سیاسی کشور گزارش میدهد
گفتمانسازی آخرین فرصت جریانهای سیاسی
«ابتکار» چرایی برخی تغییرات در کتابهای ادبیات مدارس را بررسی میکند
ردپای سیاست در کتابهای فارسی؟!
«ابتکار» دلایل افزایش دوباره قیمت پراید را بررسی کرد
پراید روی ریل گرانی
«ابتکار» از معضلی که شهر تهران را در زمان بارندگی فلج میکند، گزارش میدهد
تهران زیر آب
مشوقهای غیرضروری به عاملی برای فرار مالیاتی پردرآمدها تبدیل شدهاند
پایان تبعیض مالیاتی
نخستوزیر بریتانیا از طرفدارانش خواست مانع پیروزی جرمی کوربین در انتخابات پارلمانی شوند
ظریف در صحن علنی مجلس:
۶ قطعنامه قبلی شورای امنیت کاردستی برخی دوستان بود
رئیس مجلس:
مقامات آمریکا فکری به حال دهان آقای ترامپ کنند
امدادرسانی به ۴۵۷ گلستانی متاثر از سیل و آبگرفتگی
منافع ملی بنیاد وحدت ملی
تاثیر سنگین بحران مالی بر اقتصاد کشورهای توسعهیافته