یک لطمه‌ جبران‌ناپذیر



مریم شهبازی
خبرنگار


حذف آثار برخی بزرگان ادبیات فارسی خبری‌ست که طی روزهای اخیر تعجب و ابزار نگرانی فعالان عرصه ادبیات را ایجاد کرده است. همه از این می‌گویند که چه دلیلی پشت این تصمیم بوده است؛ آن هم در شرایطی که از آموزش و پرورش انتظار می‌رود که اگر کاری در جهت افزایش علاقه‌مندی دانش‌آموزان به مطالعه انجام نمی‌دهد حداقل مانع ارتباط نسل‌های جدید با بزرگان ادبی کلاسیک و معاصر هم نشود. حذف برخی آثار و اسامی از کتاب‌های درسی اتفاق تازه‌ای نیست، سال‌ها‌ست به فقدان نام برخی بزرگان ادبیات که اغلب هم به دوره معاصر تعلق دارند عادت کرده‌ایم؛ از صادق هدایت گرفته تا فروغ فرخزاد یا حتی در میان جدیدترها عباس معروفی. با این حال، فهرستی که این روزها ابراز نگرانی جمعی از شاعران، نویسندگان و حتی استادان دانشگاه را در پی داشته فراتر از اینها و به‌جای خالی آثار یا حتی نام بزرگانی منجر شده که تا پیش از این جایی در کتاب‌های ادبیات مدارس داشتند.
آ‌ن‌طور که در خبرها آمده، حذف شعرهایی از افرادی مانند هوشنگ ابتهاج، رهی معیری، نیما یوشیج و خیام و حذف نام و داستان‌هایی از غلامحسین ساعدی، محمود دولت‌آبادی، صادق هدایت، ایرج میرزا و بزرگ علوی از جمله این تغییرات هستند. نکته جالب اینکه اسامی چهره‌هایی همچون اخوان ثالث، شفیعی کدکنی و نیما یوشیج هم مشمول این تغییرات شده است. آن طور که اهالی ادبیات می‌گویند این حذفیات فراتر از اما و اگرهایی است که پیش‌تر با آنها برخورد کرده بودیم و کافی است سری به خبرگزاری‌ها و فضای مجازی بزنید تا با فهرست دقیق این آثار و اسامی بزرگان روبه‌رو شوید.
بهاء‌الدین خرمشاهی که از جمله فعالان پژوهش و تصحیح آثار متون کهن ادبیات‌مان است ضمن ابراز تعجب از چرایی این اقدام به «ایران» می‌گوید: «من هم درباره این خبر مطالبی شنیده‌ام؛ اینکه آثار و حتی نام برخی بزرگان ادبیات کلاسیک و معاصرمان از کتاب‌های ادبیات حذف شده و آثاری از برخی معاصران جایگزین آنها شده است.» آن طور که در خبرها آمده رضا امیرخانی، علی سهامی، امیری‌اسفندقه، معصومه آباد، کیوان شاه‌بداغ‌خان، فاضل نظری، مجید واعظی و نظام وفا از جمله افرادی هستند که آثار آنان جایگزین حذفیات مذکور شده است. خرمشاهی نقدی به اضافه شدن نام و آثار این افراد ندارد و حتی تأکید می‌کند که افرادی از جمله امیری اسفندقه و نظری از شاعران خوب معاصر هستند. با این حال معتقد است هیچ کسی نمی‌تواند جای فرد دیگری را بگیرد بویژه وقتی که بحث بزرگان ادبیات کلاسیک‌مان درمیان باشد. این حافظ پژوه ادامه می‌دهد:«‌طی این سال‌ها آن‌طور که شنیده‌ام آثاری از خود من هم از کتاب‌های درسی حذف شده که هنوز دلیلش را نمی‌دانم. وقتی برنامه‌ریزان تألیف کتاب‌های درسی دست به حذف آثاری از نویسندگان و شاعران کهن می‌زنند لطمه بزرگی به هویت فرهنگی‌مان وارد می‌شود. شرایط مطالعه در کشور ما به‌گونه‌ای است که اگر همین فرصت نصفه-نیمه آشنایی با ادبیات کهن هم از دانش‌آموزان گرفته شود دیگر امیدی به علاقه‌مندی آنها برای پیگیری این شاهکارها وجود نخواهد داشت.»
در کنار گلایه‌هایی که این روزها در فضای مجازی و محفل‌های ادبی-فرهنگی شنیده می‌شود برخی همچون حسن انوشه، سرپرست گروه نویسندگان دانشنامه ادب فارسی اهمیت چندانی برای این حذفیات قائل نیستند، چراکه تأکید دارند دانش راه خود را پیدا می‌کند، حتی اگر برخی نخواهند. او به «ایران» می‌گوید: «آنهایی که دست به این کار زده‌اند باید بدانند که نسل جوان چه آنان بخواهند و چه نخواهند به‌دنبال ریشه‌های فرهنگی خود می‌روند. شبیه چنین کاری سال‌هاست در نظام دانشگاهی‌مان هم رخ می‌دهد. سال‌ها نگذاشتند ادبیات معاصر جایی در سرفصل‌های دانشگاهی داشته باشد و اگر کسی خواهان کسب اطلاعات بیشتری بود باید آن را خارج از دانشگاه دنبال می‌کرد.» هر چند انوشه هم این کار را اصولی نمی‌داند و تأکید دارد که باید پرسید چه هدفی پشت این حذفیات است. او ادامه می‌دهد:«حذف آثار بزرگان و نام آنان از کتاب‌های ادبیات مدارس منجر به بروز نوعی گسست فرهنگی-تاریخی می‌شود، به گمانم بیش از خود آثار، دشمنی با نام آنان باعث چنین اتفاقی شده است. البته این اتفاق تازه‌ای نیست و سابقه‌ای تاریخی دارد. از قرن ششم رواج داشته و به دوران معاصر هم کشیده و ما می‌بینیم که اغلب به جای نقد اثر به صاحب اثر کار دارند.»
فرهاد حسن‌زاده، نویسنده کودک و نوجوان که سال 2018 در خلال برگزاری اختتامیه جایزه‌ هانس کریستین اندرسن از او به‌عنوان یکی از پنج نویسنده مطرح جهان دراین گروه سنی تقدیر شد هم نگاه خوبی به اتفاقاتی که در کتاب‌های درسی  افتاده ندارد و به «ایران» می‌گوید: «حذف نام و آثار بزرگان ادبیات کلاسیک و معاصر از کتاب‌های درسی اتفاقی‌ست که براحتی نمی‌توان از آسیب‌های بلندمدت آن صحبت کرد.»‌ او با اشاره به اینکه هر چقدر آموزش دانش‌آموزان بیشتر متکی به سرمایه‌های ادبی سرزمین‌مان باشد آینده درخشان تری در انتظار کشورمان خواهد بود، ادامه می‌دهد:«مسئولان نظام آموزشی، چه در مدرسه و چه در دانشگاه نباید فراموش کنند که این بزرگان بخش مهمی از هویت تاریخی- فرهنگی‌مان را تشکیل می‌دهند. در این بین اگر با چنین حذفیاتی ارتباط دانش‌آموزان با ریشه‌های فرهنگی خود قطع شود آن وقت است که معلوم نیست چه آسیبی متوجه هویت ملی‌مان خواهد بود.»
در کنار گلایه‌های متعددی که متوجه این اقدام شده، قاسم‌ پورمقدم، مدیر تألیف کتاب‌های درسی نظر دیگری دارد. او به ایرنا گفته است: «با هیچ شاعری خصومتی نداریم. حتی اگر نتوانستیم اثری از شاعر و نویسنده در کتاب درج کنیم، زندگینامه او را در پشت جلد کتاب درج کرده‌ایم. هرجا فرصتی بود، حتی شده یکی دوبیت از شاعر بزرگی آورده‌ایم که مخاطب‌های کتاب از طریق دوبیتی با آن شاعر مرتبط شوند.»
او درباره اصول و ساختار انتخاب آثار در کتاب‌های تازه تألیف هم تأکید کرده: «جایی نیاز داشتیم شهید محسن حججی را مطرح کنیم و این بر حافظ و سعدی اولویت داشت. کسی تا به امروز از ما نپرسیده چرا از شاهنامه یک شعر را در کتاب‌های جدید نیاورده‌اید؟ اما گاهی می‌پرسند چرا شعری از اخوان در کتاب درسی نیاورده‌اید؟ پاسخ ما در مورد فردوسی، حافظ، سعدی و اخوان ثالث این است که کتاب‌های درسی جدید با اصول و مصوبات تازه‌ای شکل‌ گرفته است و سازمان پژوهش قبل از اینکه کتابی تألیف شود، آن مصوبات را تدوین می‌کند.» او اضافه کرده است: «همواره از مؤلفان خواسته‌ایم تا از متون قبلی کتاب‌ها استفاده کنند، زیرا روی آنها زحمت کشیده شده است. ادبیات یک اقیانوس است. اما برای یک کتاب درسی می‌توانیم فقط ۱۴ لیوان از این اقیانوس برداشت کنیم؛ چراکه هر کتاب درسی ۱۴ درس دارد. وقتی سنایی را انتخاب می‌کنید، ناصر خسرو بیرون می‌ماند و وقتی مولوی را در کتاب درج می‌کنید، سعدی بیرون می‌ماند.»