لشگر آشنا

آفتاب یزد-سید علیرضا کریمی- سردبیر:
حسام الدین آشنا چهره نام آشنای دولت است.به نظر می رسد فرمان رسانه ای دولت روحانی در دستان وی باشد.پر بیراه نیست اگر مدعی شویم که رئیس جمهور حداقل در بعد رسانه ای به آشنا اعتماد تام و تمام دارد.این در حالیست که اصلاح طلبان حامی دولت از آقای مشاور دل خوشی ندارند.استدلال شان هم روشن است؛می گویند بخش اعظم محافظه کاری حسن روحانی دستپخت آشناست.البت بنده نیز این محافظه کاری را بارها و از نزدیک لمس کرده ام.نشان
به آن نشان که وقتی حامیان دولت بین سال‌های 93 و 94
نسبت به عملکرد صدا وسیما در قبال دولت انتقاد و اعتراض داشتند و آن را حضوری خدمت آقای آشنا


بیان داشتند جناب مشاور با سفسطه ای حیرت انگیز
به دفاع از تلویزیون پرداختند و مدعی شدند
آنطور که اصلاح طلبان هم می گویند نیست!همان زمان تناقض آشکار میان اظهارات حسن روحانی و مشاورش قابل هضم نبود.مگر می شود رئیس معترض باشد و مشاور راضی؟! شاید هم ماجرای پلیس خوب وپلیس بد در جریان بوده و هست؟!
بگذریم؛بهرحال حسام الدین آشنا علیرغم انتقاد‌هایی که به عملکرد وی می شد ومی شود کماکان محکم به میز و صندلی خود در خیابان پاستور تکیه زده و گزندی به جایگاه وی وارد نشده است.ناگفته پیداست نزدیکی جناب مشاور به حسن روحانی از قدیم الایام(از سال 1377) در این تثبیت، نقش بسزایی داشته اما به نظر بنده همه ماجرا چنین نیست.آشنا شاید محافظه کار باشد ، شاید
دو نبش باشد و باز هم شاید هوایی زن قابلی باشد اما به صورت قطعی باید تاکید نمود که پروپاگاندا را خوب بلد است.مشاور رئیس جمهور عمده فعالیت خود را علی الخصوص در دولت دوم روحانی در شبکه‌های اجتماعی به ویژه توئیتر متمرکز کرده و سعی دارد در این شبکه له دولت و علیه دیگران و چه بسا بعضا حتی برخی دولتی‌ها که برخلاف جریان آب شنا می کنند جریان سازی مستمر انجام دهد.او به کرات توانسته با توئیت‌های پرحاشیه خود یا حواس‌ها را به نفع دولت پرت کند و یا حواس‌ها را به نفع حسن روحانی ،روی موضوعی متمرکز نماید.
طبعا برای چنین جریان سازی، آشنا یک تنه
نمی تواند وارد میدان شود و لشگری مجازی نیاز است.
این لشگر مجازی آقای مشاور، منهای آنکه خط آشنا را به صورت زیر پوستی دنبال کرده و تقویت می نمایند
برخی اوقات نقش تبیین کننده کنایه‌های
آقای مشاور و ماله کشیدن بر برخی اظهارات ایشان را برعهده دارد.فی المثل ممکن است آشنا در مورد موضوعی یک توئیت محافظه کارانه منتشر کند که چند پهلو است.در این هنگام آن لشگر مجازی وارد عمل شده در کنار توئیت آقای مشاور توئیت‌های دیگری را می زنند تا دقیقا منظور آشنا روشن شود.یا ممکن است جناب مشاور، توئیتی بزند که کنایه آن خیلی ضعیف باشد و چه بسا به طور کل مطلب منفی باشد که باز هم این لشگر مجازی وارد عمل شده و سعی می کنند به حد اعلا ماله کشی را در دستور کار قرار دهند!
بگذارید مثالی بیاورم؛در ماجرای اظهارات حاشیه ساز همسر یک مقام سیاسی در مورد تاسیس یک مدرسه، آشنا وارد عمل می شود و توئیتی چند پهلو و کنایه آمیز
منتشر می‌کند. سپس برای آنکه دقیقا منظور
مشاور مشخص شود چند نفر به اصطلاح شاخ‌های توئیتر که اصلاح طلب هم هستند وارد عمل شده و با به به و چه چه تاکید می کنند که «عجب کنایه درشتی آشنا به فلانی زد» تا مشخص شود دولت و یا حداقل نماینده دولت نسبت به اظهارات مطرح شده موضع دارد. هر چند وقتی جناب مشاور متوجه شد آش شور شده مجددا توئیتی کاملا مثبت و تاییدآمیز از خدمات او و فرزند وی منتشر نمود تا خدای نکرده سوء تفاهمی ایجاد نشود.این مواقع هم باید آن بخش ماله کش لشگر مجازی وارد عمل شود که چرا جناب مشاور چرخش داشته است.
البت من تحقیقی نکرده ام که این جریان سازی‌ها چقدر توانسته به دولت حسن روحانی کمک کند اما یک نکته را باید مدنظر داشت و آن اینکه به همین دلایل که ذکر شد فضای مجازی با فضای واقعی کماکان خیلی فرق دارد و آنچه در آن فضا گفته می شود لزوما در کف کوچه و خیابان مطرح نیست.ضمن آنکه صرفنظر از ماجرای آشنا این روزها به شدت توئیت‌های پولی رواج پیدا کرده است.این توئیت‌های پولی که نرخ‌های آن مشخص و معین است و فقط هم محدود به یک جناح و جریان نیست جریان‌های کاذبی را ایجاد می کند تا قدرتمندان به هدف خود برسند.اگر روزی تحقیقی صورت گیرد مشخص خواهد شد گردش مالی که برای این توئیت‌ها انجام می شود قابل تامل است و پشت این دعواهای مجازی و ناسزاهایی که روانه می شود ارقام بزرگی جا به جا می شود تا عده ای به منافع خود برسند.از همین رو شاید بتوان گفت جریان سازی‌های مجازی قابل اعتماد نیستند و اگر هم این جریان‌ها به سطح جامعه راهی پیدا کنند و موثر واقع شوند فرجام خوبی نخواهد داشت.