معیارهای انتخاب آثار در جشنواره فیلم کوتاه تهران چیست؟ جشنواره نور‌چشمی‌ها !

سید‌سجاد حسینی
امیر داسدار
بنا بود جشنواره فیلم کوتاه تهران محملی باشد برای رشد، ارتقا و تشویق فیلمسازان جوان در حوزه فیلم کوتاه. اما گویا دوستان عزیز ما بنا دارند جشنی بگیرند و دور هم جمع شوند و عکس یادگاری بگیرند و سپس آمار و ارقام بدهند که ما فلان و بهمان کردیم. سرِ آخر هم اختتامیه‌ای می‌گیرند و دوباره به همان «نور‌چشمی‌ها» جوایزی می‌دهند و با پُزِ حمایت از استعدادهای جوانِ کشور سرشان را بالا می‌گیرند و شادمانه به کارشان ادامه می‌دهند. به طور یقین عده‌ای بر می‌آشوبند که «چون شما را در این ضیافت راه نداده‌اند قیل و قال می‌کنید». نه چنین نیست. مسئله اصلی ما با این دوستان این است که باید نام جشنواره از «فیلم کوتاه تهران» به «دورهمی بر و بچه‌های انجمن سینمای جوان» (که به باورند نگارنده حقیر، استعدادکُش است) تغییر دهند. بیایید برای یک بار هم که شده با هم رو راست باشیم و پشت چیزی سنگر نگیریم. نگارنده این سطور (چه در جایگاه منتقد و چه در جایگاه فیلمساز) قبله‌اش جداست و سال‌هاست که نسبتی میان خود و جشنواره فیلم کوتاه نمی‌بیند. اما آسیب‌شناسی این پدیده امری است سخت ضروری.
انجمن سینمای جوان سازمان و تشکیلاتی است که طبق نامش، باید از میان جوانان این سینما استعدادیابی کند؛ هرچند که به صفرا فزودن سرکنگبین و خشکی نمودن روغن بادام عادت کرده‌ایم. بزرگ‌ترین مصداق آن را می‌توان همین دورهمی خصوصی انجمن برای فیلم‌های محصول خودش دانست؛ یک مهمانی خانوادگی که نام آن را «جشنواره فیلم کوتاه تهران» گذاشته‌اند. از آنجا که همه مستحضرند، چنین انجمنی با سرمایه خصوصی اداره نمی‌شود و برای ریخت و پاش‌های خود از بودجه بیت‌المال بهره‌مند شده است. این امر به خودی خود هیچ اشکالی ندارد. اما...! به راستی ما با چطور جشنواره‌ای طرف هستیم؟ جشنواره‌ای که عمده آثار بخش مسابقه‌اش را تولیدات مستقیم و یا غیر‌مستقیم انجمن و یا سایر نهادهای رسمی تشکیل می‌دهند، در حالی که فیلم‌های مستقل از فیلمسازان مستقل کمترین سهم را دارا هستند؟ چطور می‌شود که «نور چشمی‌ها» در دوره‌های مختلف یک سال در میان فیلمی در جشنواره دارند و یا هیئت انتخاب هستند و یا داور بخش اصلی؟ چطور می‌شود که فیلم‌های مورد علاقه مسئولان از یک جشنواره، با تغییر چند فیلم، به جشنواره دیگر را می‌یابند؟ معیارهای انتخاب چیست؟ چطور است که فیلمی که سال گذشته‌اش در هیئت انتخاب کنار گذاشته شده است، سال بعد در بخش مسابقه همان جشنواره حضور می‌یابد؟ چطور می‌شود که هر سال نام‌هایی آشنا همیشه در جشنواره حضور دارند؟ چطور است که فیلم‌هایی می‌بینیم که نه تنها با موزاین فرهنگی و اخلاقی جمهوری اسلامی در تضاد است، بلکه ضد‌انسانی هم هست و از قضا همان فیلم‌ها جایزه هم می‌گیرند؟ چطور است که فیلم‌هایی که در جشنواره‌های خارجی گُل کرده‌اند همه ساله در بخش مسابقه حضور دارند؛ مگر قرار است نگاه ما به آن سوی آب باشد؟ (پس نتیجه بگیریم: جایزه بیشتر، رانت بیشتر؟). چطور است که مسئولان محترم انجمن سینمای جوان، همیشه پشت درهای بسته جلسه دارند و فیلمسازان جوانِ نامَحرَم اذن دخول نمی‌یابند؟ به راستی محرم کیست؟ چطور است که عده بسیاری از فیلمسازان جوانِ این کشور نامحرم هستند؟ چطور است که در اکران فیلم‌های کوتاه هنر و تجربه، به فیلم‌های نزدیکانِ انجمن سینمای جوان، بلیط تمام بها و یا نیم‌بها تعلق می‌گیرد اما به فیلم‌های مستقل که می‌رسد، بودجه تَه می‌کشد؟ چرا همیشه سهم پایتخت‌نشینان نسبت به فیلمسازان دیگر شهرها، این قدر ناچیز است؟ و صد پرسش بی‌پاسخ دیگر که می‌توان سیاهه کرد و همچون گذشته پاسخی نگرفت. به راستی چرا باید پاسخی باشد؟
نگارنده قصد متهم کردن «شخص خاصی» را ندارد، این سیکل معیوب به اتوموبیلی می‌ماند که فرمان و ترمز بریده و هر کس پشت آن بنشیند، از مسیر اصلی منحرف می‌شود. اما وظیفه بچه‌های رسانه این است که مسائل را تا دل، عمق بکشافند و ریشه مشکل را بیابند و مسئولان به جای حاضر جوابی از طریق تریبون‌های مختلف، فرصت دیالوگ را فراهم سازند نه این‌که صدای معترض را خاموش کنند و آثار ایشان را قلع و قمع کنند. اگر گفته شود که «‌جشنواره فیلم کوتاه تهران‌ جشن دورهمی» است کسی معترض نخواهد بود، اما وقتی به عنوان اصلی‌ترین رویداد مدیوم فیلم کوتاه قد علم می‌کند، انتظارها را فراتر می‌برد. برای دریافتن حقیقت، کافی است به اسامی فیلمسازان و تهیه‌کنندگان چند دوره اخیر نگاهی بیندازید تا به درک بهتری از مسائل مطرح شده در این نوشتار برسید. (هرچند که منظور نگارنده عمده آثار است و نه تمام آن‌ها). گذاره مذکور به این معناست که انجمن پول می‌دهد، فیلم تهیه می‌کند (و یا بعداً آن فیلم را می‌خرد)، سپس خودش پول می‌دهد، جشنی برای فیلم‌های خودش ترتیب می‌دهد‌ و مجدداً پول می‌دهد و برای فیلم‌های خودش جایزه می‌خرد! به عبارت دیگر، خودگویی و خود خندی، عجب مرد هنرمندی! آدم یاد دوران طفولیت خود می‌افتد که والدین برای ترغیب بیشتر فرزندان‌شان با هزینه شخصی خود جایزه می‌خریدند و مدرسه آن‌ها را سر صف تقدیم فرزند دلبندشان می‌کرد. از آنجا که می‌دانیم این غرولندها و انتقادات هر‌ساله فیلمسازان جوان به انجمن، موجب اصلاح‌ ساز و کار آن‌ها نمی‌شود و انجمن بر حکمت مطلقه این گوش در و آن گوش دروازه اصرار ویژه‌ای می‌ورزد، این بار برای ایشان پیشنهاد کاربردی‌تر داریم: چطور است که در فرم ثبت‌نام اولیه آثار در جشنواره فیلم کوتاه تهران با فونت درشت قید شود‌: «حضور هرگونه فیلم کوتاه که از تولیدات انجمن سینما جوان نباشد اکیداً ممنوع است». اینگونه خیال فیلمسازان مستقل جوان که به هر دری می‌زنند تا بتوانند فیلم‌شان را بسازند، راحت می‌شود و دیگر چشم امیدشان به دست و هورای این جشنواره معلوم‌الحال و بی‌کیفیت نیست. والسلام.