چرا ذوالقرنین قرآن همان کوروش هخامنشی است؟

«ذوالقرنین» از شاهان ستوده شده‌ قرآن است. خداوند در آیه ۸۴ سوره کهف می‌فرماید: ما در زمین به او (ذوالقرنین/ کورشِ هخامنشی) شکوهی دادیم و از هر چیزی دانشی بدو بخشیدیم.در زمانهای گذشته که دانش تاریخ و باستان‌شناسی و زبان‌شناسی به پیشرفتگی امروز نبود گمان می‌رفت که ذوالقرنین یکی از ملوک یمن یا اسکندر مقدونی است. اما در سده‌ی گذشته، دانشمندان مسلمان و غیر مسلمان به طور مستند و مستدل همسانی ذوالقرنین قرآن با کورش هخامنشی را نشان داده‌اند تا جایی که بحثی چندان در این زمینه باقی نمانده است.
به گزارش «مردم‌سالاری آنلاین»، نخستین دانشمندی که با پژوهشهای استوار نشان داد ذوالقرنین قرآن همان کورش هخامنشی است «مولانا ابوالکلام آزاد» بود. آزاد از شاعران، سخنوران و مفسران نامدار قرآن مجید و در عین حال از سیاستمداران تراز اول هندوستان و از رهبران جنبش استقلال این کشور بود که چندی نیز رهبری حزب کنگره‌ی ملی هند را هم بر دوش داشت. آزاد همچنین از پایه‌گذاران بسیاری از مدرسه‌ها و دانشگاههای هند نیز بود. آزاد درباره‌ی همسانی ذوالقرنین و کورش بزرگ کتابی نوشت با عنوان «کورش یا ذوالقرنین قرآن و تورات» که در آنجا نقطه پایانی گذاشت بر همه‌ی بحثها و گمانه‌هایی که پیش از او درباره‌ی هویت ذوالقرنین قرآن مطرح شده بود. او افزون بر نوشتن این کتاب به بحث با چهره‌های برجسته‌ی دینی جهان اسلام پرداخت و آنها را نیز با خود در این باره همراه و همداستان کرد. برای نمونه، وزیر اوقاف و امور دینی مصر، دکتر عبدالمنعم النمر، که از بزرگ‌ترین چهره‌های اسلام‌شناس معاصر در مصر است در مقاله‌ای در مجله‌ی العرب (شماره‌ی ۱۸۴) استدلالهای آزاد را منطقی خواند و آنها را تأیید کرد. دیگر چهره‌ی برجسته‌ی دینی جهان عرب، صابر صالح زغلول، نیز در سال ۲۰۱۱ کتابی (مؤسس الدولة الفارسیة و أبو إیران؛ حیاته و فتوحاته وهل هو ذوالقرنین/ پایه‌گذار دولت پارس و پدر ایران؛ زندگی و پیروزیهایش و پایان کار و آیا او ذوالقرنین است؟) در این زمینه نوشت و دیدگاههای آزاد را تأیید کرد. استدلالهای آزاد را دیگر چهره‌های جهان اسلام، همچون علامه سید محمدحسین طباطبایی، سید ابوالاعلی مودودی، سِر احمدخان علیگری، نورعلی تابنده‌ گنابادی، علی شریعتی، مرتضی مطهری و ناصر مکارم شیرازی، نیز پذیرفته‌اند. برای نمونه، علامه طباطبایی در تفسیر المیزان گوید: «اگر ذوالقرنین قرآن، مردی مومن به خدا و به دین توحید بوده، کورش نیز این چنین بوده و اگر ذوالقرنین، پادشاهی عادل و رعیت‌پروربوده، کورش نیز چنین بود؛ اگر او نسبت به ستمگران و دشمنان  مردی سیاستمدار بوده او نیز بود؛ اگر دین، عقل، فضایل اخلاقی و ثروت و شوکت داشت، کورش هم داشت؛ همان گونه که قرآن فرموده کورش نیز سفری به سوی مغرب کرد، بر لیدی و پیرامون آن مسلط شد و بار دیگر به سوی مشرق سفر کرد. آنجا مردمی دید صحرانشین و وحشی که در بیابان زندگی می‌کردند. برای همین، به آنها کمک کرد، سدی ساخت در مقابلِ قبیله و قومی که آنها را آزار می‌دادند.»
جز آنان، نویسندگانی نیز که با شیوه‌ی علمی به این موضوع نگاه کرده‌اند به همین برداشت رسیده‌اند که در این میان می‌توان به کارهای محیط طباطبایی و فریدون بدره‌ای (کورش در قرآن و عهد عتيق) اشاره کرد.
 ابوالکلام آزاد چه می‌گوید؟


در قرآن ذوالقرنین سه ویژگی برجسته دارد و دو کار مهم نیز انجام می‌دهد. سه ویژگی برجسته‌ی ذوالقرنین: خداپرستی، نیرومندی شاهانه‌ی بزرگ و دانشمندی است و دو کار مهمی هم که از او سر می‌زند: یکی رفتن به سرزمین تاریکی و دیدن مردمانی بیگانه است و دیگر، ساختن بندی در برابر یأجوج و مأجوج. از گزارشهای گذشتگان برمی‌آید که یأجوج و مأجوج زردپوستان مغولستان و ترکستان بوده‌اند و بندی که ذوالقرنین در برابر تاخت‌وتاز آنان ساخت همان دژهای هفتگانه‌ای است که کورشِ بزرگ در مرز میان سُغد و ترکستان در برابر قبیله‌های بیابانگرد ساخته بود. آزاد آن چه را که قرآن مجید درباره‌ی ذوالقرنین گفته است موبه‌مو با زندگی‌نامه‌ی کورش هخامنشی مطابقت داده و نشان داده که او یگانه شاهی است که با آن چه قرآن گفته است همخوانی دارد، در حالی که دیگر شاهان برجسته‌ی روزگار باستان با آن چه که قرآن گفته و برشمرده سازگاری ندارند، به ویژه اسکندر که نه هرگز بندی ساخت و نه شرق و غرب را مسخرِ خود کرد، چراکه لشکرکشی‌ای مهم به سوی غرب نداشت. جدای این، اسکندر نه شاهی خداپرست بود و نه شهریاری نیک‌نام، چه جز ویرانی و تباهی ارمغانی دیگر در جهان نگذاشت. گفتنی است، افزون بر آن چه گفته شد، آن چه که سبب شد ابوالکلام آزاد دقیق‌تر بتواند پی به هویت ذوالقرنین قرآن ببرد و تبار او را به درستی تشخیص دهد بررسی موشکافانه‌ی تورات و خاستگاه اصطلاح ذوالقرنین (دارنده‌ی دو شاخ) بود. در تورات «شاخ» نماینده‌ی فرّ و شکوه شاهی است.
جالب این که تنها نگاره‌ی بازمانده از کورش بزرگ، در دشتِ مرغابِ پاسارگاد، کورش را با شاخهایی بلند نشان داده است. در تورات نیز برای کورش نماد قوچ شاخدار در نظر گرفته شده است که البته این تنها در تورات نیست و در نوشته‌های یونانیان باستان نیز دیده می‌شود و در سنت نقاشی غربی نیز درفش کورش همواره قوچ شاخدار ترسیم شده است.