روزنامه جمهوری اسلامی
1398/08/01
عبدالرحیم اباذری مکتب اخلاقی و تربیتی آیتالله حاجآقا مصطفی خمینی
ارتباط عمیق با توده مردمدر میان علما و فقهای شیعه کم و بیش افرادی بودند و هستند که چندان ارتباط مردمی نداشتند و ندارند و شبانه روز به درس و بحث و تحقیق مشغول بودند، یعنی به همان اندازه که به فعالیتهای علمی و تحقیقی خود افزودند، همان مقدار هم فاصلهشان از مردم زیاد شد و البته بسیاری هم بودند و هستند که با همه اشتغالات علمی، ارتباطشان با مردم قطع نشد. مرحوم حاج آقا مصطفی از گروه دوم بود، اما جنس، عمق و شعاع ارتباط وی با مردم به گونه کم نظیر و شاید گاهی بینظیر و شگفت انگیز بوده است.
حاجآقا مصطفی وقتی با توده مردم مواجه میشد کسی احساس نمیکرد که وی فرزند مرجع تقلید و یا یک عالم و دانشمند صاحب نظر در علوم و فنون مختلف است، بلکه او را از جنس خود میدانستند؛ آنقدر خودش را پایین میآورد و در سطح کوچه و بازار قرار و نشان میداد که آنها خیلی راحت و آسان و سریع میتوانستند با وی ارتباط برقرار بکنند.
مرحوم آیتالله سید محمد باقر موسوی همدانی، مترجم تفسیرالمیزان در این باره میگوید: «یک روز (در اواخر دهه سی) با مرحوم آیتالله حاج آقا مصطفی در مسجد جامع همدان دیدار کردم، معلوم شد اثاثیه مورد نیاز والدش را که درآن ایام در اطراف همدان حضور داشتند به همدان آورده است. ایشان را به منزل بردم؛سپس به طرف عباس آباد همدان حرکت کردیم، وقتی میخواستیم به بالای تپههای عباسآباد برویم، من او را به بیراهه راهنمایی کردم. آقا مصطفی پرسید: چرا از بیراهه برویم؟ گفتم: در راه اصلی چند قهوهخانه وجود دارد و معمولا در آنجا افراد نابابی هستند که صلاح نیست ما از آنجا عبور کرده و با آنها مواجه شویم، اذیتمان میکنند. آقا مصطفی بدون توجه به حرف بنده از همان راه اصلی حرکت کرد و من هم به ناچار با او همراه شدم. وقتی به جلوی اولین قهوهخانه رسیدیم، ناگاه دیدم تمام جمعیت حاضر در آنجا نزد حاج آقا مصطفی آمدند و دست ایشان را بوسیدند و خیلی به ایشان احترام نمودند.
وقتی راه افتادیم با تعجب از ایشان پرسیدم: چنین صحنهای را تا به حال ندیده بودم، اینها شما را از کجا میشناسند؟ حاج آقا مصطفی فرمود: ما دیروز وقتی از قم به همدان رسیدیم و به اتفاق آقای لواسانی و آقای مروارید به اینجا آمدیم، وقتی من جلو قهوهخانه رسیدم جمعیتی را در آنجا دیدم که مشغول عیش و نوش هستند، با صدای بلند قهوهچی را صدا زدم، گفتم: «فلانی ! عَرَق داری؟» حاضران تعجب کردند که یک روحانی چرا از عرق میپرسد! همه حاضران قهوهچی را تشویق کردند که بگو! بگو !: دارم. سرانجام او جواب داد که دارم حاج آقا بفرمایید. من گفتم: «پس کتت را بپوش که سرما نخوری» منظورم عَرَق بدنش بود! با همین یک کلمه و برخورد مناسب این آقایان به دورم جمع شده و به من لطف و محبت و احترام میکنند.»(1)
اکثر علما و مذهبیون، وقتی در یک همچون موقعیت و شرایطی قرار میگیرند، معمولا موضع منفی و سلبی اتخاذ میکنند و زبان به نکوهش و سرزنش و نصیحت میگشایند و یا راه بیراهه را به راه اصلی ترجیح داده و به تصوری و تعبیری، خودشان را راحت میکنند، اما هنر حاج آقا مصطفی این بود که در این گونه موارد همیشه موضع ایجابی و اثبانی میگرفت و راه اصلی را مقدم میداشت. این گونه روشها اگرچه در ظاهر خیلی عادی و سطحی و کم اهمیت به نظر میآید ولی برای یک عالم دینی و مجتهد که تعلیم و تربیت جامعه را بر عهده دارد بسیار سرنوشتساز خواهد شد که البته این برخوردها ریشه در سیره امامان معصوم علیهمالسلام دارد و نمونههای فراوانی را میتوان از آنها نقل کرد که باید در جای مناسب و به گونه مستقل به آنها پرداخت.
بیتکلف در پیاده روی اربعین
در سفرهای زیارتی که از نجف به کربلا هر از چند گاهی به مناسبتهایی مانند اربعین و غیره انجام میگرفت، حاج آقا مصطفی از اعضای ثابت این کاروانها بود، در میان آنها افراد پیر، جوان و میان سال وجود داشتند هیچکدام احساس نمیکردند که وی بر آنها برتری دارد با این که از مراتب علمی و آقا زاده بودنش همه آگاهی داشتند.
در مسیر وقتی شب میشد، کاروان توقف میکرد و هنگام استراحت دور هم جمع میشدند و بحث علمی در فقه، اصول، فلسفه، عرفان، رجال، تراجم و غیره از ایشان میپرسیدند، حاج آقا مصطفی همه را از حفظ جواب میداد.(2) به قول بعضی دوستانش او در این سفرها مثل مرحوم علامه حلی، مدرسه سیار تشکیل میداد و در مسافرتها اصلا وقت را تلف نمیکرد.(3)
در کنار آن، برای رفع خستگی، چون وی اشعار سعدی و حافظ و مولوی حفظ بود، برنامه مشاعره برگزار میکرد، جوانان را به کشتی گرفتن و شنا کردن در شط فرات تشویق میکرد و به هر فردی که خوب از عهده آنها بر میآمد جایزه میداد و بدین ترتیب همه را مجذوب خود میساخت.(4)
در یکی از این پیادهرویها، مرد عَرَبی که حاج آقا مصطفی را میشناخت خیلی اصرار میکرد تا شب همه میهمان وی باشند و در منزل او استراحت کنند، ازسویی همراهان وی از جمله مرحوم آقای حلیمی کاشانی که مسئولیت و مدیریت کاروان را بر دوش داشت، خیلی حرص و جوش میخورد که باید شب حرکت کنیم در غیر این صورت فردا به مراسم اربعین نمیتوانیم برسیم. اما حاج آقا مصطفی گفت: خوب به مراسم نرسیم مگر چه میشود؟ یک روز یا دوروز دیرتر و بعد از اربعین میرسم مگر چه اشکالی دارد؟ مهم این است که ما اگر امشب بمانیم و میهمان این آقا بشویم، دل یک بنده خدا را شاد و خوشحال کردیم.(5)
اعتراف به خطا و اشتباه
از جمله ویژگیهای برجسته حاج آقا مصطفی که مورد غفلت قرار گرفته و تبیین نمیشود، روحیه خطاپذیری و اعتراف به اشتباه است، اگر در موردی خطا و اشتباهی از وی رخ میداد این جرات و شهامت را داشت به راحتی آن را به گردن بگیرد و ضمن عذرخواهی در صدد جبران و تدارک آن برآید. در این باره مرحوم آیتالله بنی فضل خاطره جالبی دارد که مرور آن خالی از لطف نیست و از باب حسن ختام این مقاله تقدیم خوانندگان میگردد:
«در ایام مرجعیت آیتالله بروجردی که من در مدرسه حجتیه کتاب معالم را تدریس میکردم، مرحوم حاج آقا مصطفی با مرحوم حاج شیخ صادق خلخالی و شیخ علی تهرانی میآمدند در یکی از سالنهای حجتیه بحث علمی میکردند. گاهی بحث طلبگی اینها خیلی پر سروصدا میشد و برای طلاب ساکن مدرسه مزاحمت ایجاد میکرد. یکی از طلاب به نام شیخ جعفر تبریزی که در نزدیکی محل بحث اینها حجره داشت نقل میکرد؛ روزی به منزل امام رفتم و در زدم، خود ایشان در را باز کرد، گفتم: آقا عرضی دارم؛ فرمود: بفرمایید، داخل شدم؛ آقا مرا به اتاق راهنمایی کرد و فرمود: شما بفرمایید بنشینید تا من بیایم. نشستم و منتظر شدم، دو، سه دقیقه بعد دیدم حاج آقا روحالله درحالی که سینی چای در دست دارد، وارد اتاق شد، چای را با سینی جلوی من گذاشت، بعد فرمود: چه کاری با من داشتید، بفرمایید. عرض کردم آقا آمدهام از دست آقا مصطفی به شما شکایت کنم. آقا در جواب فرمود: چون مصطفی در خانه نیست لطفا شکایتتان را نگه دارید، فردا همین موقع تشریف بیاورید تا من به مصطفی هم بگویم در اینجا باشد و در پیش او شکایت خود را عنوان کنید.
او میگفت: چایی را خوردم و اجازه خواستم، بیرون آمدم؛ فردا همان ساعت به منزل امام رفتم، دیدم آقا مصطفی هم حضور دارد. وقتی نشستم حضرت امام خودش سخن را آغاز کرد و به آقا مصطفی فرمود: این آقا دیروز آمده بود از تو شکایت دارد، گفتم تشریف ببرد امروز بیاید تا تو هم اینجا باشی؛ بعد از من خواست که شکایت خود را مطرح کنم. عرض کردم آقا اینها سه نفرند در مدرسه حجتیه بحث میکنند، داد و قال به راه میاندازند و مانع از استراحت و مطالعه ما میشوند، نه تنها برای من بلکه به سایر طلاب ساکن هم مزاحمت ایجاد میکنند. امام درحالی که با دقت به حرفهای من گوش میداد وقتی سخن من تمام شد، رو به فرزندش کرد و فرمود: مصطفی! این آقا صحیح میگوید؟ آقا مصطفی گفت: بلی! ما آنجا بحث داریم طبعا هم سر و صدا بلند میشود؛ فرمایش ایشان درست است. بعد حضرت امام فرمود: از فردا یا باید خیلی آرام بحث کنید یا جای بحث را به جای خلوت ببرید؛ ولی میدانم چون نمیتوانید آرام بحث کنید، پس حتما محل بحث را عوض کنید. آقا مصطفی گفت: چشم آقا. حتما این کار را میکنیم. از فردا دیگر مشکل حل شد و آنها به جای دیگری رفتند.
شیخ جعفر میگفت: روزگار گذشت آیتالله بروجردی به رحمت خدا رفت در سال 41 انقلاب آغاز شد و در پی آن امام به ترکیه و نجف تبعید گردید، چند سال بعد به طور قاچاقی به زیارت عتبات عالیات مشرف شدم. یک روز در صحن حرم امیرالمومنین علی علیهالسلام برای اولین بار با حاج آقا مصطفی روبه رو شدم. ذهنیت من این بود که او مرا نمیشناسد و یا اگر هم بشناسد، محل نمیگذارد؛ ولی چون مرا دید فوری جلو آمد سلام کرد و مرا به گرمی در آغوش گرفت و ضمن احوال پرسی گفت: کی آمدید؟ گفتم: فلان روز، گفت: فردا ناهار، منزل حاج آقا منتظر شما هستم، حتما تشریف بیاورید. بسیار غافلگیر و متعجب شدم. من کجا ! منزل امام کجا! از طرفی خوشحال بودم. او آدرس منزل امام را داد. از هم جدا شدیم، فردا سر وقت خودم را به منزل امام رساندم، داخل خانه شدم، دیدم به جز امام و فرزندش کسی در خانه نیست. سلام کردم... و نشستم. آقا مصطفی خودش پذیرایی میکرد، سفره را پهن کرد، دیدم ناهار آبگوشت است. مشغول صرف غذا شدیم. در این حال آقا مصطفی برگشت به امام گفت: حاج آقا! این آقا شیخ را میشناسید؟ امام نیم نگاهی به من انداخت و فرمود: قیافهاش آشناست؛ فکر میکنم یک جایی اورا دیدهام ولی فراموش کردهام. آقا مصطفی گفت: این همان شیخی است که ما در مدرسه حجتیه قم مزاحم او شده بودیم و او پیش شما آمده و از دست ما شکایت کرده بود؛ دیروز در حرم دیدم و به ناهار دعوت کردم تا تشریف بیاورد اینجا و در حضور شما مرا حلال بکند، من در آن وقت ایشان را خیلی اذیت کردم. بعد رو به من کرد و دوباره از من عذر خواهی نمود. من هم که غرق در عرق شرمندگی شده بودم؛ گفتم آقا جان! این چه فرمایشی است که میفرمایید، حلال خوشتان باشد...»(6)
امروز جامعه اسلامی و انقلابی ما به شدت نیازمند سیره اخلاقی و تربیتی امام خمینی و حواریون خمینی است که حاجآقا مصطفی ازجمله آنهاست.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- ستارگان حرم، جمعی از نویسندگان، ج15، ص 257
2- فصلنامه فرهنگ زیارت، ویژه نامه اربعین، ش 19-20، سال 5، تابستان و پاییز 1393. ص159
3- یادها و یادمانها، ج1، ص332
4- همان، ص251
5- راز طوفان، ص 308
6- خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنی فضل، تهران مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1386، ص113.
*حاجآقا مصطفی وقتی با توده مردم مواجه میشد کسی احساس نمیکرد که وی فرزند مرجع تقلید ویا یک عالم و دانشمند صاحب نظر در علوم و فنون مختلف است، بلکه او را از جنس خود میدانستند؛ آنقدر خودش را پایین میآورد و در سطح کوچه و بازار قرار و نشان میداد که آنها خیلی راحت و آسان و سریع میتوانستند با وی ارتباط برقرار بکنند
*از جمله ویژگیهای برجسته حاج آقا مصطفی که مورد غفلت قرار گرفته و تبیین نمیشود، روحیه خطا پذیری و اعتراف به اشتباه است، اگر در موردی خطا و اشتباهی از وی رخ میداد این جرات و شهامت را داشت به راحتی آن را به گردن بگیرد و ضمن عذرخواهی در صدد جبران و تدارک آن برآید
*امروز جامعه اسلامی و انقلابی ما به شدت نیازمند سیره اخلاقی و تربیتی امام خمینی و حواریون خمینی است که حاج آقا مصطفی ازجمله آنهاست
پربازدیدترینهای روزنامه ها
پس از انتشار تصاویر ماهواره ای از میزان خسارت ها به پایگاه نواتیم، دیروز نیز تصاویر ماهوارهای پایگاه رامون ارتش صهیونیستی منتشر شد که نشان می دهد علاوه بر آشیانه ها، مراکز تجهیزات نظامی نیز توسط موشک های بالستیک ایران هدف قرار گرفته است (خراسان) امیر واحدی: اینبار با بمبافکن su ۲۴ پاسخ ویرانگر میدهیم / سردار حاجیزاده: صد در صد میزنیم (جوان) اخبار ویژه (کيهان) پیام صریح ایران به جنگطلبان صهیونیست (تجارت)
سایر اخبار این روزنامه
جزئیات وام 200 میلیون تومانی بانک مسکن
مهلت یک ماهه معاون اول رئیس جمهوربه چهار ماه رسیده ولی هنوز خبری از تولید کاغذ داخلی نیست
مافیای کاغذ همچنان میتازد
اردوغان دست خالی از روسیه بازگشت
عبدالرحیم اباذری
مکتب اخلاقی و تربیتی آیتالله حاجآقا مصطفی خمینی
سخنگوی قوه قضائیه:
245 مدیر به دلیل قصور در حوادث سیل اخیر تحت پیگرد قرار گرفتند
سخنگوی وزارت خارجه:
ایران آماده گفتگوی دو یا چندجانبه با عربستان است
ترامپ: سعودیها بهجز پول چیز دیگری ندارند
وزارت اطلاعات:
برنامهریزی عوامل فرقه ضاله بهاییت برای هنجارشکنی در شیراز ناکام ماند
راهحل مشکلات لبنان اصلاحات یا تغییر دولت؟
همزمان با سالروز شهادت امام رضا(ع)
چهارمین دوره همایش «مجاهدان در غربت» در دامغان برگزار میشود
توضیح سازمان هدفمندی درباره واریز نشدن یارانه تعدادی از سرپرستان
منافع ملی، اولویت اول