دور از دنیای مدرن

در حالی که شما مشغول خواندن این پرونده می‌شوید، همچنان پلیس هلند در جست‌وجوی جزئیات زندگی مخفی خانواده شش‌نفره‌ای است که به تازگی مشخص شده بیش از 9 سال در انزوای کامل زندگی کرده اند! انتشار کشف خانواده‌ای توسط پلیس هلند که در شرق این کشور نزدیک به یک دهه در انزوای کامل زندگی کرده، پرسش‌های زیادی را برانگیخته است. چه کسی باعث انزوای آن‌ها شده، چگونه روزگار گذرانده‌اند و فرد اتریشی که در این خصوص دستگیر شده، چه کسی است؟ اصلا در دنیایی که ارتباطات و زندگی‌ اجتماعی تا این اندازه پیشرفت کرده، چطور می‌توان نه برای یک روز یا یک هفته، بلکه برای سال‌های سال به دور از اجتماع و امکانات به تنهایی یا فقط با اعضای خانواده خود زندگی کرد؟ شاید باور کردنی به نظر نرسد اما افراد و خانواده‌های دیگری هم بوده‌اند که شبیه این خانواده هلندی، در انزوای کامل و به دور از شهرها و روستاها زندگی کرده‌اند. در این پرونده به چند مورد از جالب‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم.
 
در انتظار پایان دنیا! چه سالی؟ 2019 کجا؟ هلند ماجرا چه بود؟ پلیس هلند دو روز پس از کشف شش فرد منزوی در خانه‌ای روستایی در شرق این کشور اعلام کرد که برای بررسی جزئیات این واقعه یک کارگروه ویژه تشکیل داده است. ظاهرا به تازگی یکی از ساکنان این خانه گریخته و راز 9ساله این خانواده را برملا کرده است. به گفته شاهدان عینی این مرد ۲۵ ساله با ریش و موی بلند و لباس مندرس به روستای «روئینرولد» در استان «درنته» هلند رفته و تقاضای کمک کرده است. پلیس منطقه‌ای هم پس از تفتیش خانه این فرد، پنج فرزند یک خانواده و مرد ۵۸ ساله‌ای را کشف کرده که سال‌ها هیچ آدمی را از نزدیک ندیده بودند! هم اکنون، کارگروه ویژه پلیس در حال بررسی جزئیات این ماجراست. در این راستا پرسش‌های گوناگونی مطرح است از جمله این‌که آن‌ها از چه راهی وسایل مورد نیاز خود را تامین می‌کرده‌اند؟ چرا مخفی شده‌اند و بر سر مادر و پدر فرزندان خانواده چه آمده است؟ پیشتر گفته شد که آن‌ها در زیرزمین خانه روزگار می‌گذرانده‌اند اما روز چهارشنبه پلیس اعلام کرد که آن‌ها در اتاق‌های جداگانه نگهداری می‌شده‌اند. رسانه‌های محلی گزارش دادند که این شش نفر در انتظار پایان دنیا بوده‌اند. جالب‌تر این‌که دهیار روستای «روئینرولد» که تقریبا 5 کیلومتر با این خانه فاصله داشته گفته است که تا به حال این افراد را ندیده و آنان به احتمال زیاد از طریق کاشت سبزیجات در مزرعه کوچک جلوی خانه و نگهداری یک بز مواد خوراکی مورد نیاز خود را تامین می‌کرده‌اند.   کشف خانواده‌ای که جزو جمعیت ایران نبودند! چه سالی؟ 1392 کجا؟ ایران، استان بوشهر ماجرا چه بود؟ زمستان 92 بود که خانواده‌ای 11 نفره در منطقه کوهستانی سخت‌گذر بخش ارم شهرستان دشتستان در استان بوشهر که بدون شناسنامه و امکانات طبیعی زندگی می‌کردند، از طریق گزارش رابطان محلی کشف شدند. پس از این اتفاق گروهی از مسئولان ثبت‌احوال دشتستان، تیم پزشکی قانونی، بخشداری ارم، نیروی‌انتظامی، شورای‌اسلامی بخش و رابطان آشنا با این منطقه به محل زندگی این خانواده رفتند و  وضعیت آن‌ها را بررسی کردند. طبق گفته آن‌ها سرپرست این خانواده «بهمنیار دامیده» که حدود ۷۵ سال دارد با خواهر 78 ساله، همسر و هشت فرزند خود که همه آن‌ها فاقد مدارک هویتی هستند، زندگی می‌کند. پس از آزمایش DNA و تایید هویت ایرانی این خانواده، مراحل صدور اوراق هویتی برای آنان آغاز شد. فرزندان این خانواده که کوچک ترین‌شان 20ساله و بزرگ ترین‌شان 45 است، در طول عمرشان از هیچ گونه امکانات آموزشی، بهداشتی، رفاهی و اجتماعی استفاده نکرده اند اما حاضر هم نیستند محل زندگی خود را ترک کنند. خانواده بهمنیار که سابقه زندگی اجدادشان در این محل به 200 سال می‌رسیده، شکل زندگی بسیار ساده‌ای داشتند و از حداقل‌ترین امکانات زندگی برخوردار بودند. آن‌ها در خانه‌ای که با سنگ‌های کوهی ساخته شده، چاله‌هایی برای پخت‌وپز و گرم نگه داشتن خانه حفر کرده‌ اند و در کنار آن استفاده از آب انبارهای ساختگی و هدایت آب باران در این آب انبار برای شرب و دیگر موارد ابتکارات جالب این خانواده بوده است.  
30 سال، تنها در کنار یک کوه! چه سالی؟ 1393 کجا؟ ایران، خراسان شمالی ماجرا چه بود؟ سال 93 گزارشی از مردی حدود 40 ساله در یکی از روستاهای اسفراین منتشر شد که نزدیک به 30 سال را در کنار یک کوه گذرانده بود! قدیمی‌ها می‌گفتند که او سال‌ها پیش برای فرار از سربازی به کوه رفته اما این مرد که علی‌اکبر نام دارد، ظاهرا دچار یک بیماری روانی و ژنتیکی بوده است. او چون تمایلی به دیدن دیگران نداشته، سال‌ها در کوه‌ها زندگی کرده تا دیگران را نبیند و خونش با دیدن مردم، به جوش نیاید! شایان ذکر است که یک برادر وی به جرم قتل پدر همسرش اعدام شده بود و برادر دیگرش هم که دچار اختلال روانی بوده، در تیمارستان نگهداری می‌شده است. دهیار روستایی که این فرد متعلق به آن‌جاست و در کوه‌های آن منطقه زندگی می‌کند، گفته که او بی آزار بوده و در این سال‌ها، مشکلی برای کسی در این منطقه ایجاد نکرده است. بعد از کشف او، ظاهرا یک بار جوانان روستا می‌خواستند به زور وی را به حمام ببرند اما از ترس این‌که او بلایی سر خودش بیاورد ، منصرف شدند و اهالی روستا هم که زمانی قصد داشتند برای وی مکانی در روستا بسازند، قبول نکرده و اصرار وی برای دوری از انسان‌ها ادامه داشته است.   تبعید خودخواسته در سرمای سیبری! چه سالی؟ 1979 کجا؟ روسیه ماجرا چه بود؟ تبعید و دور افتادن از محل سکونت می تواند از اتفاقات دردناک زندگی هر آدم باشد اما در این‌جا می‌‌خواهیم از تبعیدی صحبت کنیم که خودخواسته بوده و یکی از عجیب‌ترین سرنوشت‌ها را برای خانواده‌ای روسی رقم زده است. خانواده «لایکوف» در سال 1936 به کوه‌ها و جنگل‌های سیبری پناه می‌برند و روزهای دشوار زندگی خودشان را شروع می‌کنند.‌ روزهایی که با انزوا و دوری از هرگونه تمدن همراه می‌شود و 42 سال به طول می‌انجامد. این خانواده به منطقه‌ای مهاجرت کرده بودند که به خطرناک بودن مشهور است. جنگل‌های منطقه تا مایل‌ها با کاج و توس پوشانده شده و تابستانی کوتاه و زمستانی بسیار سرد و بلند دارد. افزون بر این‌ها این منطقه پر از موجودات درنده‌خویی همچون گرگ و گربه‌سانان خطرناک است. اما ظاهرا هیچ کدام از این خطرات این خانواده را از سکونت در منطقه منصرف نکرد. چیزی که باعث شد در سال 1961 و طی بوران شدید آن‌ها یکی از دشوارترین سال‌های زندگی‌شان را سپری کنند. آن‌ها در آن شرایط دشوار وقتی حتی غذای همیشگی‌شان سیب‌زمینی را هم پیدا نمی‌کردند مجبور به خوردن کفش‌های چرمی‌شان می شدند و البته مادر خانواده را هم به علت سرما و گرسنگی از دست دادند. سال ۱۹۷۹، وقتی یک گروه از زمین شناسان شوروی حیات وحش سیبری را مطالعه می‌کردند با این خانواده برخورد کردند. آن‌ها بعد از چند دهه انزوا برای اولین بار با انسان‌ها ارتباط پیدا کردند. این گروه زمین‌شناسی اعلام کرد این خانواده را در جایی پیدا کرده‌اند که حداقل 240 کیلومتر از یک سکونتگاه انسانی فاصله داشته است. نکته عجیب این‌که در سال ۱۹۸۱، مدتی نه چندان طولانی پس از کشف آ‌ن‌ها، همه اعضای این خانواده جان خود را از دست دادند. برخی معتقدند این مرگ و میر نتیجه تماس با بیماری‌های مدرن است که بدن آن‌ها در برابرش ایمنی نداشت.  
صحبت کردن با زبانی ناشناخته! چه سالی؟ 2011 کجا؟ برزیل ماجرا چه بود؟ اواخر سال 2011 بود که دولت برزیل با انتشار یک فیلم مستند از کشف یک قبیله ناشناخته سرخپوست در منطقه‌ای میان ایالت‌های «ماتو گروسو» و «آمازون» خبر داد. منطقه‌ای که از آن سخن گفته می‌شود با اولین سکونتگاه شهری حدود 150 کیلومتر فاصله دارد. در تصاویری که گفته می‌شد در سال 2011 ضبط شده‌اند، آدم‌هایی مشاهده شدند که رفتارها و زبان کاملا ناشناخته داشتند و ظاهرا هیچ ارتباطی هم با تمدن و اجتماعات انسانی دیگر نداشته‌اند. در فیلم مذکور یک گروه 9 نفره از سرخپوستان شامل مردان، زنان و کودکان نشان داده شده‌اند که در حال عبور از میان درختان هستند. این آدم‌ها بالاتنه‌شان عریان و پایین تنه‌شان تا حدی پوشیده است در حالی که روبانی از برگ درختان هم دور پیشانی بسته‌‌اند. یکی از اعضای موسسه ملی سرخپوستان که تصاویری از این قبیله را به ثبت رسانده، می‌گوید: «اعضای این قبیله در لحظه‌ای حساس وقتی با دوربین مواجه شدند ابتدا برخورد کنجکاوانه و تا حدی وحشت‌زده را نشان دادند اما وقتی متوجه شدند که این شیء(دوربین) خطری برایشان ندارد، ناپدید شدند.» او می‌گوید که مردان این قبیله جنگجو هستند زیرا نیزه در دست داشتند و زنان نیز کودکان و آذوقه‌هایی را که در طول مسیر جمع کرده بودند همراه خود می‌بردند. مقام‌های برزیلی اظهار کردند: دلیل اصلی که گمان می‌برند این گروه 9 نفره سرخپوست به یک قبیله کاملا دور از تمدن تعلق دارد، آن است که آن‌ها با یک زبان ناشناخته صحبت می‌کنند.   منابع: دویچه‌وله فارسی، رکنا، ایرنا، فرارو، آفتاب