ايران، همسايه‌اي قابل اعتماد براي اعراب

 به گواه تاريخ روابط سياسي در منطقه، ايران قابل اعتمادترين همسايه همکيش براي اعراب منطقه است. اين ادعا را مي‌توان در مورد حمله داعش و نيروهاي متجاوز تکفيري به سوريه و عراق، به اثبات رساند و اذعان کرد که برخلاف ابرقدرت‌هاي استعمارگر و استثمارگر، ايران، دامي گسترده براي فردا و فرداها ندارد و تنها قصدش ايجاد امنيتي است که خود از آن سود می‌برد. در حالي که قصد آمريکا در نهايت، چپاول ثروت‌هاي آشکار و نهان منطقه و سلطه بر اراده سست بنيان حکومت‌هاي متزلزل است که امثال رياض و امارات در رويدادهاي اخير و بعد از ماجراي حمله حوثي‌ها به تاسيسات نفتي آرامکو به آن رسيده‌اند که غرب هيچ تمايلي به همگراني و همسان نگري به امثال رژيم سعودي ندارد و لبخندش نه از روي رضا و دلبستگي بلکه غارت ثروت‌هاي مسلمانان و در کنار آن ايجاد تفرقه است. از قضا سرخوردگي رياض هم بعد از آرامکو و ضعف روند نظامي‌اش جز اين نيست و بي‌هيچ ترديدي تمايل مصالحه با ايرانش از اين موضع است و سفر اخير «پوتين» به رياض و امارات نيز با انعقاد قراردادهاي اقتصادي و نظامي محتمل، فقط براي قوت هژموني روس‌ها و تضعيف هژموني آمريکايي و رسيدن به آب‌هاي گرم از آرزوهاي پطرکبير است و تصريح به اين که روس‌ها هيچ مايل به اتحاد کشورهاي اسلامي نيستند. 
اما اين سفر روس‌ها به منطقه، نه تنها کمکي به مصالحه‌ عربستان با ايران نمی‌کند بلکه آن را تضعيف هم می‌کند چرا که رياض گمان می‌کند که می‌توان آن خلأ قدرت آمريکا را با روس‌ها در حمايت خود پر کند. خطاي استراتژيک ديگري که عربستان و امارات تکرار خواهند کرد براي اين است که آن سرخوردگي خود در جنگ با يمن و نيز تحقير خود در مقابل ايران را از ياد ببرند. خطايي که از فرهنگ سنتي و تفاخر قومي آنها سرچشمه می‌گيرد و بناي آن ندارند که اين ديواره غرورشان که ديگر چيزي در پس آن نمانده است فرو بريزد. سخن عادل جبير بعد از ابراز تمايل محمدبن سلمان در رويکردش به مصالحه، جز اين نيست. نه اينکه به سبب ضعف و عجز نخواهند با ايران روابط مسالمت آميز داشته باشند بلکه آن فرهنگ قومي و تفاخر قبيله‌اي نمی‌گذارد که بپذيرد ايران مطمئن‌ترين شريک منطقه‌اي و قابل اعتمادترين همسايه در همزيستي مسالمت‌آميز در منطقه و مدافع‌ترين آنها در حفظ حقوق همسايه است چرا که نتايج امنيتي آن به خودش هم باز می‌گردد. اقدام عملي و وفايي که ايران به عرق مسلماني و اصالت‌نژادي و فرهنگي خود در سوريه و عراق با فداکردن بهترين نيروهاي صديق خود نشان داد و اکنون نيز به عهد خود پايبند است و آن شعارهايي که گاه و بيگاه در تظاهراتي در عراق و سوريه به تحريک عوامل آمريکايي – صهيونيستي – عليه ايران به گوش می‌رسد، حاکي از وفا و نجابت ايراني و از آن سو، قدرنشناسي و نمک نشناسي آن کساني است که اکنون می‌بايست در پنجه‌هاي وحشيانه داعش اسير می‌بودند. 
اين درست است که رسيدن ايران به مديترانه در اهداف اقتصادي و نيز فرهنگي، همان خواصي را در برخواهد داشت و در پي همان آرمان‌هاي ديريني است که صهيونيست‌ها در رسيدن به دجله و فرات و روس‌ها جهت رسيدن به آب‌هاي گرم خليج فارس دارند اما اين آرمان‌ها از دو نگرش متفاوت است چرا که آنها براي استثمار می‌کوشند اما ايران براي حفظ آرامش و امنيت خود و منطقه و نيز حفظ منابع کشورهاي اسلامي است تا دست شرق و غرب از دامن مسلمانان کوتاه شود. نکته‌اي هوشمندانه که کاش همسايگان جنوبي خليج فارس، مثل «قطر» می‌شناختند و ارج می‌نهادند و صحه می‌گذاشتند که چگونه ايران در محاصره عجيب و تحميلي بر قطر که چندان دوستي هم با ايران نکرده بود، ايران، دستش را گرفت و عراقي که در 8 سال جنگ آن همه به ما آسيب رساند و حلقه‌هاي زنجيري که می‌رفت سلسله وار ادامه يابد و پيشتازي توسعه ما را به رخ بکشد به تحريک استکبار شکست اما باز هم ما به وقت گرفتاري‌اش سينه سپر کرديم و از سيطره داعش نجاتش داديم و از اين سو، درهاي امکانات زندگي را برايش باز کرديم. واقعيتي که انکارش، کمال بي‌انصافي است. حمايت صادقانه‌اي که عربستان و امارات هم می‌توانند از آن غرور کذايي و تفاخر بي‌بنيان قومي بيرون بيايند و بدان اعتماد کنند.  اما در اين ميان، ايران بايد با آن فرهنگ مروت و مدارا بدون هيچ شتابي و البته با سياست سنجيده و اصولي و عالمانه و با صبوري اجازه دهد که عربستان و امارات به اين نتيجه برسند که براي رهايي از باتلاق يمن و لجن زار اعتماد به استکبار شرق و غرب، اين کشور مقتدر و همکيش منطقه، ايران، مشفق‌ترين همسايه و قابل اعتمادترين آنهاست هم براي امروز و هم براي فردا و فرداهاي ديگر.