رئیس جمهور: طی سال‌های گذشته به طور متوسط سالانه 6 ماه بر امید زندگی مردم در ایران افزوده شده است

بررسی جامعه ‌شناسی آمار آقای روحانی
آفتاب یزد- گروه اجتماعی: امید به زندگی یک شاخص آماری است که نشان می‌دهد هر عضوی از جامعه هنگام تولد به طور متوسط چند سال می‌تواند توقع حیات داشته باشد. بنابراین امید به زندگی یکی از شاخص‌های توسعه یافتگی کشورهاست چون وضعیت سلامت و بهداشت، شرایط اقتصادی و سیاسی در آن تاثیر مستقیم دارد. طبق آخرین آماری که بانک جهانی منتشر کرده مردم ژاپن بهترین وضعیت را از این نظر دارند. رسیدن به جایگاه مناسب امید به زندگی،‌ مستلزم آگاهی دقیق از شرایط فعلی و موجود در کشور و به‌ویژه در حوزه سیاستگذاری‌های بهداشتی و درمانی و ارزیابی روند سیاستگذاری در سال‌های گذشته است با این حال اما روز گذشته رئیس جمهور در شصت و ششمین اجلاس وزرای بهداشت منطقه مدیترانه شرقی سازمان جهانی بهداشت، توجه ویژه دولت‌های یازدهم و دوازدهم به حوزه‌های سلامت و محیط زیست را افتخاری بزرگ دانست و تاکید کرد: «طی 40 سال گذشته به طور متوسط سالانه 6 ماه بر امید زندگی مردم در ایران افزوده شده است.» موضوعی که شاید از نظر خیلی‌ها درست و منطقی به نظر نرسد.
>سالانه 6 ماه بر امید زندگی مردم
در ایران افزوده شده است


روز گذشته رئیس جمهور، در شصت و ششمین اجلاس وزرای بهداشت منطقه مدیترانه شرقی سازمان جهانی بهداشت گفت:«طی انقلاب اسلامی امید به زندگی در بین ایرانیان از 56 سال به 76 سال ارتقاء یافته است و این یکی از خدمات پزشکان و تلاشگران حوزه سلامت کشور است. سال‌ها در کشور افراد از بیماری رنج می‌بردند، اما به دلیل نداشتن هزینه درمان به پزشک و بیمارستان مراجعه نمی‌کردند، اما بعد از اعلام این طرح و بازدید از چندین بیمارستان متوجه شدم که افراد بستری دردی 6 تا 7 سال قبل را تحمل می‌کردند ولی به دلیل نداشتن هزینه درمان با این درد می‌ساختند. طی 40 سال گذشته به طور متوسط سالانه 6 ماه بر امید زندگی مردم در ایران افزوده شده است.» او در بخش دیگری از سخنانش گفته بود:«اگر می‌خواهیم در منطقه شاهد بهداشت، امید به زندگی و سلامتی باشیم و بلایایی که سلامت مردم را تهدید می‌کند، ریشه‌کن کنیم، باید در مقابل آتش‌افروزان با صدای بلند صحبت کنیم و در مقابلشان بایستیم، به زخم‌خوردگان کمک کنیم و در دانش و علم و فناوری کنار هم قرار بگیریم.»
با یک نگاه کلی شاید افزایش سالانه 6 ماه بر امید زندگی مردم در ایران با وجود مشکلات فراوانی که در کشور با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم دور از ذهن به نظر برسد. برای بررسی این موضوع با امیر محمود حریرچی جامعه شناس و مردم شناس به گفت‌‌و‌گو نشستیم.
>نرخ امید به زندگی در تمام شهر‌های کشور
یکسان نیست
حریرچی در رابطه با این مسئله می‌گوید:«بخشی از جامعه شناسی به علم جمعیت شناسی بر می‌گردد و این موضوع باید از نظر جمعیت شناسی مورد بررسی قرار بگیرد، طبق آمار ارائه شده توسط رئیس جمهور هر سال شش ماه بر میانگین سنی یا همان امید به زندگی افراد اضافه می‌شود، یعنی اگر طول سن افراد ۷۵ سال باشد، سال بعد این میانگین سنی به 76سال می‌رسد این نشان می‌دهد که از نظر وضعیت بهداشت و درمان ما در شرایط خوبی به سر می‌بریم. اما این در مقایسه با کشورهای منطقه‌ای است که از لحاظ بهداشت و درمان در سطح پایین‌تر از ما قرار دارند، در علم جامعه شناسی سن افراد از زمانی که به دنیا می‌آیند تا آخرین روز عمرشان به دسته‌های پنج ساله تقسیم بندی می‌شود و میانگین مرگ و میر در همه این دسته‌ها محاسبه می‌شود و برای همه آنها شاخص امید به زندگی تعریف می‌شود. برای مثال بچه‌ای که به دنیا می‌آید تا ۵سال امید به زندگی در بدو تولد او را می‌سنجند، یعنی اینطور بررسی می‌شود که چند درصد از نوزادان تا سن پنج‌سالگی زنده میمانند و چند درصد از آنها می‌میرند؟ در حال حاضر به دلیل این که پوشش واکسیناسیون در کشور ما کامل است. میزان مرگ و میر نوزادان در کشور ما بسیار کم است و به همین دلیل هم می‌توان گفت میزان امید به زندگی در بدو تولد بالاست. سن افراد به دسته پنج ساله تقسیم می‌شود و مجموع حاصل از میزان امید به زندگی هر دسته، شاخص نرخ امید به زندگی در کشور است و آمر مربوط به آن روز گذشته از طرف رئیس جمهور ارائه شد. این آمار یعنی هر سال شش ماه به میانگین سنی و طول عمر افراد جامعه اضافه می‌شود اما مشکل اصلی این است که از لحاظ جمعیت شناسی آمار ارائه شده آمار کشوری است و این موضوع از لحاظ منطقه‌ای بسیار متفاوت است. چرا که آمار در تمام شهرها و مناطق کشور به این شکل نیست.»
>آمار باید تفکیک شود
او در ادامه افزود:«نرخ امید به زندگی در مناطق محروم کشور مثل سیستان و بلوچستان و مناطق محروم دیگر به این شکل نیست. این آمار وقتی در سازمان بهداشت جهانی هم ارائه می‌شود از لحاظ قومیتی و جنسیتی مورد بررسی و تفکیک قرار می‌گیرد تا مشخص شود آمار ارائه شده در تمام مناطق و برای همه افراد و جنسیت‌ها به یکسان است یا خیر! دلایل یکسان نبودن این آمار در شهرهای مختلف و جنسیت‌های مختلف نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد. آمار نرخ امید به زندگی که توسط رئیس جمهور ارائه شده است یک آمار کشوری است در حالی که در شهرستان‌ها و شهرهای محروم این آمار صدق نمی‌کند، زیرا میزان دسترسی افراد در این مناطق بسیار کمتر از دست میزان دسترسی افراد در کلان شهرها و پایتخت است و این موضوع نباید یکسان مورد بررسی قرار بگیرد و آنها را در یک گروه قرار داد. در شهرستانهای ما فقر بیداد می‌کند، آب آشامیدنی وجود ندارد، خدمات بهداشتی درمانی درستی به آنها ارائه نمی‌شود، آن‌ها تغذیه درست ندارند و شرایط زیستی آنها بسیار آلوده است. آنها در معرض خطر انواع بیماری‌ها قرار دارند، چطور می‌توان گفت که این افراد همراه با پایتخت نشینان و کلانشهرنشینان در آمار افزایش امید به زندگی در برابر هستند؟ این آمار‌ها باید بر اساس استانها و فقیر و غنی تفکیک شود. اگر می‌خواهیم عدالت رعایت شود باید شرایطی فراهم کنیم که توزیع این آمارهایی که از آنها حرف می‌زنیم به همین میزان عادلانه باشد، یعنی بتوانیم بگوییم که در تمام مناطق با چنین میانگینی روبه‌رو هستیم.»
>امید به زندگی در مناطق محروم نمی‌تواند
بالای ۶۰ سال باشد
این کارشناس تاکید کرد:«من نسبت به جامعه امروز می‌گویم که امید به زندگی در مناطق محروم نمی‌تواند بالای ۶۰ سال باشد چون مرگ و میرها در این مناطق بسیار بالاست و فقر بیشترین تاثیرات منفی را در سلامت انسانها و طول عمر آنها دارد. اختلاف و تضاد این آمارها در مناطق و شهرهای مختلف بسیار مهم است اما هیچ توجهی به این موضوع نمی‌شود این آمارها شاخص‌های بین‌المللی هستند که بسیار اهمیت دارند اما باید تبعیض‌ها در این آمار‌های بین‌المللی مورد بررسی قرار بگیرد و به آن توجه شود. باید دید آیا کیفیت زندگی در کشور ما در همه شهرها و استانها به یک اندازه است؟ که بخواهیم آمار را هم به یک اندازه و در یک سطح در نظر بگیریم! به نظر من به وزارت بهداشت زیادی روی مسئله طول عمر مانور می‌دهد بدون اینکه بررسی استانی در خصوص این موضوع داشته باشد. اگر این موضوع را از منظر استانی مورد بررسی قرار دهند آن وقت مسئله بسیار متفاوت است و دیگر حرفی برای گفتن ندارند. در یک نگاه کلی می‌توان به این موضوع اشاره کرد که اکثر افرادی که بیمار می‌شوند برای معالجه مجبورند که به شهر تهران بیایند چرا که در شهر یا استان که آنها زندگی می‌کنند بیمارستان و دکتر متخصص وجود ندارد! این موضوع خودش به تنهایی یکی از تبعیض‌هایی است که نظام سلامت بر جامعه ما اعمال کرده است؛ همین را هم اگر مدنظر قرار دهیم آن وقت متوجه می‌شویم که نمی‌توان آمار امید به زندگی را برای همه استانها و شهرهای کشور به یکسان دانست.
>رابطه مستقیمی بین اقتصاد و سلامت مردم
او تاکید کرد:«اگر در جامعه‌ای فاصله طبقاتی زیاد باشد و دهک‌های جامعه پایین باشند، رابطه مستقیمی بین اقتصاد مردم و سلامت آنها وجود دارد و این دقیقاً موضوعی است که از دید مسئولین پنهان مانده و کمتر توجهی به آن می‌شود. در صورتی که برای ارائه چنین آماری باید در درجه اول تبعیض‌ها را از بین برد، شکاف طبقاتی را کم کرد و دهک‌ها را بالای خط فقر آورد و بعد می‌توان گفت که این آمارهای کشوری درست و دقیق هستند تا قبل از آن نمی‌توان به این آمارهای کشوری اکتفا کرد و آنها را درست دانست چرا که در خیلی از استان‌های محروم این آمار صدق نمی‌کند.»