به تبعیض مدارس دولتی پایان دهیم

 
 
 
 


در دهه شصت در نيمکت‌هاي سه نفره مي‌نشستيم. سمت راستم يکي از خان‌زاده‌هاي مشهور و هم‌تختي سمت چپم، پسر استاندار وقت زنجان بود. در آن سال‌ها نه تبعيض خاصي بود و نه مهم‌تر از آن حس تبعيض. فقير و غني، باهوش و کم‌هوش، روستايي و شهري، همه و همه زير يک سقف در يک کلاس و در يک مدرسه تنفس مي‌کرديم. عدالت آموزشي از زماني زير راديکال رفت که مدارس رنگارنگ سمپاد، نمونه دولتي، هيات امنايي، شاهد، غير انتفاعي و... با رشد قارچ‌گونه خود هر روز بر گلوي نحيف عدالت آموزشي فشار آورده و عرصه را بر دانش‌آموزان عادي تنگ و تنگ‌تر نمود. در سيستم آموزشي فعلي متاسفانه با بيست و چند نوع مدرسه رنگارنگ و به شدت تبعيض‌آميز مواجه هستيم که يک سر آن مدارس سمپاد و غيرانتفاعي بوده و سر ديگر آن مدارس کاردانش و کپَري است. نگاهي به نام‌آوران کنکور امسال خود تاييدي بر ادعاي سيستم تبعيض‌آميز آموزشي ماست. از بيست نفر از رتبه‌هاي يک تا چهار کنکور در رشته‌هاي رياضي فيزيک، علوم تجربي، علوم انساني، زبان‌هاي خارجي و هنر، 9 نفر تهراني بوده و 6 نفر ديگر از ساير کلانشهرها هستند، يعني 15 نفر برتر کنکور 98 متعلق به پنج کلانشهر هستند که اين خود نشان‌دهنده توزيع ناعادلانه امکانات بين استان‌ها و تجميع و انباشت دارايي‌هاي مادي و معنوي کشور در پايتخت است. از منظري ديگر 15 نفر از 20 نفر رتبه برتر کنکور 98 متعلق به مدارس سمپاد (استعدادهاي درخشان-تيزهوشان) هستند، 3 نفر غيرانتفاعي و سهم مدارس نمونه‌ دولتي و هيات امنايي هر کدام يک نفر است. به عبارت روشن‌تر بهره مدارس دولتي که در برگيرنده بيش از نود درصد دانش‌آموزان کشور هستند، صفر مطلق است! در جغرافياي آموزش و پرورش در کنار مافياي کنکور، آموزشگاه‌هاي علمي و آزاد، گروه‌هاي مافيايي جديدي در حال شکل‌گيري است تا بازار پر مشتري آينده را از آموزش زبان‌هاي خارجه گرفته تا تربيت معلم، مدرک‌فروشي به بهانه پايش و سنجش مستمر و ساليانه صلاحيت‌هاي شغلي و حرفه‌اي معلمان و ديگر آموزش‌هاي کوتاه‌مدت، کارگاه‌هاي رنگارنگ آموزشي و نشست‌هاي به اصطلاح علمي در حوزه دانش پداگوژيک را در انحصار خويش بگيرد. نمونه‌اي از فلان مجتمع آموزشي در شمال تهران که با اخذ مجوزهاي لازم، آموزش نيروي انساني را در انحصار خود گرفته تا براي برخي از همکاران خود، چک سفيد امضا به عنوان پاداش تقديم کند. در چشم‌انداز طرح يکسان‌سازي آموزشي بر اساس دوآليته (مدارس دولتي و غير دولتي) ضمن کاسته شدن از سرعت انفجاري طبقاتي شدن جامعه، در تقليل و رواني ترافيک و کم شدن آلودگي هوا، کاهش آسيب‌هاي اجتماعيِ معطوف به تبعيض‌هاي ناروا نيز دورنماي روشني قابل تصور است. چرا که با يکسان‌سازي آموزشي مدارس متنوع که در عمل پول بماهو پول، تنهاترين شاخص بي‌رقيب عرصه تصميم و اقدام بود، از حيز انتفاع ساقط خواهد شد. اميدواريم با تصويب و البته اجرايي شدن مصوبه مجلس (درصورتي که مافياي قدرت اجازه حذف مدارس رنگارنگ را بدهد) مبني بر حذف مدارس رنگارنگ و تقسيم مدارس به دوگانه دکارتي دولتي و غير دولتي، اين بازي ناعادلانه و تبعيض‌آميز به نفع اکثريت دانش‌آموزان رقم خورده و ما شاهد روزهاي آفتابي‌تر و عادلانه‌تر در مدارس دولتي خود باشيم.