شفافیت در مبارزه با فساد متضمن اعتماد عمومی

چند ماهي مي‌شود که بحث مبارزه جدي با فساد در دستور کار دستگاه قضا قرار گرفته است. مخصوصا از زماني که آقاي سيدابراهيم رئيسي بر مسند رياست قوه قضائيه تکيه زده، اين رويکرد با عزمي راسخ‌تر دنبال مي‌شود. اما مبارزه با فساد زماني در جامعه مي‌تواند تاثيرگذار باشد که نخست، مقطعي و گزينشي نباشد و پس از آن نيز مردم از نوع محاکمه از جريان و عواملي که دست اندرکاران فساد بودند مطلع باشند. اگر دادگاه‌هاي ويژه‌اي اختصاص پيدا کرد و در اين دادگاه‌ها وکلاي ويژه و گزينش شده حضور داشته باشند و مهم‌تر از آن با عوامل ايجاد کننده فساد برخورد صريح صورت نگيرد، به دشواري مي‌تواند اعتماد عمومي را جلب کند. مثلا وقتي گفته مي‌شود فلان پرونده 4هزار ميليارد معوقه بانکي دارد آيا بايد فقط فرد را مورد محاکمه قرار داد؟ آيا نبايد عزمي وجود داشته باشد که سيستم بانکي را پاسخگو کند؟ آيا بانکي که چند هزار ميليارد معوقه دارد دايره حقوقي و مسئولان آن بانک نبايد مورد محاکمه قرار بگيرند که چگونه اموال بيت‌المال را در يک زماني در اختيار اين فرد گذاشتند. وقتي که بخواهيم ريشه‌اي و با بستر فساد مبارزه کنيم بايد با عوامل تشکيل دهنده و فضاي ايجاد شونده فساد نيز برخورد شود. تا اين اتفاق رخ ندهد مردم نسبت به مبارزه با فساد به ديده ترديد نگاه مي‌کنند. شفافيت نيز به همين صورت است. مثلا در همين پرونده اخير گروه عظام کدام مسئول بانکي و گمرکي مورد باز جويي و محاکمه قرار گرفت و کدام آيين‌نامه يا مواد قانوني مربوط به حقوق گمرکي يا معوقات بانکي که باعث شده يک مجموعه بتواند چند هزار ميليارد اختلاس کند و فساد تا اين حد رشد کند، زير ذره‌بين نقد و اصلاح رفت؟ ما از اين جرياني که امروز راجع به مبارزه با فساد راه افتاده متوقعيم که با سرشاخه‌ها و بسترهاي ايجاد کننده فساد مبارزه کند. چه منافذي در گمرک وجود دارد که مي‌شود جنس چيني وارد کشور کرد، از گمرک رد کرد و در قالب جنس ايراني با مهر ايراني عرضه کرد؟ با چنين کارهاي روشن و موثري است که مردم مبارزه با سرشاخه‌هايي را که در گمرکات و ديگر گلوگاه‌هاي فسادساز هستند و تاکنون با آنها برخوردي نشده، باور مي‌کنند و ثمربخش خواهد بود. اميدواريم جرياني که در راستاي مبارزه جدي با فساد به راه افتاده و با اين اراده‌اي که رئيس محترم قوه قضائيه دارد و از حمايت ديگر مسئولان نظام نيز برخوردار است، فقط در مبارزه با معلول‌ها نباشد و با علت‌ها نيز مبارزه گردد. اگر با علت‌ها نيز مبارزه صورت گرفت هم مي‌توان به مبارزه با فساد اميدوار بود هم اين شفافيت مي‌تواند موجبات اعتماد جامعه را فراهم آورد. اکنون مقرراتي که اجازه داده اين حجم از فساد در گمرک شکل بگيرد نياز به بازنگري دارد. دستگاه قضايي بايد همزمان با برخورد با مفسدان به اين مسائل نيز بپردازد چرا که اينها همه مواردي است که تا صورت نگيرد و به سرانجام نرسد شفافيت نخواهد آمد و تا اين شفافيت عيان نباشد مردم درباره مبارزه با فساد اطمينان خاطر نخواهند يافت و متعاقب آن اعتماد عمومي نيز شکل نخواهد گرفت.