روزنامه همدلی
1398/07/22
مبین مولایی در تشریح سبک نمایشنامهنویسیهارولد پینتر: دیالکتیک واژه و سکوت
در ایران، متون مترجمهای پینتر اجرا میشوند، نه خود اوهمدلی| هارولد پینتر، نویسنده، نمایشنامهنویس، بازیگر، کارگردان و فعال سیاسی انگلیسی، از جمله چهرههای ادبی و هنری برجسته در ایران است که عمدتا با نمایشهای به اجرا درآمده از او در صحنه تئاتر شناخته میشود. این برنده جایزه صلح نوبل در سال 2005، به واسطه مخالفت خود با جنگ به یکی از جنجالیترین برندگان این جایزه در جهان تبدیل شده است. مبین مولایی، کارشناس هنری در گفتوگو با همدلی، از سبک نمایشنامهنویسی پینتر سخن گفته و به کیفیت ترجمه و اجرای آثار او در ایران میپردازد.
اولین اثر هارولد پینتر با عنوان «اتاق» چه تاثیری بر دیگر آثار او داشته است؟
«اتاق» بسیاری از درونمایهها و تکنیکهای منحصر به فرد دیگر آثار پینتر را در خود دارد: موقعیتهای معمولی و واقعی در یک اتاق با افزایش تدریجی تهدید و دلهره، بیسر و ته بودن گفتارهای معمولی روزمره، حذف آگاهانه انگیزه کنش، ایجاز و اختصار در کلام و استفاده از تمهیدات موسیقایی و زبانی برای خلق فضا و موقعیت دراماتیک. درب اتاق نیز در آثار پینتر معمولا مظهر همه تهدیدهایی است که در بیرون چهاردیواری به ظاهر امن اتاق وجود دارند، چرا که رو به مجهولی ناشناخته باز میشوند. پینتر میگوید: «من زمان زیادی را صرف دو نفر در یک اتاق میکنم. پرده بالا میرود و صحنه را به سان پرسشی قدرتمند میبینم که قرار است چه اتفاقی برای این دو نفر در این اتاق بیفتد؟ کسی در را باز میکند و داخل میشود». پینتر ایده نوشتن «اتاق» را از تماشای دو نفر که یکی به دیگری غذا میدهد و با او صحبت میکند گرفته است. او معمولا دیگر نمایشنامههایش را به همین سیاق با یک تصویر، دیالوگ و یا پرسش آغاز میکند. «اتاق» نقطه ضعفی هم دارد که پینتر در ادامه فرآیند نویسندگیاش از آن دوری میکند. در پایانبندی نمایشنامه به جای ایجاد وحشتی که از مناسبات خود متن حاصل شده باشد، از نمادگرایی ناپخته استفاده کرده است. تمهیدی خشن، سطحی و ملودرام که با وحشت و تهدید مهندسی شده نیمه نخست نمایشنامه همخوانی ندارد. همچنین پینتر آدمهایش را در نمایشنامه «اتاق» در بنیادیترین وضعیت وجودیشان قرار میدهد و این مهم در بیشتر کارهای او دیده میشود.
کدام کارگردانها در ایران نمایشنامههای پینتر را کار کردهاند؟
دانشجویان کارگردانی و کارگردانان جوان معمولا بیشتر سراغ پینتر میروند. برخی از آموزشگاههای آزاد تئاتر هر ساله با برگزاری رپرتوارهایی از متون دراماتیک مدرن به تربیت بازیگر و کارگردان میپردازند و آنها را تا به اجرا رسیدن کارشان همراهی میکنند.
پینتر علاوه بر نمایشنامهنویسی، بازیگری و کارگردانی هم انجام داده است. فکر میکنید او در کدام حوزه عملکرد بهتری داشته است؟
پینتر پیش از رویآوردن به درامنویسی، از دوران دبیرستان، بازیگر متون شکسپیر بوده و به زعم من همین مواجهه با شکسپیر است که او را چنین توانمند در امر نوشتن ساخته است. البته پینتر در کنار درامنویسی، کارگردانی و بازیگری هم کرده اما با این حال در حوزه درامنویسی تاثیر ماندگارتری داشته است و همگان او را به عنوان یک درامنویس میشناسند.
نمایشنامههای هارولد پینتر چه تاثیری بر ادبیات ایران داشته است؟
نمایشنامه در حقیقت یک اجرانوشت است. متنی فنی برای کارگردان، بازیگران و دیگر عوامل. نمایشنامه بر خلاف ادبیات داستانی برای خواندن نیست و عناصر و مواد و مصالحشان به رغم برخی شباهتها، متفاوتاند. بسیاری نمایشنامه را قصهای میدانند که در قالب گفتوگو (دیالوگ) تعریف میشود. اما دیالوگ نزد درامنویسان مدرنی چون پینتر، کارکرد و تعریف ویژه خود را داراست. مثلا کنشمند است و لحظه به لحظه نسبت کاراکترها را با یکدیگر تغییر میدهد. ایشان کمترین اطلاعی درباره گذشته و انگیزه کاراکترها نمیدهد. در واقع شعور مخاطب خود را دست کم نمیگیرد و از فضای خالی نمیهراسد. نمایشنامههایش بسیار تکنیکی و زبانمند هستند و معدود نویسندگانی در ایران از این منظر به نمایشنامهنویسی نگاه میکنند. آقای جلال تهرانی و محمد چرمشیر از جمله نویسندگان ایرانی هستند که توانستهاند تمهیدات زبانی و دراماتیک درامنویسان مدرن را در کنار اسلوب خاص خود در زبان فارسی ایجاد کنند. همچنین کارگاه نمایش، اتفاق بسیار درخشانی در تاریخ تئاتر ایران است و نویسندگانی که در آن حضور داشتند به جریانات روز تئاتر دنیا آشنایی داشتند و دست به تجربه میزدند. درامنویسان مدرن بدون آن که قصد تشکیل مکتب مشخصی داشته باشند هر کدام نسبت به تئاتر متعارف روزگار خود قیام کردند و آن را به پرسش کشیدند. این همان موضعی است که در کارگاه نمایش اتخاذ شد و باعث اجراهای بسیار درخشانی در تاریخ تئاتر ایران شد. امروز که سالها از تعطیلی کارگاه نمایش میگذرد تئاتر کمتر میل به تجربه دارد و متاسفانه وجوه تجاری به وجوه هنری میچربد و همه منتظریم! تا چه پیش آید!
وضعیت ترجمه آثار دراماتیک در ایران، به ویژه آثار هارولد پینتر چگونه است؟
متون دراماتیک مدرن، به شدت با سازوکار زبان سر و کار دارند. در حقیقت کنش دراماتیک متن، از رهگذر برهمکنشهای زبانی است که شکل میگیرد. به همین خاطر ترجمه این آثار به زبانهای دیگر سخت و شاید نشدنی باشد. همچنین زبان مبتنی بر ریتم و نظام اصوات است. فضای پینترسکی که به آثار ایشان اطلاق میشود، با تمهیدات زبانی مبتنی بر ریتم ایجاد میشود. متاسفانه بسیاری از مترجمان متون دراماتیک پینتر با تحتاللفظی یا مفهومی ترجمه کردن آثار، تمام ظرافتهای زبانی ایشان را از بین میبرند. مترجم باید سعی کند تا آنجا که ممکن است همان ساز و کار زبانی را که باعث ایجاد کنش دراماتیک در زبان مبدا شده است، حتیالامکان در زبان مقصد ایجاد کند که این مهم سواد و شعور و بینش خاص خود را میطلبد. میتوان گفت در ایران متونهارولد پینتر اجرا نمیشوند، متون مترجمها اجرا میشوند! بسیاری از ترجمههای موجود در ایران بسیار نارسا هستند و متاسفانه سانسور نیز بر این نارسایی دامن زده است. گاهی مترجم یا ناشر یا هر دو ناچارند از یک دیالوگ تا چند صفحه از متن را حذف کنند که بدیهی است ساختمان متن به هم میریزد. من تقریبا تمام ترجمههای موجود درامنویسانی مانند سموئل بکت،هارولد پینتر، اوژن یونسکو، دیوید ممت و ادوارد آلبی را خواندهام و با متن اصلی مقابله کردهام. بیادعا اعتراف میکنم که همگی پر از نقصاند. نه نقصهایی که نمیتوان به زبان فارسی برگرداند، بلکه نقصهایی که ناشی از عدم تسلط به زبان مبدا و مقصد، عدم شناخت درام و عدم شناخت جریان مدرنیسم در تئاتر است. بسیاری از مترجمها نمیدانند که معنای لغتنامهای واژهها لزوما منظور نویسنده نیستند و با تحتاللفظی ترجمه کردن آن متن را نارسا مینمایند و یا با مفهومی ترجمه کردن یک جمله و یا خلاصه کردن یک پاراگراف در یک جمله ظرافتهای زبانی و ریتمیک متن را مخدوش می-کنند.
چگونه میتوان آثار هارولد پینتر را فهمید و با آن ارتباط برقرار کرد؟
مشهور است روزی پینتر از خانمی نامهای دریافت میکند که «آقای عزیز، ممنون میشوم اگر لطف کرده و شرحی در مورد معنی نمایشنامهتان (جشنتولد) برایم بنویسید. آنها (مکگان و گلدبرگ) چه کسانی هستند؟ آدمهایی معمولیاند؟ استنلی از کجا میآید؟ متوجه هستید که بدون دریافت پاسخ این پرسشها قادر به فهم نمایشنامهتان نیستم». پینتر در پاسخ میگوید: «خانم، ممنون میشوم اگر شما هم معنای نامه خود را برایم شرح دهید. شما که هستید؟ از کجا می-آیید؟ آیا شما یک آدم معمولی هستید؟ خود شما خوب متوجه خواهید بود که من بدون دریافت پاسخ این سوالات قادر به فهم نامه شما نیستم». متنهای پینتر به عمد مبهماند تا امکان داوری را از ما بگیرند و بیش از آنکه ما را درگیر سازوکار قصه کند، دچار تجربه احساسی از جریان اینجا و اکنونی کنش می-سازند، انگار که به یک قطعه موسیقی مدرن گوش میدهیم. شما همان هراس و تردیدی را در خود احساس میکنید که کاراکترها. معنای نمایشنامه همین است. باقی همه تاویل و تفسیر و مفاهیم الصاق شده است. همچنین گزارههای خود پینتر کارگردان را بیشتر از تفسیرها و تاویلهای دیگران در جهت شناخت متن یاری میرساند. پینتر میگوید:«من حس میکنم ما آدمها به جای ناتوانی در برقراری ارتباط با گریز آگاهانه از ارتباط روبهرو هستیم. خود برقراری ارتباط میان افراد آنقدر ترسناک است که به جای آن مردم به حاضر جوابی روی میآورند. به جای صحبت از آنچه اساس رابطه آنهاست، مدام از چیزهای دیگر میگویند». این جملات در همه آثار پینتر مصداق دارد و میتواند به مثابه راهنمای کارگردان و یا بازیگر باشد.
وضعیت اجرای آثار پینتر در ایران چگونه است؟
پیش از آنکه کارگردانی دست به انتخاب و اجرای آثار پینتر بزند، نیازمند آن است که به شناختی از هارولد پینتر و آثارش برسد. منظور شناخت زندگینامهای نیست. بلکه شناخت کاری است که پینتر با زبان میکند و نیز چیستی و چگونگی مناسباتی که بین آدمهای متنش میتند. مثلا نقش سکوت را در آثار پینتر بررسیکنیم. نمایشنامههای مدرن، درست به مانند موسیقی مدرن که دیالکتیک بین صوت و سکوت است، دیالکتیک بین واژه و سکوت است. حجم بسیاری از فضای متشنجی که در بالا به آن اشاره کردم، توسط سکوت و غیبت زبان ایجاد میشود. به یاد دارم یکی از کارگردانهایی که قصد اجرای یکی از متون پینتر را داشت میخواست به خاطر بالابردن تمپوی اجرا، سکوتها را حذف کند! این یعنی کارگردان بدون هیچگونه شناختی دست به انتخاب زده که نتیجه آن قابل حدس است. همچنین سرعت فکر کاراکترهای پینتر از یکدیگر متمایز است و این مساله بیتوجه به مقوله ریتم به کل پنهان میماند و کنش شکل نمیگیرد. از جهت دیگر کژفهمیهایی که متاسفانه حتی در محیطهای آکادمیک ما جریان دارد بیتاثیر نیست. اصطلاح تئاتر ابزورد که مارتین اسلین آن را جا انداخت و ترجمهای که از آن در ایران به عنوان تئاتر پوچی میشود بسیار نارساست. تئاترهای به اصطلاح ابزورد تئاترهایی پوچ، یکنواخت، بیروح و عاری از زندگی نیستند. اتفاقا زندگی در آنها جریان دارد. به علت این برداشت غلط از این متنها کارگردان به ناچار برای این که حوصله مخاطب سرنرود، ناچار است با اضافه کردن پاساژهایی و طبعا اختلال در کنش متن، تماشاگر را به اصطلاح نگه دارد. اما متون پینتر هیچنیازی به این تمهیدات تحمیلی ندارد. کافی است به زبان و ریتم متن دقت کنیم و ظرافتهای نامحسوس آن را کشف کنیم تا تماشاگر تا پایان اجرا بر روی صندلی خود باقی بماند. خود من در مرحله پیش تولید اثری ازهارولد پینتر در سال آینده هستم که امیدوارم به نحوی که باید از پس آن بر بیایم و قادر باشم دیگر آثار ایشان را به روی صحنه ببرم.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
پس از انتشار تصاویر ماهواره ای از میزان خسارت ها به پایگاه نواتیم، دیروز نیز تصاویر ماهوارهای پایگاه رامون ارتش صهیونیستی منتشر شد که نشان می دهد علاوه بر آشیانه ها، مراکز تجهیزات نظامی نیز توسط موشک های بالستیک ایران هدف قرار گرفته است (خراسان) امیر واحدی: اینبار با بمبافکن su ۲۴ پاسخ ویرانگر میدهیم / سردار حاجیزاده: صد در صد میزنیم (جوان) اخبار ویژه (کيهان) پیام صریح ایران به جنگطلبان صهیونیست (تجارت)
سایر اخبار این روزنامه
فرمانده معظم کل قوا در دانشگاه امام حسین (ع): راهپیمایی اربعین، فریادی رسا و رسانهای بیهمتا
گزارش همدلی از موافقت رئیس محیط زیست کشور با انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران
یک کارشناس حوزه کار اعلام کرد قراردادهای موقت مانع ارتقای شغلی کارگران
مبین مولایی در تشریح سبک نمایشنامهنویسیهارولد پینتر: دیالکتیک واژه و سکوت
سکوت و تکرارهای پیشنبرنده
آثار پینتر؛ بازگویی مسئولیت وجدان انسان بیدار
گام پایانی مبارزه با پولشویی
«همدلی» درباره تاثیر قراردادهای موقت کار بر معیشت دهکهای درآمدی ضعیف گزارش میدهد
عباسعلی توتونچی مجلس دوازدهم، مجلس معیشت
طرح شفافیت دارایی مسئولان باید به پختگی برسد
عباسعلی توتونچی مجلس دوازدهم، مجلس معیشت
زندگی سیاسی و آزادی
روحانی و عمران خان در نشست مطبوعاتی مشترک تاکید کردند: حل مسائل منطقهای از راه دیپلماتیک