روزنامه همدلی
1398/07/20
گستره عمومی، فضای تولید نظریه توسعه شهری
سعید پایدار- 1- مفهوم توسعه: ما معمولا مفهوم توسعه را با بهبود شاخصها در زمینه اقتصاد، عمران، درآمد، صنعتی شدن، پیشرفت فناوری، مدرنیزهشدن و موضوعاتی از این قبیل به یاد میآوریم. اما از دیدگاه «آمارتیا سن» برنده نوبل اقتصاد، توسعه هنگامی رخ مینماید که عناصر بنیادی ضد آزادی از میان برود: نظیر تنگدستی و ستم، نبود فرصتهای اقتصادی کافی، محرومیت نظاممند اجتماعی، کمبود امکانات عمومی و سختگیری یا دخالت بیش از اندازه دولت در زندگی مردم. بر این اساس توسعه مفهومی فراتر از پیشرفت اقتصادی است. در این دیدگاه به جای آنکه پرسش اصلی این باشد که ثروت یا درآمد مردمان چه اندازه است، پرسیده میشود که چگونه زندگی میکنند و تا چه اندازه فرصت و امکان آزادی دارند و زندگی دلخواه آنان چیست؟ البته ثروت و درآمد نیز از ابزارهای گسترش این آزادیها است. از سوی دیگر این آزادیها مکمل یکدیگر نیز هستند: آزادیهای سیاسی به امنیت اقتصادی کمک میکند و فرصتهای اجتماعی، مشارکت اقتصادی را ممکن میسازد. در این رویکرد توسعه عبارت است از برخورداری از آزادیهای پنجگانه (آزادیهای سیاسی، امکانات و تسهیلات اقتصادی، فرصتهای اجتماعی، تضمین شفافیت و تامین اجتماعی) و رسیدن به یک زندگی دلخواه و آزاد. به عبارت دیگر توسعه، عصاره امکانهای آزادی است.
2- اهمیت نظریه توسعه
عمق و پهنای گستره عمومی شاخص قابل قبولی برای سنجش میزان بروز آزادیهای پنجگانه در فضای یک شهر است. در نبود آن آزادیها، الگوهای معدودی به عنوان انسان موفق توسط صاحبان پول و قدرت ساخته و در فضای اجتماع ترویج میشود. این الگوهای غیر رقابتی به مرور بر جنبههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی شهر سیطره یافته و سرنوشت فضاهای شهری را نیز تحت تاثیر خود قرار میدهند، بی آنکه ارزش حقیقی اقدامات و دامنه سودمندی فعالیتهایشان معلوم باشد. این در حالی است که اکثریت شهروندان نیز در سوی مقابل احساسی از تلف شدن فرصتهای زندگیشان داشته و در اعماق ذهن خود اطمینان دارند که بهتر از اغلب مدیران قادر به اداره امور و ایجاد خوشبختی برای همگان هستند. اما عیار واقعی این ذهنیات و افکار عمومی نیز به سبب دور ماندن از عرصه آزمایش و تجربه نامشخص است. تحت این وضعیت جامعه به مرور زمان با وضعیتی روبهرو میشود که کاربستها در سطح مدیریت شهری به نظر فاقد زیرساخت تئوریک و نظریات انتقادی نیز فاقد تجربه کافی برای عملی شدن به نظر میرسند. نتیجه این وضعیت عدم تولید «نظریهای بومی برای توسعه شهر» است. بدون وجود این نظریه فضای شهری به عرصهای برای جنگ تمام عیار میان گروههای اجتماعی تبدیل میشود و قشر ثروتمند بخش عمدهای از وقت و ثروت خود را در خارج از شهر سرمایه گذاری میکند و اینگونه سرنوشت شهر به دست خودش سپرده میشود. وقتی این شهر، شهر کوچک و کمجمعیتی مانند مسجد سلیمان باشد، پس از اتمام منابع و فرصتهای اقتصادی به حال خود رها میشود. اما وقتی شهری مانند تهران باشد، آنقدر از منابع سرزمینی تمام کشور میبلعد تا همه با هم به روز فاجعه برسند. ارزش یک نظریه توسعه شهری کارآمد به آن است که اجازه نمیدهد کار به چنان جایی برسد. وجود نظریه توسعه سبب میشود که شهروندان امنیت روانی لازم برای پرورش نسلهای بعد را به دست آورند و داشتن احساس مسئولیت فردی برایشان چیز مسخره و بیفایدهای مانند شنا کردن بر خلاف مسیر یک رودخانه خروشان به نظر نرسد. این کار از طریق فعالسازی منابع پایدار و تجدیدپذیر صورت میپذیرد. نفت، منابع زیرزمینی و تسهیلات مشروط دولتها هیچکدام برای شهروندان حکم منابع پایدار را ندارند. اما محلات شهری، انسان درون این محلات، خلاقیتهای شهروندان، فرهنگ و تولیدات فرهنگی منابع بیپایان یک شهر هستند. این منابع ابتدا در گستره عمومی رشد میکنند سپس نظریه توسعه شهری به آنها فرم و جهت اقتصادی میدهد.
3-گستره عمومی و نظریهای برای توسعه شهر تهران
در گستره عمومی تولید نظریات توسعه شهری و کاربست آنها حتی میتواند همزمان با هم اتفاق بیفتد. زیرا گستره عمومی که بزرگترین سالن کارخانه تولید مواد اولیه برای شکلگیری ایدهها و نظریههاست، خود به خود در زمان طرح مساله، امکان آزمایش شدن آنها را به هزاران شیوه نیز ممکن میسازد. وقتی این گستره تقویت شود، به مرور زمان برنامههای عقلانیتر توسعه شهری نیز از راه خواهند رسید. در تهران برنامه گردشگری شهری یکی از این دستاوردهاست. طرحی بومی شده که بیشتر از هر طرح توسعه دیگری اجتماعی ست. رشد این طرح و برنامه دقیقا با شروع، پیشروی و فراگیر شدن کسب و کارهای گردشگری توسط شهروندان همزمان بوده است.
از تورهای کوچک گردشگری، بوم گردی، کافه گردیها و تورهای سلامت توسط شهروندان گرفته تا ایدههای بزرگ تری نظیر باززنده سازی محلات تاریخی پایتخت که از سوی شهردار تهران مطرح شد، همگی در یک دیگ جوشان در حال آمیخته شدن هستند که در نهایت میتواند نظریه ای کلان را برای توسعه متوازن شهر تهران به وجود آورد. شهردار تهران با توسعه دادن گستره عمومی و همزمان پیشبرد برنامه گردشگری شهری ملاقه در دیگی میچرخاند که در صورت موفقیت قطار کار و سرمایه را از ریل نفت و منابع زیر زمینی خارج میکند و به مدار محلات شهری و شهروندان منتقل میسازد و واسطهگری دولت را به عنوان خوراکدهنده اصلی شهر از میان بر میدارد. دولت تمایلی بی پایان به وابستهسازی مردم و دیگر نهادها از جمله شهرداری به خود را دارد. این کار از طریق تضعیف سایر شیوههای درآمد مستقل و وابسته سازی اقتصادی مردم و شهرداریها به بودجه صورت میگیرد. در نتیجه بسیار طبیعی ست که شهرداری از توسعه گستره عمومی سود ببرد، اما دولت چندان تمایلی به آن نداشته باشد. زیرا این میدانی است که مردم و شهرداری هر دو از رشد و قدرت همدیگر سود متقابل میبرند. اینگونه، نظریه گردشگری شهری و توسعه گستره عمومی در یک نظام مشترک معنایی قابل درک میشوند. انگیزه شهردار تهران از توسعه قلمرو عمومی و تقویت اقتصاد گردشگری در این راستا قابل درک است. او از قلمرو عمومی شهروندان پاسبانی میکند، شهر نیز تمامی مجراهای خود را به روی مساله گردشگری شهری باز میکند و این یک سود متقابل است.
منبع : سن، آمارتیا کومار(1391) توسعه یعنی آزادی، ترجمه :محمد سعید نوری نائینی ، تهران : نشر نی
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
همدلی پیامدهای طرح حذف آموزش اجباری زبان انگلیسی را بررسی می کند بوی مافیای آموزش به مشام میرسد
نفت دیگر کالای سیاسی نیست
«همدلی» چشمانداز بازار نفت را در پی محدودیت تردد محمولههای نفتی و انفجار نفتکش ایرانی را ارزیابی کرد
علی خدادادی در شرح وجوه گوناگون کتاب «دن کیشوت»: سروانتس مالک جمهوری جهانی ادبیات
مبدع شیوه جدیدی در داستاننویسی
تحلیل زمینه و پیامدهای عملیات «چشمه صلح» ترکیه در شمال سوریه؛ جنایت به نام صلح
به مناسبت سالروز تولد استاد شفیعی کدکنی بازمانده نسل بی تکرار
نماینده کردستان: برخی زنان مجبورند با ظاهر مردانه، کولبری کنند
«همدلی» برخورد دوگانه با اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی را بررسی میکند آزادی تجمعات برای همه یا آنها؟
قنبری فعال سیاسی: برخورد دوگانه با اعتراضات مردمی، یک بیماری سیاسی است
گستره عمومی، فضای تولید نظریه توسعه شهری
نخبگان علمی، پر آوازه در جهان، ناشناخته در فرهنگ عمومی