نگاهی نو به عصر پنج‌شنبه

سنجش مصلحت در موضوعات اجتماعی آن‌قدر ضرورت دارد که اساساً پایه «اجتهاد» بر مبنای همین مصلحت‌سنجی گذاشته شده. الحمدلله، هم دین ما و هم نظام ما در وقت ضرورت مبرای از «انعطاف» نیستند و مصداق درخت خشکی که با یک باد می‌شکند نیستند. گاهی یک قشر جامعه درست یا نادرست متقاضی تجربه هیجانی می‌شود که شاید معایبی نیز بر آن مترتب باشد، اما مقاومت در برابر این تقاضا‌ها اگر عاری از مدیریت صحیح باشد، قطعاً ما را دچار مشکلات بزرگ‌تری خواهد کرد. خوب یا بد، شاهدیم که بعضی امور دقیقاً سازگار با سبک زندگی ما رخ نمی‌دهد و نتیجه آن می‌شود که نمی‌پسندیم؛ اینجا حکم عقل چیست؟! آیا باید اجازه به موج‌سواری بیگانگان دهیم یا عاقلانه‌تر آن است که خودمان تا حد ممکن سوار بر موضوع شویم؟! قطعاً اینکه مستند بر این فیلم و آن شیپور، همه دختران و زنانی را که فی‌المثل خواهان تماشای بازی تیم‌ملی فوتبال از نزدیک هستند، عامل بیگانه و حامل امیال سخیف جوجه‌بیگانه‌ها بخوانیم، مدبرانه نیست! واقعیت هم نیست! آیا در ۲۲ بهمن و ۹ دی و تشییع پیکر شهدا، بانوانی با ظاهر متفاوت ندیده‌ایم؟! قطعاً زنان جامعه، هزار و یک دغدغه مهم‌تر از تماشای بی‌واسطه فوتبال دارند، ولی این مطالبه، حداقل مطالبه دست‌چندم بخشی از دختران مملکت که هست! البته باید مراقب موازین شرع باشیم که انعطاف در مواجهه با هر مطالبه‌ای یقیناً درست نیست! مواظب دسیسه‌های سیاسی نیز باید بود! لیکن الساعه چه باید کرد؟! و تدبیر و منطق به چه حکم می‌کند؟! بپذیریم که ما در یک آرمان‌شهر زندگی نمی‌کنیم و همه آنچه احتمالاً در استادیوم آزادی ممکن است رخ دهد، قبلاً نیز به طرق دیگری و در اماکن دیگری رخ داده! پس آیا مدیریت سنجیده بهتر از واکنش نسنجیده نیست؟! و آیا بهتر نیست ضمن اینکه حواس‌مان به حواشی نیز باشد، ولی حتی‌المقدور علیه کلیت و اصل شادی ملی جماعتی از بانوان جامعه، آنهم با پرچم مقدس ایران عزیز، جبهه نگیریم؟! واضح است اجنبی می‌خواهد به یک مطالبه اجتماعی رنگ سیاسی ببخشد و این نیز واضح است که در هر جمعی، عده‌ای فریب‌خورده هم پیدا شوند، اما نکته اینجاست؛ زین پس چه باید کرد؟! یک راه آن است که همه این دختران را با یک چوب برانیم و ناخواسته زنان ایرانی را با بد‌ترین نگاه ممکن تقسیم‌بندی کنیم، ولی گمانم دیدگاه مدبرانه‌تر، تصاحب آن چیزی باشد که در «آزادی» خودمان اتفاق افتاد! آری! مدیریت مبنای مقاومت است و این متن خیرخواهی برای متشرعانی که ان‌شاءالله خود نیز در شمارشان باشم! باشد که متن، درست خوانده شود، نه درشت! یا علی!