روزنامه ایران
1398/07/20
خانمها؛ مقدم تان گلباران
مهدی ملکیدبیر گروه ورزش
«آزادی» پنجشنبه گذشته «خانوادگی» نبود اما دیگر صرفاً «مردانه» هم نبود. همین تفاوت به ظاهر ساده روزی به یادماندنی و تاریخی برای فوتبال ایران رقم زد. ورزشگاه آزادی در این روز، رنگ دیگری داشت و فوتبال ایران، شکل دیگری بود. در روزی که استقبال چندان زیادی از بازی نشده بود و از طریق اسکوربرد ورزشگاه اعلام شد که تعداد هواداران 15 هزار و 823 نفر است، حدود یک سوم جمعیت حاضر را زنانی تشکیل میدادند که پدید آورنده شور و حال خاصی بودند و حتی برای یک دقیقه هم دست از تشویق و هیاهو نکشیدند.
هر کامبک (بازگشتی) در فوتبال ایران دیدهاید و به یاد دارید را فراموش کنید و کامبک زنان به ورزشگاه آزادی را به خاطر بسپارید. این برگی ویژه و جذاب از دفتر قطور فوتبال ایران است. زنان آنقدر برای رسیدن به ورزشگاه و برداشته شدن تابلو «ورود ممنوع» منتظر مانده بودند که برای تماشای اولین گل و برگزاری افتتاحیه شادیشان، صبر و حوصله زیادی نداشته باشند. احتمالاً ملی پوشان هم این موضوع را بخوبی میدانستند و برای همین از دقیقه 4 به صورت رسمی، جشن و گلباران را آغاز کردند.
تیم مرگبار و تهاجمی مارک ویلموتس که این بار انگیزهای مضاعف به واسطه حضور زنان و رقم زدن روزی خاص و بزرگ برای آنها داشت، تنها چند دقیقه بعد از به صدا در آمدن سوت آغاز بازی باعث شد رقص پرچم سه رنگ ایران و هلهله و شادی زنان، فضایی دیده نشده و تجربهای نوبرانه در ورزشگاه آزادی رقم بزند. میتوان این گلها را به زنان ایرانی تقدیم کرد؛ چه آنهایی که در ورزشگاه بودند و چه آنهایی که نبودند. به نظر میرسد با همین دیدگاه و ذهنیت بود که مسعود شجاعی کاپیتان محبوب تیم ملی، باعث شکل گیری زیباترین صحنه آزادی در روز پنجشنبه شد. او بازیکنان را به سمت هواداران خانم برد و باعث شد فضای مجازی پر شود از پستها و اظهار نظرهای احساسی. خیلی از دختران و زنان با اشاره به این صحنه نوشتند که از فرط شادی و حس خوب، بغض کردهاند.
هر کنشی در مستطیل سبز زمین آزادی، واکنش زنان روی سکوها را به همراه داشت؛ بدون تردید این یکی از شادترین(و شاید شادترین) ضیافتهای فوتبالی ایران بود. آزادی در این روز میهمانهایی داشت که حالا قرار است جزء همیشگی فوتبالمان باشند. قرار نیست به عقب برگردیم، این چهرههای ویژه و قابهای ویژهتر همیشگی خواهد بود.
هرچند در بازی تیم ملی ایران مقابل کامبوج تعداد زنان کم و محدود بود، هرچند تعداد بلیت فروخته شده متناسب با تقاضا نبود اما در ورزشگاه و حتی فضای مجازی، نشانههای مهم و قابل توجهی از شادی، هلهله و حس خوب وجود داشت. تمام این اتفاقات، اظهارنظرهای مسئولان بعد از بازی و بازتابهای جهانی این موضوع ثابت کرد «باور دارم» شعاری است که باید گوشه ذهنمان حک شود و حتی ثانیهای فراموشش نکنیم. با همین شعار ساده و عمل به آن، میتوان بلندترین و دست نیافتنیترین قلهها را فتح کرد. این اولین و آخرین بازی رسمی تیم ملی فوتبال ایران در سال 98 بود که زنان هم در آن نقش آفرینی کردند. حالا میتوان سراغ فاز بعدی این اتفاق و گام ویژه رفت. چه بسا که فیفا هم در بیانیههای اخیر خود روی این مهم تأکید ویژهای داشته است. در واقع درهای ورزشگاه آزادی و دیگر ورزشگاهها باید در تمام بازیها (چه ملی و چه باشگاهی) به روی زنان باز باشد. فاطمه هاشمی که برای تماشای دیدار ایران و کامبوج در ورزشگاه آزادی حاضر شده بود، گفت: «اتفاق بزرگی با حضور زنان در ورزشگاه آزادی رخ داد و این اتفاق نشان دهنده این است که تا حالا اشتباه میکردیم.»
سایر اخبار این روزنامه
برای 3 میلیون راهپیمایی کننده اربعین
اول آزادسازی دوم خصوصیسازی
برگزیدگان نوبل ادبی سالهای 2018 و 2019 معرفی شدند
تجربه مجلس اول
گلباران آزادی
امتناع صداوسیما از پخش جوابیه دولت
اصلاح مصرف سوخت روی میز تصمیمگیری
ساختار رانتی و <اندک سالاری> سیاسی سرچشمههای فساد
پیروزی با 6+14 گل
بازی برد - برد
خانمها؛ مقدم تان گلباران