اول «مردم» شفاف شوند، بعد «مجلس»!

سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد در یادداشت صفحه اول خود با عنوان «شفافیت ملت» نوشت: «گفتمان شفافیت به‌خصوص بعد از انتخاب شورای شهر اخیر تهران هرروز بیشتر تقویت شد و اینک به جایی رسیده که حتی مجلس هم در رأی‌گیری داخلی خود به دنبال شفافیت است. چگونه ممکن است برای ملتی که نمی‌خواهد حساب‌های بانکی‌اش شفاف باشد، دولت و مجلس و همه جهان باید برایش شفاف باشد؟ مردمی که در پروفایل‌های خود به‌جای عکس خودشان عکس گل‌وبلبل می‌گذارند تا کسی آنها را نبیند و صاحب نظرات جدی و جک‌ها را نشناسد و برخی هم ده‌ها پروفایل گوناگون برای ساختن اطلاعات نابسامان دارند، چگونه می‌خواهند در کشور آنها دولت‌ها و مدیران شفاف و عین کف دست باشند؟ آیا تاکنون فکر می‌کردیم که دولت‌ها و مدیران و مردمان ناپیدا از کران تا کران جهان سر ما کلاه می‌گذاشتند؟ خیر! این‌ها همه‌اش کلاه خودمان است. برای ملتی که خودشان شفاف نیستند و خود را از همسایه و حتی در و پنجره می‌پوشانند تا کسی از راز، حساب و ملکیت‌های آنان خبر نداشته باشد، که خدای نکرده یکی برایش مالیات می‌برد و دیگری از او قرض می‌خواهد، طبیعی است که شاه‌دزدهایی پیدا شوند که همه‌چیز را از خود جماعت پنهانگر پنهان کنند. صورت ساده این‌همه استدلال این است که آیا خودمان تا جایی شفاف هستیم که از دولت‌ها و حتی خارجی‌ها می‌خواهیم شفاف باشند؟ یقین این است که اگر ملتی شفاف باشد، شفافیت آن بر جهان سرایت خواهد کرد. یک گفتمان انتخابی از شورای شهر تهران چگونه به مجلس سرایت کرده که آن را در انتخاب‌های خود شفاف می‌کند اما نکته این است که غالب تحولات ساختاری و فرهنگی ما از همان رده میانی و بالا شروع شده و در همان رده هم ازیادرفته است و تا وقتی‌که از سوی جامعه برنخیزد عملاًً راه به جایی نخواهد برد.»
گرچه توهین و پریشان‌گویی مدعیان اصلاحات نسبت به ملت تازگی ندارد، اما شگردهای روانی آنها برای فرار از پاسخگویی جالب‌توجه است. آخر چه ادبیاتی است که نویسنده روزنامه اصلاح‌طلب برای خود برگزیده است؟ آیا این ادعای وی که حساب‌های مالی ملت شفاف نیست! (مگر دست آن‌هاست که شفاف باشد یا نباشد) یا اینکه برخی عکس حساب‌های پروفایلشان در شبکه‌های اجتماعی گل‌وبلبل می‌گذارند! و یا آنکه در و پنجره منزلشان را می‌پوشانند، معنایشان این است که ملت ایران، شفاف نیستند؟ یعنی فهمی ‌از ضرورت شفافیت دولت و مجلس ندارند؟ و این از عجایب روزگار است که مدعیان اصلاحات برای اینکه از پاسخگویی فرار کنند به هر ادبیات توهین‌آمیزی روی می‌آورند و آسمان‌وریسمان به هم می‌بافند!
دولت و مجلس کنونی؛ به نام اصلاح‌طلبان اما به کام دیگران


روزنامه آرمان در یادداشت صفحه اول خود نوشت: «به‌نظر می‌رسد آنچه از دوره قبل انتخابات مجلس و حتی از ریاست جمهوری آقای روحانی برای اصلاح‌طلبان به ارث رسیده درواقع جریانی است که به نام اصلاح‌طلبان و به کام دیگران است و یا حضور چهره‌های ضعیف و غیرکارآمد اصلاح‌طلبی را داریم که درهرصورت هزینه آن را پرداختیم، اما فایده‌ای از آن نبردیم. بدین معنی که مردم اصلاح‌طلبان را پیروز می‌دانند اما در واقع اراده اصلاح‌طلبی در این ساختار وجود ندارد. امروز در مجلس و دولت اراده‌ای برای اصلاحات وجود ندارد. البته این رویکرد که اگر شورای نگهبان به هر دلیل یکسری چهره‌های اصلاح‌طلب را تأیید نکرد اصلاح‌طلبان به امر انتخابات ورود نکنند»
بازهم اصلاح‌طلبان بدلی در لیست هستند
آرمان در ادامه نوشته است: «مسلماً در انتخابات پیش رو بازهم کانون‌های مصلحت‌اندیش و کسانی که فکر می‌کنند اصلاح‌طلبان حتماً باید در قدرت حضور داشته باشند تا بتوانند تأثیرگذار ظاهر شوند فعال خواهند شد و بازهم در غیاب اصلاح‌طلبان اصلی اصلاح‌طلبان بدلی را خواهند‌تراشید و در لیست‌ها قرار خواهند داد.... این‌ها عمدتاًً در نگاهی مصلحت‌اندیشانه یا تغییر فاز داده و اصلاح‌طلب شدند یا به ‌اسم اعتدال و دولت به لیست اضافه شدند... اگر قرار است جریان اصلاحات در انتخابات حضور داشته باشد و نیروهای اصلی و کارآمد آنها نتوانند در صحنه حضور پیدا کنند چه اصراری است که با افراد درجه 2 و درجه 3 در انتخابات حاضر شویم؟»
آرمان افزوده است: «امروز افرادی که هیچ ثمری برای جریان اصلاحات ندارند و چهار سال در مجلس در مقابل بسیاری از اتفاقات صورت گرفته سکوت کرده بودند در جریان اصلاحات رخنه کردند و بازهم برای انتخابات پیش رو می‌خواهند میانداری کنند. برخی احزاب که برای تشکیل مجمع و کنگره کارگران را از سر خیابان می‌آورند شرکت می‌دهند بعدها پیشانی اصلاحات می‌شوند. ما با اینها می‌خواهیم چه اتفاق و کارکردی را رقم بزنیم؟
دفاع از کافه‌گردی و ولنگاری فرهنگی
روزنامه ابتکار نوشته است: «حدوداً از یک دهه پیش «کافه گردی» به یکی از تفریحات جوانان تبدیل شد. در طول این یک دهه البته کافه‌ها دچار تغییرات متعددی شدند. امروز بسیاری از کافه‌ها وجه‌ای فرهنگی به خود گرفته‌اند و به جز مکانی تفریحی به جایی برای تبادل‌نظر و فکر تبدیل شده‌اند.»
این روزنامه آورده است: «به تازگی صدا و سیما با پخش گزارشی به بررسی ناهنجاری‌های موجود در کافی‌شاپ‌ها پرداخته است. در این گزارش که به‌نظر کمی‌مغرضانه می‌آید، کافه‌ها محلی نامناسب برای حضور جوانان و نوجوانان دانسته شده که در آنها افراد در مکانی کم‌نور به استعمال دخانیات و مواد مخدر می‌پردازند! حال آنکه امروز در بسیاری از کافه‌ها فضایی فرهنگی حاکم است. البته نمی‌توان منکر وجود برخی تخلفات در این مکان‌ها شد اما امروز کافی‌شاپ‌ها در کنار محلی برای تفریح، مکانی برای برگزاری نشست‌های فرهنگی، جلسات نقد فیلم، کلاس‌های آموزشی و... هستند... در چنین شرایطی این سؤال مهم مطرح می‌شود که چرا یک رسانه در سطح ملی چنین به نقدی بی‌رحمانه از مکان‌هایی که می‌توانند نقش مثبتی در شکل‌گیری فرهنگ جوانان داشته باشند، پرداخته می‌شود؟»
از کافه‌های تهران تا آگوراهای یونان!
در ادامه این مطلب به نقل از یک استاد دانشگاه آمده است: «ارتباط یک نیاز اجتماعی برای انسان‌ها است... از زمان قدیم خصوصاًً در میان یونانیان در دوره افلاطون و ارسطو، میدان‌هایی به نام آگورا وجود داشت که مردم در آنها جمع می‌شدند و به مباحثه می‌پرداختند. شاید بهترین شکل آگورا را در کشور خودمان در هنگامه پیروزی انقلاب اسلامی دیده باشیم. تا چند ماه و حتی چند سال پس از انقلاب اسلامی، مردم در مقابل دانشگاه جمع می‌شدند و با هم بحث می‌کردند. در همین مکان اطلاع‌رسانی صورت می‌گرفت، گروه‌های موافق و مخالف به تبادل‌نظر می‌پرداختند و به نوعی این اجتماعات شکلی از دانشگاه را به خود گرفته بود. روزنامه و کتاب‌های زیادی خوانده می‌شد. همین اجتماعات باعث می‌شد افراد برای بالا بردن اطلاعات خود و توانایی بیان ادله بیشتر به منابع مطالعاتی مراجعه کنند. بنابراین این میدان‌ها، حوزه‌های اجتماعی هستند.»
وی گفته است: «در دوره‌ای شاهد بودیم که آگورا و میدان‌های عمومی تبدیل به قهوه‌خانه‌ها شدند... این عقلانیت مبتنی بر گفت‌وگو در چه مکان‌هایی رخ می‌دهد؟ در رده‌های مختلف سنی در مهدکودک، دبیرستان، دانشگاه، خانواده و بعد در فضای عمومی در قهوه‌خانه‌ها، استادیوم‌های ورزشی، تئاتر و... مکان‌هایی که انسان‌ها همدیگر را می‌بینند و به گفت‌وگو می‌پردازند... ما باید فضاهای عمومی را تقویت کنیم. قهوه‌خانه‌ها، کافی‌شاپ‌ها، محل‌های غذاخوری، سالن‌های اجتماعات همگی باعث شکل‌گیری آگورا خواهند شد.»
مرعشی ضد اصلاحات است؛ اختلاف‌ها بیشتر می‌شود
روزنامه زنجیره‌ای آفتاب یزد در گزارشی نوشت: «اصلاح‌طلبان در میان چنین اوضاعی، اکنون بحث انتخاب رئیس ستاد انتخاباتی اصلاح‌طلبان را مطرح کرده‌اند. نکته جالب‌تر اینکه دراین رابطه شخصی به‌عنوان رئیس ستاد انتخاباتی احتمالی مطرح شده است که خود می‌تواند اختلافات کنونی میان اصلاح‌طلبان را افزایش دهد، این شخص کسی نیست جز حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی.»
در ادامه این گزارش آمده است: «انتخاب سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی به‌عنوان گزینه احتمالی ریاست ستاد انتخاباتی اصلاح‌طلبان در حالی مطرح می‌شود که طی هفته‌های گذشته، دبیرکل حزب کارگزاران یعنی غلامحسین کرباسچی بارها درباره اختلافات دیدگاه‌هایش با اصلاح‌طلبان گفته، به‌صورت کلی مفهوم اصلاح‌طلبی را زیر سؤال برده، رئیس شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان را به سخره گرفته و رهبریت رئیس دولت اصلاح‌طلب به‌عنوان جریان اصلاح‌طلبی را انکار کرده است. دبیرکل حزب کارگزاران با تأکید بر اینکه کسی نقش رهبری اصلاحات را برعهده ندارد، سخن از نیاز به ورود فردی درقامت رهبری به این جریان می‌کند. مطلبی که ماهیت جریان چپ که در دوم خرداد 76 به ثمر نشسته است را زیر سؤال می‌برد. بدیهی است که تشکیک در بحث رهبری اصلاحات، به معنای عبور وی و حزب کارگزاران سازندگی از جریان اصلاحات تلقی شود و این در حالی است که بارها این حزب از خروجش از شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان خبر داده بود و همچنین کارگزاران و او مدت‌هاست به نام دلسوزی در زمین رقیب بازی کرده‌اند و در لحظات حساس با کاشتن بذر نفاق در میان جریان چپ، زمینه‌های شکست جریان سیاسی اصلاح‌طلب را فراهم ساخته‌اند.
روزنامه زنجیره‌ای آفتاب یزد نوشته است: «اینکه کرباسچی نه فقط گفتمان اصلاح‌طلبی و نه شورای عالی سیاست‌گذاری را بلکه مستقیماً رهبران اصلاحات را مورد هجمه قرار داده است نشانه خروج معنوی حزب کارگزاران از جریان اصلاحات بوده. از سویی اعضای حزب کارگزاران تلاش‌کردند دراین مدت به دنبال بازتعریف دوباره جریان اصلاح‌طلبی باشند. چیزی فراتر از بحث نئواصولگرایی قالیباف.»