جشن مهرگان جشنی به ابهت نوروز

مریم اکبری نوشاد‪-‬ تمدن ایرانیان از دیر باز شهره عالم بوده است.یکی از مصداقهای تمدن ایرانیان آداب و جشن‌های آنها بود.جشن‌ها در میان ایرانیان سالیان سال با ابهت و عظمت خاصی برگزار می‌شده است. شاد زیستن نزدایرانیان باستان از جایگاه بالایی برخوردار بود. ایرانیان شادی و خوشی را از موهبت‌های الهی تلقی می‌نمودند و پیوسته سعی در حفظ و تازه نگه داشتن این موهبت الهی داشتند. شادی در باور هخامنشیان به مثابه آفرینش انسان و زمین تلقی می‌شد. شاد بودن به قدری نکو شمرده
می‌شده است که برگزاری جشن‌ها برای زنده
نگه داشتن شادی در جامعه همواره ارزشمند بوده
است. واژه‌ی جشن،که به پارسـی‌ امـروز آئیـن‌ شادمانی است، از واژه یـسن، یسنه اوستایی‌ و یزشن‌‌ پهـلوی‌ بـه‌ معنای‌ ستایش‌ و پرستش گرفته شده است. باید اشاره کرد که جشن نیزمانند بسیاری از آئین‌های ایران باستان


رنگ و روی دینی‌ داشت.
در گاه‌شمار کـهن ایـران، هریک از سی روز ماه را نامی‌بود کـه نـام دوازده‌ مـاه سـال هـم در میان آنهاست. پیشینیانمان در هـر ماه که نام روز و نام ماه یکی بود، آن را جشن می‌گرفتند.سه جشن بزرگ آن ایام نوروز را به جـمشید، مـهرگان را بـه فـریدون، و سـده را بـه‌ هوشنگ پیشدادی پیوند می‌دهند.
یکی از این جشن‌های بزرگ و حائز اهمیت جشن مهرگان بوده است. همانگونه که از اسم این جشن پیداست منشا آن کلمه مهر بوده است. اولین مفهومی‌که در مورد کلمه ((مهر)) به ذهن خطور می‌کند مهربانی است. در بسیاری از فرهنگ‌های زبان پارسی این کلمه را به معنای ((دوستی، راستی و عهد و پیمان محبت و روشنایی)) آورده‌اند. ((گان)) نیزبه عنوان پسوند برای بسیاری از جشن‌ها انتخاب می‌شده است. از نظر تاریخی، زرتشتیان این روز را پیروزی کاوه آهنگر بر ضحاک و به تخت نشستن فریدون می‌دانستند. البته به اعتقاد برخی این روز در واقع روز پیروزی داریوش هخامنشی برگومات بوده است. به باور بعضی محققان نام این جشن ارتباط با نام ((میترا)) الهه ایرانیان باستان دارد. از دیدگاه دینی، این جشن به ایزد مهر مربوط می‌شد و آن را در دوران باستان، میتراکانا، یعنی متعلق به مهر (میترا) می‌نامیدند که بعدها به مرور زمان به مهرگان تغییر
پیدا کرده است.
از دیدگاه نجومی، این جشن چند روز با اعتدال پاییزی در اول مهرماه فاصله دارد. زیرا به دلیل محاسبه نکردن سالهای کبیسه در طول چند قرن،عید مهرگان ازابتدای مهر به روز شانزدهم منتقل شده است.
ماه هفتم هر سال و روز شانزدهم آن مقارن با جشن مهرگان بود. مهرگان جشن شروع زمستان بود که با شکوه و سرور برگزار می‌گردید.
ظاهرا تا آغاز سلسله ساسانیان جشن مهرگان مختص به یک روز بوده است و بعدها بر مدت آن افزوده شده است .این جشن بزرگ از شانزدهم مهر آغاز شده تا بیست و یکم آن ادامه داشت.این جشن در سراسر قلمرو شاهنشاهی به ویژه در دوران هخامنشی باشکوه بسیاری برگزار می‌گردیده است.
ساسانیان در برگزاری جشن‌ها و آداب مربوط به آن از گذشتگان و عمدتا از سنتهای هخامنشی پیروی می‌کردند. هدایای حکام و استانداران بوسیله ی فرستادگان مخصوص به دربار ارسال می‌شد. روزهای برگزاری جشن دورانی از فصل بود که محصول برداشته شده بود و مالیات گرفته می‌شد. به همین دلیل، مالیات‌ها در همین جشن به خزانه واریز می‌شد. در این روز مردم بدن خود را با روغنی مخصوص مرطوب می‌کردند ومشک و عنبر و عود به هم هدیه می‌کردند. شاه علاوه بر پوشیدن جامه ای گرانبها، تاج ویژه‌ای بر سر می‌گذاشت که شکل آفتاب بر خود داشت و شاید به این دلیل بوده است که روز مهر، روز خورشید تابان بوده است. طبق منابع، شاه در جایگاه مخصوص خویش می‌نشست.
در این جشن رقص‌هایی سماع گونه همراه با موسیقی ویژه‌ای برگزار می‌شد. در دوره ساسانی دعاهایی نیز خوانده می‌شده است.
در این جشن نیز همانند هفت سین نوروز سفره ای گسترانده می‌شد. آنچه معلوم است اجزای این سفره نشانه‌هایی از فصل پاییز به نظر می‌رسند. سفره یا خوان این جشن هـفت چـینی از میوه‌ها و خوراکی‌ها همراه با شاخه‌هایی از درختان (سرو)، (مورد) و (گز) و شربتی از عصاره‌ی (هوم-هئومه) کـه با شیر رقیق شده و نان مخصوص (لورگ‌)که‌ روی‌ پارچه‌ای ارغوانی گرد آتـش‌دان چیده‌ می‌شد.‌
هفت‌ مـیوه از جمله سیب، انار، ترنج، سنجد، بی(به)، انگور سفید، انجیر، کنار، زالزالک، ازگیل، خرمالو و آجیل ویژه‌ای از هفت خشکبار از‌ جمله‌ مغز‌ گردو، پسته، فندق، بادام، تخمه، توت خشک، انجیر خشک‌، نخودچی و آش هفت غله از گـندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن به همراه کاسه‌ای پر از آب و گلاب،سکه و برگ‌ آویشن‌ همراه‌ با گل‌های بنفشه و ریحان، آیینه، سرمه‌دان، شیرینی و بوهای خوش‌ هم‌چون اسپند، عود و کندر در سفره این جشن جای داشت.
همان طور که مـحققان مـی‌نویسند این‌ اعیاد‌ در خلافت عباسی دوباره دایر و مورد استقبال خلفا و مردم‌ و باعث‌ شـادمانی‌ و سـرور آنـها شد. این اعیاد آن‌چنان با سایر جشن‌ها و آداب‌ و رسوم‌ شـادی‌ و سرور اعراب درآمیخت که آن‌ها را بخشی از رسوم خود می‌پنداشتند...
به طوری که شاعران‌ ونویسندگان‌ بسیاری‌ درباره این جشن‌ها اشـعار فـراوانی سـرودند و کتاب‌ها نوشتند. علاوه بر جشن نوروز ، جشن مهرگان تا پیش از هجوم مغول با استقبال و گرایش بسیار جامعه این عصر همراه بود . این جشن که عربها آن را مهرجان می‌نامیدند، چند ماهی بعد از نوروز برپا می شد. در این روز مردم با پوشیدن لباس های ویژه تعطیلات و فرستادن شادباش و آرزوی خوشی برای یکدیگر جشن می‌گرفتند و به شادی می‌پرداختند. از رسوم دیگر این روز چراغانی‌کردن، طبل زدن و عیدی‌دادن بود.همچنین گفته شده است که خلفا در این روز به سرداران و درباریان خلعت و نشان می دادند و عامه ی مردم وسایل زندگی خود را نو می کردند. رواج جشن مهرگان تا جایی بود که مهدی خلیفه عباسی
(١۵٨-١۶٢ق) در پیشگاه امام موسی کاظم(ع) این جشن را برپا کرد. در آن روز بزرگان هدایای بسیاری را به امام(ع) نثار کردند و امام (ع) نیز همه ی آن ها را به شاعری که خاندان علوی را ستوده بود، صله داد.
در آن قرون، برخی از بـزرگان و شـخصیت‌های مـهتر ایرانی نوروز‌ و مهرگان‌ را جشن می‌گرفتند و در بزرگداشت آن‌ اهتمام‌ می‌ورزیدند‌ و برگزاری‌ جـلسات‌ گـرامیداشت آن اعیاد‌، یک‌رسم دیرینه بود.