جوانان کافه هم نروند؟

آفتاب یزد- می‌گل هشترودی: چندی پیش در اخبار 20:30 ویژه برنامه‌ای پخش شد که در آن گوینده خبر «کافه گردی» جوانان را نوعی آسیب و معضل اجتماعی تلقی کرده بود زیرا در کافه‌ها کشیدن سیگار آزاد است! در این گزارش از انواع و اقسام آسیب‌های کافه گردی که با کشیدن سیگار و قلیان همراه بود گفته شد و با جوانانی هم در این خصوص صحبت شد که کافه را یکی از پاتوق‌های خودشان می‌دانستند؛ با این حال سوال اینجاست که چرا امروز کافه گردی از منظر رسانه ملی به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است؟ آن هم در شرایطی که جوانان از کمترین اوقات فراغت و تفریحات برخوردارند.
>افزایش کافه گردی
گفته می‌شود که کمبود و یا هزینه‌بر بودن تفریحات سالم سبب شده تا جوانان به کافه‌ها کشیده شوند و این را می‌توان از رشد قارچ گونه کافه‌ها در سطح شهر متوجه شد اما جایی دنج و خلوت که در آن می‌توانی پشت میزی بنشینی و به قول جوان‌های امروزی دمی را فارغ از مشکلات، دود و ترافیک شهر بیاسایی؛ چطور می‌تواند به یک معضل اجتماعی تبدیل شود؟ امیر محمود حریرچی در خصوص این موضوع و نتایج چنین برخورد‌هایی با نسل امروز می‌گوید:«برای من جای سوال دارد که چرا وقتی چنین نسخه‌هایی می‌پیچند جایگزین برای جوانان تعیین نمی‌کنند؟ این‌طور که این‌ها رفتار می‌کنند انگار جوان نیاز به هیچ اوقات فراغتی ندارد و هیچ تفریحی لازم ندارد بنابر این اگر چنین سرگرمی را خودش پیدا کند ما باید به آن انگ معضل اجتماعی بچسبانیم! افرادی که کافه رفتن را معضل اجتماعی می‌دانند چرا نمی‌آیند جوانان را راهنمایی کنند که چطور تفریح کنند؟ کنسرت‌های خیابانی که مجوز ندارند، کنسر‌های خوانندگان هم که یا تعطیل می‌شوند یا آنقدر گران هستند که جوانان نمی‌توانند بروند، سایر تفریحات هم به همین منوال؛ جوانان چه باید انجام دهند؟ باید بنشینند کنج خانه و مدام سرگرم اینترنت و فضای مجازی باشند؟»
>نمی توانیم برای همه نسخه بپیچیم


او در ادامه گفت:«جوانان برای اینکه تفریح کنند نیاز دارند که محفلی داشته باشند تا با دوستانشان جمع شوند، حالا اینکه در آن محفل چه می‌گذرد دیگر موضوعی است که باید به خود جوانان سپرده شود. جوانان باید آموزش دیده وارد جامعه شوند تا توان نه‌گفتن به مسائل مختلف را داشته باشند! کافه معضل نیست، آموزش جوانان ما است که با مشکل رو به رو است! ما نمی‌توانیم برای همه تصمیم گیری کنیم. این بزرگ ترین اشتباه ما طی سال‌های گذشته بوده است که برای همه نسخه پیچیدیم و تصمیم گرفتیم. ما از دیوار اعتماد و فرهنگمان، طی این سال‌ها آجر‌ها را کشیده‌ایم و چیزی جایگزین آن قرار نداده ایم، حالا هم دیوار بی تدبیری‌هایمان در حال خراب‌شدن روی سر خودمان است. این که نمی‌شود همه را از همه چیز منع کنیم، پر واضح است که دست اندرکاران و همفکران چنین مواضعی نیاز جوانان را نمی‌دانند.»
>توسعه یافتگی در حق انتخاب‌های بیشتر است
این کارشناس در ادامه افزود:«توسعه یافتگی در حق انتخاب‌های بیشتر است؛ کشوری توسعه یافته‌تر است که حق انتخاب بیشتری به اعضای جامعه بدهد. وقتی حق انتخاب‌ها را به افراد جامعه نمی‌هیم نتیجه‌اش همین وضعیتی می‌شود که امروز با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم. در تمام کشور‌های دیگر تفریحات ارزان قیمت مثل باشگاه‌های ورزشی و کنسرتهای خیابانی برای جوانان فراهم می‌کنند که جوانان به بیراهه نروند ما تفریحاتی که جوانان خودشان برای خودشان فراهم می‌کنند را هم از آن‌ها دریغ می‌کنیم! آنقدر وسعت خلاف‌ها و اشتباهات و معضلات را گسترده کرده‌ایم که جوانان هر کاری انجام می‌دهند در دایره این خلاف‌ها و اشتباهات قرار می‌گیرند! هیچ چیزی هم جایگزین این خلاف‌ها و اشتباه‌ها نکرده‌ایم و این موضوع جوانان را دچار سردرگمی و خفقان می‌کند. هیجانات در جوانان وجود دارد و ما می‌گوییم که باید به شکل مثبت تخلیه شود اما مشکل اینجاست که مصالح لازم برای تخلیه سالم این هیجانات را فراهم نمی‌کنیم و بدتر از همه حق انتخاب به جوانان نمی‌دهیم که هیجانات خودشان را به خواست خودشان تخلیه کنند!»
>عواقب خوبی در پی نخواهد داشت
او تصریح کرد:«مسئولان انگار با وسعت فاجعه آشنایی ندارند، جوان امروز کار که ندارد، تفریح هم ندارد، در خیلی از موارد هم نادیده گرفته می‌شود و سربار خانواده است، این مسائل با امر و نهی‌ها و نسخه پیچیدن‌های بیجا می‌تواند جوان را تا حد ممکن عصبانی و خشمگین کند و این موضوع در جامعه عواقب خوبی را در پی نخواهد داشت. هیچ امکاناتی حتی برای حداقل زندگی جوانان فراهم نکردیم و آن‌ها را از حداقل‌های تفریحی‌شان هم منع می‌کنیم. این کار‌ها سبب شده تا آنچه را که می‌تواند روی زمین و مطابق با یک عرف انجام شود به زیر زمین‌ها و خارج از عرف و چارچوب بکشانیم. به جای این کارها آموزش‌های نحوه زندگی را به جوانان بیاموزیم تا بتوانند راه درست زندگی را انتخاب کنند چون اگر کار به زیر زمین‌ها برسد، آنجا خیلی چیزها تغییر می‌کند و معضل اصلی دقیقا زیر زمینی شدن مسائل است.» صدا و سیما به جای اینکه جوانان را از حد اقل‌های تفریحی نهی کند بهتر است راه درست زندگی کردن را به آن‌ها بیاموزد؛ این حداقل کاری است که به عنوان رسانه ملی باید انجام دهد اما آن را نادیده می‌گیرد.
حالا کافه رفتن هم «جیز» شده است
عصرایران- مصطفی داننده: نوبتی هم باشد نوبت کافه رفتن جوان‌هاست. نوبت پخش گزارش علیه سبک زندگی جوانان است. از این به بعد جدا از رفتن به کنسرت، تئاتر و یا ورزشگاه، کافه رفتن هم «جیز» است.گزارشگر خبر 20:30 نگران کافه رفتن جوان‌هاست و می‌گوید ممکن است تبدیل به یک تهدید شود. تصویر سیگار کشیدن آنها را در کافه پخش می‌کند و می‌گوید این تصاویر تلخ و زننده است. واقعا این همه نگرانی از کجا می‌آید؟ چرا این همه احساس خطر می‌کنیم؟ چند جوان برای گفت‌وگو، نوشیدن یک چایی یا قهوه و خوردن یک کیک به کافه می‌روند، بعضی کافه‌ها هم به مشتری‌های خود اجازه می‌دهند سیگار بکشند، کجای این نگرانی دارد؟ اصلا شما چرا اینقدر نگران هستید؟مگر جوانان این کشور کجا را برای تفریح دارند که شما دغدغه کافه رفتن جوان‌ها را دارید؟ اگر ما کافه یا کنسرت نرویم یا در سینما فیلم دلخواه خود را نبینیم یا در فعالیت‌های اجتماعی شرکت نکنیم، دقیقا کجا برویم و انرژی خود را تخلیه کنیم؟ بهتر نیست به جای اینکه یقه جوانان این کشور را بگیرید و از آنها بپرسید که چرا کافه می‌روید، یقه مسئولان کشور را بگیرید که در این همه سال، نتوانستند فضاهایی را برای تفریح جوانان فراهم کنند تا آنها انرژی‌های نهفته خود را تخلیه کنند.برای نسل جدید ایران، وسعت جهان به اندازه یک موبایل یا تبلت است. به واسطه شبکه‌های جهانی امروز تمام اتفاقات دنیا پیش چشم آنهاست. متولدین دهه 60، 70 و حتی 80 در جریان تمام اتفاقات فرهنگی و اجتماعی دنیا هستند. بسیاری از اینها درگیر سریال‌های چند فصلی ساخت آمریکا، اروپا و حتی ترکیه هستند. بخشی از آنها در مترو، اتوبوس، ماشین و حتی سرکلاس دانشگاه موسیقی غربی گوش می‌دهند. به‌روزترین فیلم‌های سینمای‌هالیوود از طریق اینترنت به راحتی در اختیار جوانان ایرانی است. به نظر شما می‌شود به این جوانان گفت در کنسرت شرکت نکنید؟ یا به کافه نروید؟ آیا آنها دلایل مسئولان فرهنگی، قضایی، اجتماعی و سیاسی ما را که عمدتاً از نسل اول و دوم انقلاب هستند برای تعطیلی یک کنسرت یا اجازه اکران ندادن به یک فیلم یا نرفتن به کافه را می‌پذیرند؟جوان امروز به دنبال تفریح و جایی برای سپری کردن وقت خود است. این معنا نه مختص جوانان ایران بلکه دربرگیرنده همه جهان است. تفاوت جهان با ما در این است که آنها اجازه می‌دهند جوان انرژی پنهان خود را در مکان‌های فرهنگی و اجتماعی تخلیه کند و ما به جای اجازه دادن، نگران می‌شویم و تحدید می‌کنیم. مواظب باشیم با سخت‌گیری‌های فرهنگی نسل سوم را از دست ندهیم. ضمن این که در دنیای امروز سرگرمی تنها سرگرمی نیست، یک صنعت است و عده‌ای در این صنعت کار می‌کنند و اشتغال دیگر تنها در کارگاه و کارخانه تبلور نمی‌یابد.