یک غفلت ظریف!

 
 
 
 


‎1- چندماهي مانده به رحلت آيت‌ا... هاشمي محضرشان رسيدم. درباره استفاده آمريکايي‌ها از سينما در زدودن ابرهاي کينه جنايت هيروشيما و ناکازاکي گفتم. که چگونه غرور جريحه‌دار شده ژاپني‌ها را در جنگ جهاني دوم ابتدا با برجسته‌سازي جايگاه فيلمساز ژاپني (کوروساوا) در دنياي هنر ترميم کردند و بعدها با حضور پررنگ کمپاني‌هاي بزرگ ژاپني در توليدات هاليوود به آن غناي بيشتري بخشيدند و در نهايت با پوشاندن لباس مقدس ژاپني‌ها (سامورايي) بر تن سوپر بازيگر آمريکايي (تام کروز) به باد فراموشي سپردند! اينها را که خدمت رئيس فقيد مجمع تشخيص مصلحت نظام عرض کردم، پرسيدم: واقعا ما چرا نمي‌توانيم چنين بهره‌اي از سينما بگيريم و با ساخت فيلم‌هايي از عشق شيعه و سني جلوي فتنه انگيزي‌هاي رو به تزايد فرقه‌اي را بگيريم؟ خاطرم هست آيت‌ا... ‌هاشمي در پاسخ با لبخندي تلخ گفت: اگر تعصبات اجازه مي‌داد و اين کارها را انجام مي‌داديم که امروز وضع جهان اسلام اين نبود! البته ايشان آن روز قول‌هايي هم براي رفع اين معضل دادند که متاسفانه پايان عمر مبارکشان اجازه عملي شدن آنها را نداد. ‎2- چند وقت قبل که بن سلمان به پاکستان سفر کرده و حرف از کمک 20 ميليارد دلاري زده بود در جمعي نگران از اين موضوع و تاثير آن بر رابطه ايران و پاکستان به مطايبه گفتم: با 200 هزار دلار هزينه مي‌توانيم 20 ميليارد دلار عربستان را خنثي کنيم! رفقا پرسيدند چطور؟ گفتم ساخت يک فيلم مشترک درباره اقبال لاهوري، قلب مردم پاکستان و هند را با ملت ايران يکي مي‌کند. بن سلمان، يک بيت شعر عربي از اقبال پيدا نمي‌کند ولي 7 هزار بيت اشعار اقبال، فارسي است! بعد هم ادامه دادم از اينها بالاتر با يک سرچ ساده در اينترنت به تعبير شگفت‌آور رهبر معظم انقلاب هم مي‌رسيد که در جايي فرموده‌اند من مريد اقبال هستم. ‎3- انتقاد از يکي از کارآمدترين وزراي خارجه جهان -که خيلي از کشورها آرزوي داشتن ديپلماتي مانند او را دارند- کار آساني نيست بالاخص آنکه ظريف مورد علاقه خاص آيت‌ا... هاشمي هم بود وليکن سوگمندانه بايد بگويم که ديپلماسي فرهنگي وزارت خارجه سال‌هاست در سايه کارآمدي وزير خارجه به خواب غفلتي بسيار مهم و خسارت بار فرو رفته است. وقتي آقاي ظريف مي‌گويد ابر اولويت ما امروز، روابط با همسايگان است ولي آخرين توليد هنري مشترک ميان جمهوري اسلامي و کشورهاي همسايه را کسي به ياد ندارد، يعني ديپلماسي جذب همسايگان ظريف با مشکلي راهبردي روبه‌روست. همين چندماه قبل بود که وزارت خارجه آلمان جشنواره صلح تاجيکستان، افغانستان و پاکستان را بي‌حضور ايران، برگزار کرد ولي ما با وجود اشتراکات فرهنگي تاريخي و بي‌شمار، حتي از برگزاري يک کنسرت موسيقي مشترک هم با حمايت وزارت خارجه عاجزيم! توصيه نگارنده به وزير معزز امور خارجه آن است که بيش از اين اجازه تداوم اين غفلت ظريف ولي سرنوشت ساز را در دستگاه ديپلماسي ندهد که هيچ چشم انداز روشني را در پي نخواهد داشت. ‎آقاي ظريف عزيز! تشکيل کميته فوريت‌هاي ديپلماسي فرهنگي در وزارت خارجه با هدف‌گذاري‌هاي عاجل و نتايج ملموس در دو سال آينده، شايد آب رفته را در منطقه به جوي بازگرداند و جمهوري اسلامي بتواند پايگاه توليدات هنري مشترک ميان تمام همسايگان شود. که اگر اينگونه شود تحقق آرزوي بزرگ شما هم در تکرار روزهاي خوش برادري ملت‌هاي منطقه همچون روزگار رياست جمهوري آيت‌ا... هاشمي، چندان دور از دسترس نخواهد بود وگرنه بازهم شاهد افزايش کدورت‌ها و ابرهاي فتنه در ميان دولت‌ها و ملت‌هاي مسلمان منطقه خواهيم بود و تيغ ديپلماسي ايراني در ميان همسايگان روزبه‌روز کندتر خواهد شد.