اصلاحات گفتمان جدید می‌خواهد

نایب رئیس مجلس ششم، ضمن دفاع از استراتژی اصلاح‌طلبان در انتخابات‌ سال‌های ۹۲، ۹۴ و ۹۶، مشکل اصلاح‌طلبان را نداشتن یک گفتمان جدید و ناظر به اصلی‌ترین مشکلات کشور دانست که عدالتخواهی و فسادستیزی بخشی از آن است.
محسن آرمین از اصلاح‌طلبان شاخصی که مدت‌ها است کمتر حضور رسانه‌ای دارد، در گفت‌وگو با ایرنا، ریزش بدنه اجتماعی این جریان سیاسی در سال‌های اخیر را ناشی از کاهش اعتماد به کارآمدی نظام در حل مشکلات ارزیابی کرد و با این حال گفت: «اگر اعتراضات و انتقادهای دستوری و سازمان‌یافته‌ را که هدف‌شان از تأکید بر مشکلات اقتصادی زمین زدن دولت است استثنا کنیم، اصلاح‌طلبان در بیان مشکلات اقتصادی جامعه نظیر تورم و گرانی و بیکاری و... و حتی ارائه راهکارها چه در مجلس و چه بیرون مجلس، کارنامه‌ای قابل دفاع‌تر از دیگر جریان‌های سیاسی دارند.»
آرمین در پاسخ به سؤالی پیرامون انتقادهایی که به عملکرد لیست امید در مجلس مطرح می‌شود، گفت: «عملکرد فراکسیون امید را باید با توجه به اهدافی که اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس تعقیب کردند، سنجید. هدف اصلاح‌طلبان در انتخابات سال ۹۴ تسخیر کرسی‌های مجلس نبود بلکه با توجه به محدودیت‌ها جلوگیری از ورود اصولگرایان افراطی به مجلس و تشکیل یک مجلس معتدل بود.» او با بیان اینکه قصد توجیه ضعف‌ها و کم‌کاری‌های فراکسیون امید را ندارد، افزود: «متأسفانه این فراکسیون در مجلس ضعیف‌تر از انتظاراتی که از آن می‌رفت ظاهر شد. انسجام و تحرک این فراکسیون در حد انتظار نبوده است. البته برخی از نمایندگان فراکسیون امید به‌صورت فردی عملکرد قابل قبول و فراتر از حد انتظار از خود نشان دادند. اما این عملکرد به علت فردی بودن تأثیر چندانی بر روند امور نداشته است.»
او درباره انتقادهایی که این روزها پیرامون شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان و رهبری این جریان سیاسی مطرح می‌شود، گفت: «این روزها حال اصلاح‌طلبان خیلی خوب نیست و اصلاح‌طلبان نیاز به یک گفتمان جدید و یک خانه‌تکانی اساسی دارند. پنجره‌ها را باید بازکنند تا هوای تازه وارد شود.» آرمین با اشاره به آسیب استحاله شدن که در راه حرکت‌های اصلاحی، مسالمت‌آمیز، درازمدت و قانونی  قرار دارد، افزود: «اصلاح‌طلبان در دهه 70 و 80 خود در چارچوب‌های متعارفی که از نظر آنان ناکارآمد، فساد آلود و نیازمند تحول بود، بازی نمی‌کردند. در پی روش‌هایی نظیر لابی‌های پشت پرده با باندهای قدرت نبودند. به نیروی اجتماعی حامی خود متکی بودند و به همین سبب توانستند حتی در ساخت قدرت تأثیر جدی بگذارند. رقبای اصلاح‌طلبان بتدریج ناگزیر شدند مانند آن‌ها حرف بزنند، مانند آن‌ها شعار بدهند و مانند آن‌ها رفتار کنند. باید اعتراف کرد که به سبب دشوار بودن اصلاحات در ایران و در نتیجه طولانی بودن مسیر آن که با ناکامی‌هایی نیز همراه بوده، بخش‌های از اصلاح‌طلبان به حضور در قدرت عادت کرده‌اند... و اصلاح‌طلبان سالم و واقعی باید حساب خود را از این بخش‌ها و افراد جدا کنند که البته جراحی هزینه‌زاست.» او در ادامه افزود: «اصلاح‌طلبان باید به ارزیابی عملکرد خود بنشینند و خطاها و اشتباهات خود را صادقانه بپذیرند. عناصر فرصت‌طلب و آلوده و جاه‌طلب را از خود دور کنند. رودربایستی را کنار بگذارند. فرمان هدایت جریان اصلاح  را به دست افرادی ندهند که قادر به نمایندگی مطالبات اصلاح‌طلبانه نیستند.»