شیما اسماعیلیان در تبیین ابعاد اعلامیه جهانی حقوق بشر: کرامت انسانی خاستگاه اعلامیه حقوق بشر

همدلی| رضا دستجردی: با پایان جنگ جهانی دوم و احساس نیاز به تدوین مجموعه قوانینی در به رسمیت شناختن حقوق انسان‌ها، اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال 1948 در پاریس به تصویب رسید. ساختار کلی این اعلامیه جهانی در پیش‌نویس دوم که به دست رنه کسین آماده شد شکل گرفت و این حقوق‌دان و دیپلمات فرانسوی بدین واسطه، برنده جایزه صلح نوبل و جایزه سازمان ملل متحد در زمینه حقوق بشر شد. به مناسبت 5 اکتبر، سالگرد تولد رنه کسین، شیما اسماعیلیان کارشناس ارشد حقوق بشر در گفت‌وگو با همدلی از خاستگاه و تاریخچه حقوق بشر در جهان سخن گفته و ابعاد گوناگون آن را در نظم نوین بین‌المللی بررسی می‌کند.
خاستگاه‌های حقوق بشر چیست؟
خاستگاه حقوق بشر اومانیسم یا انسان‌گرایی است که در در جهان جدید پدید آمد و حقوقی را برای انسان بدون توجه به دین، نژاد و مواردی از این دست پیش بینی‌کرد. با این حال گرایشی وجود دارد که در پی پیوند زدن بین مبانی انسان‌گرایی و دین یا سنت است. یکی از این نمونه‌ها، پیوند بین کرامت انسانی است که در دین اسلام وجود دارد و در اعلامیه حقوق بشر هم مبنای حقوق انسان قرار گرفته است.
در چه شرایطی، عقلای کشورهای جهان به این نتیجه رسیدند که باید اعلامیه جهانی حقوق بشر را تالیف کنند؟


می‌توان گفت که نظام بین‌المللی حقوق بشر پدیده‌ای است مرتبط با پایان جنگ جهانی دوم. نقض گسترده حقوق انسانی در نظام‌های توتالیتر و جنایات ضد بشری سبب مطرح شدن حقوق بشر به شکلی که امروز می‌بینیم و پایه‌گذاری سازمان ملل متحد و حمایت از نوع بشر شد. از همان ابتدای بررسی منشور ملل متحد در کنفرانس سانفرانسیسکو متنی هم با نام اعلامیه حقوق اساسی انسان تهیه شد اما در آن زمان مورد بررسی قرار نگرفت. پس از این کنفرانس، کمیسیون تدارکاتی سازمان ملل تشکیل جلسه داد و از شورای اقتصادی و اجتماعی خواست که در اجرای ماده 68 منشور، کمیسیونی جهت تشویق و ارتفاع حقوق بشر تشکیل دهد. در سال ۱۹۴۶ کمیسیون حقوق بشر تشکیل شد و مامور تهیه اعلامیه شد.
نویسندگان اعلامیه جهانی حقوق بشر چگونه انتخاب شدند و با چه پیش فرض‌هایی کار را شروع کردند؟
نویسندگان اعلامیه از حقوقدانان، دیپلمات‌ها و افراد برجسته‌ای از چند کشور مختلف جغرافیایی انتخاب شده بودند. گروه اولیه کمیته پیش‌نویس اعلامیه شامل النا رزولت به عنوان رئیس کمیسیون حقوق بشر، چون چانگ از کشور چین و چارلز مالیک از کشور لبنان می‌شد، اما بعدتر گروه بزرگ‌تر شد و رنه کسین حقوقدان و قاضی برجسته فرانسوی و نمایندگان دیگری از کشورهای استرالیا، چین، شیلی، لبنان، روسیه، کانادا و انگلیس به گروه اضافه شدند. پیش‌نویس اول توسط پیترز هامفری آماده شد و رنه کسین که امروز هم بزرگداشت تولد اوست، نقش اساسی و مهمی در تالیف پیشنویس دوم اعلامیه داشت و به همین دلیل نیز برنده جایزه صلح نوبل در همان سال شد.
آیا اساسا بدون پیش فرض‌هایی مثل کرامت انسان می‌توان حقوق بشر را تالیف کرد؟
نظام بین‌المللی حقوق بشر کنونی بر پایه کرامت انسانی بنا شده و بدون کرامت انسانی معنادار نیست، اما شاید بتوان حقوق انسانی را به گونه‌ای دیگر پایه‌گذاری کرد، به شکلی که بتواند بر مبانی دیگری بنا شود. بعضی از منتقدان نظام بین‌المللی حقوق بشر تلاش کرده‌اند به این سمت حرکت کنند، برای مثال هانا آرنت یا بعضی دیگر. با این حال نمی‌توان مطمئن بود نظامی که ایشان پیشنهاد می‌کنند تضمین بیشتری برای حمایت از حقوق انسانی در جهان امروز در بر دارد یا خیر.
نقد پست مدرن‌ها به اعلامیه جهانی حقوق بشر این است که مبتنی بر فرهنگ و ارزش‌های غربی است و نشانی از فرهنگ و ارزش‌های شرقی، آفریقایی و غیره در آن دیده نمی‌شود. تا چه میزان این نقد به اعلامیه جهانی حقوق بشر وارد است؟
بله این نقد افرادی از جمله میشل فوکو به جهان‌شمولی حقوق بشر است. به نظر من این نقد نه تنها به اعلامیه حقوق بشر بلکه به کل ساز و کارهای جهانی و زیستن در جهان جدید وارد است. گرایش همه چیزها به شبیه شدن به گفتمان مسلط است و گفتمان مسلط به دلیل داشتن ثروت و قدرت این توان را دارد که ارزش‌های خود را بر جهان سوار کند. اما در مورد اعلامیه حقوق بشر این سوال مطرح می‌شود که آیا صحیح است ارزش‌هایی همچون انسانیت، برادری و برابری را به ارزش‌های مرد سفیدپوست غربی فروکاست؟ به نظر من اعلامیه این ظرفیت را دارد که این ارزش‌های کلی انسانی را حفظ کند و اجازه دهد فرهنگ‌های مختلف، ارزش‌های مختلف خود را حفظ کنند. همین‌طور که می‌بینیم نظام بین‌المللی حقوق بشر به دولت‌ها اجازه می دهد حقوق و آزادی‌ها را برای شهروندان‌شان مبتنی بر عرف و فرهنگ خود تنظیم کنند تا جایی که ارزش‌های کلی گفته شده را نقض ننمایند، یا برای مثال یکی از اهداف سازمان جهانی یونسکو حمایت و حفاظت از خرده فرهنگ‌هاست و واقعا هم تلاش صادقانه و خیره کننده‌ای در این راستا دارد. با این حال به نظر من این نظام سرمایه‌داری غالب کنونی است که گرایش‌های غالب‌اش را به فرد فرد انسان‌ها تحمیل می‌کند و در این میان حقوق بشر هم از این مساله در امان نمی‌ماند.
سازوکار اجرایی اعلامیه جهانی حقوق بشر و ضمانت‌های اجرایی آن چیست؟
اعلامیه حقوق بشر از آن جایی که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شده و در واقع قطع‌نامه مجمع محسوب می‌شود ضمانت اجرایی حقوقی ندارد. در واقع قطعنامه مجمع عمومی است که به دلیل نداشتن رای مخالف به هنگام تصویب به اعلامیه مشهور شده، هر چند ضمانت اجرای سیاسی دارد و دولت‌ها برای حفظ وجهه سیاسی خود متمایل به اجرای آن هستند، اما به دلیل همین ضعف در ضمانت اجرای حقوقی بود که پس از تصویب اعلامیه، دو میثاق تصویب شد که اولی به حقوق نسل اول یا حقوق مدنی و سیاسی و دومی به حقوق نسل دوم یا حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می‌پردازد و این دو دارای ضمانت‌های حقوقی نیز برای کشورهایی که آنها را امضا کرده‌اند هستند. از جمله دو کمیته که به طور مجزا بر رعایت این حقوق توسط کشورها نظارت می‌کنند. لازم به ذکر است که بسیاری خود اعلامیه را نیز سند لازم‌الاجرا و دارای ضمانت حقوقی دانسته‌اند و معتقدند که استناد دائمی دولت‎ها و سازمان‌های بین‌المللی سبب وضعیتی شده که مقررات این اعلامیه بخشی از قانون عرفی بین‌المللی درآید. از ساز و کارهای دیگر شورای حقوق بشر است که در سال 2006 جایگزین کمیسیون حقوق بشر شد و وظیفه‌اش رسیدگی به نقض‌های حقوق بشر است.
تضادهای موجود در حقوق بشر یا حقوق سایر موجودات زنده و تبعات زیست محیطی آن چیست؟
یکی از مناقشات حقوقی همین است که آیا می‌توان اصلا و اساسا برای موجودات دیگر از جمله حیوانات حق قائل شد؟ یکی از نظرات این است که اگر دامنه حق را به این گستردگی کنیم، از توانایی حق کم کرده‌ایم. از طرف دیگر چون سوژه‌ای که مبنای حقوق بشر است همان انسانی است که دارای عقل خودآیین و به زبان ساده‌تر انسانی است که به دلیل برخورداری از عقل و شعور دارای کرامت است، بنابراین سخت بتوان این حقوق را به دیگر موجودات زنده پیوند داد، با این حال می‌بینیم که سازمان ملل متحد و به ویژه دبیر کل‌های سازمان ملل متحد در طول زمان به مساله محیط زیست، خصوصا در سال‍‌های اخیر توجه ویژه نشان داده‌اند. این مساله از بان کی مون و با جمله معروفWe don’Have Pla- B, Because We don’Have PlaneB اهمیت یافت و اکنون هم می‌بینیم که بزرگ‌ترین دغدغه گوترش دبیر کل فعلی سازمان ملل، مساله تغییرات اقلیمی است. در واقع سازمان ملل متحد از ظرفیت‌های ویژه‌اش برای بهبود وضع محیط زیست بهره‌گیری می‌کند.
از نظر شما چه نوع اصلاحاتی باید در اعلامیه حقوق بشر در آینده صورت گیرد و اساسا نقد شما به این اعلامیه چیست؟
به نظر من اساسا نقدی نسبت به اعلامیه جهانی حقوق بشر وجود ندارد. نظام بین‌المللی حقوق بشر به نظر من از تمام ظرفیت‌های خود برای بهبود وضع انسان در جهان بهره می‌گیرد. با این حال نقد اصلی به وضعیت دموکراسی در جهان است. دولت‌ها، شهروندان را در تصمیم‌گیری‌های سیاسی به شکل گسترده دخیل نمی‌کنند و آدمیان به گونه‌های مختلف ابزار دست بازی‌های قدرت-ثروت قرار می‌گیرند. در این میانه، نظام بین‌المللی حقوق بشر نمی‌تواند معجزه کند. اعلامیه جهانی حقوق بشر به دست همین دولت‌ها تصویب شده؛ دولت‌هایی که عهد بسته‌اند از حقوق شهروندان خود و شهروندان جهان محافظت کنند. بزرگ‌ترین نقد همین جاست که یا باید نظام حقوقی-سیاسی بر جهان حاکم باشد که دموکراسی به معنای اصلی و اساسی‌اش یعنی دخالت همگان در امر سیاسی و شریک‌شدن مردم در سرنوشت سیاسی به معنای واقعی برقرار باشد که در این صورت فاصله بین دولت و شهروند چنین زیاد نباشد، یا اگر نه، باید نیرویی بزرگ‌تر از دولت‌ها بتواند بر نحوه اجرای اعلامیه و میثاقین حقوق بشر نظارت داشته باشد. تا زمانی که به چنین شرایطی نزدیک نشده‌ایم، نمی‌توانیم نظام بین‌المللی حقوق بشر را به واسطه نقدهایی که اساسا به دلیل کم کارآمدی و ضعیف بودن ضمانت اجرای آن وارد است کنار بگذاریم، چرا که آن وقت هیچ چیز برای حمایت از انسان نداریم.