رعایت حقوق عامه تضمین گذر از مشکلات است




احسان بداغی


خبرنگار
رهبر معظم انقلاب در دیدار هفته گذشته خود با نمایندگان مجلس خبرگان مسأله حقوق عمومی را به شکلی صریح و روشن مطرح کردند. ایشان فرمودند: «درمورد حقوق عمومی باید نسبت به همه مردم یکسان نگاه کنیم، مذهب و طایفه تأثیری ندارد. نباید اجازه دهیم در کشور ناامنی باشد، نه برای مسلمان، نه برای غیرمسلمان، نه برای کسانی که به نظام وفادارند، نه برای کسانی که وفادار نیستند. امنیت و آزادی باید برای همه باشد؛ حفظ حقوق عمومی مال همه مردم است.» آیت‌الله هاشم بطحایی، عضو مجلس خبرگان رهبری در گفت‌و‌گو با «ایران» در همین رابطه توضیح می‌دهد که از دیدگاه او توصیه رهبری به‌دلیل وجود کاستی‌ها و مشکلاتی در زمینه تحقق حقوق عمومی در جامعه است. او می‌گوید در شرایط فعلی مسأله وحدت مهم‌ترین مسأله کشور است و چیزی که می‌تواند این مهم را به خطر بیندازد، عدم توجه به حقوق عمومی مردم است.
فکر می‌کنید توصیه اخیر رهبر معظم انقلاب درباره ضرورت حفظ حقوق عمومی و توجه به آن با ترتیبی که ایشان توضیح داده‌اند اساساً ناظر به چیست؟ این را ناظر به یک وضعیت عینی می‌دانید یا احساس می‌کنید صرفاً یک توصیه حقوقی و شرعی و اخلاقی است؟
در این زمینه‌ای که شما می‌گویید یک حقایقی هست و یک وقایعی. حقایق چیزی است که تعیین وظیفه می‌کند. اسلام برای همه انسان‌ها اهمیت و ارزش قائل است. می‌فرماید «الانسان اخ الانسان احب اوکره.» یعنی همه انسان‌ها برادر یکدیگر هستند، چه بخواهند و چه نخواهند. منتها مسأله این است که چنین خانواده‌ای باید روی یک نظام اجتماعی و سیاسی واحدی حرکت کنند که قبل از هر چیز کرامت انسان در آن حفظ شود. قرآن می‌فرماید خداوند زمین را برای انسان‌ها آفرید و نمی‌گوید این انسان چه رنگ و مذهب و دین و زبان و قومیت و اعتقادی دارد. اینها حقایقی است که اسلام دارد. در همان زمان صدر اسلام در دوران پیامبر(ص) پیروان ادیان دیگر در مدینه فراوان بودند و برای آنها حق همشهری بودن، انسانیت و به تعبیر امروز حق شهروندی قائل بود. در زمان امیرالمؤمنین(ع) در کوفه ایشان دیدند که پیرمردی گدایی می‌کند. حضرت فرمودند این چرا گدایی می‌کند؟ گفتند این مسیحی است. فرمودند یعنی چه که مسیحی است. آن زمانی که این فرد جوان بود و کارایی داشت از او کار کشیدید و نگفتید مسلمان است یا مسیحی، حالا که از کار افتاده با این عنوان حذف می‌کنید؟ بعد دستور دادند که از بیت‌المال برای آن فرد حقوقی تعیین شود. بنابراین از نظر خداوند و از نظر بزرگان دین همه انسان‌ها شرف دارند، محترم هستند و حقوقی دارند که به اعتقاد و‌ نژاد و ملیت آنها مربوط نمی‌شود. حالا اگر کسی خطایی کرد باید با فساد او برخورد شود نه چیز دیگری. بر همین اساس است که حتی متهم هم حقوقی دارد و هیچ‌کس نباید حتی به یک متهم توهین کند. جرم و گناه که دیگر از جرم ابن ملجم بزرگتر نیست؛ روش ائمه این بود به همان اندازه مجازات شود بدون اینکه توهینی صورت گیرد. رهبر معظم انقلاب به‌عنوان یک فقیه و یک اسلام‌شناس به این حقایق واقف است و آنها را درک کرده است. این بحث حقایق است. بعد ما یک سری وقایع داریم که با این حقایق اسلام همخوان نیست. در مقام اجرا اتفاقاتی می‌افتد که به اسم اسلام است، اما اسلامی نیست. یا حتی اسلام خراب کن است. یعنی یک کار غیراسلامی به اسم اسلام انجام می‌شود و این اولین ضربه‌اش به خود اسلام است. گاهی وقت‌ها ما برخوردی با پیروان مذاهب و ادیان مختلف می‌کنیم که این تلقی را ایجاد می‌کند که اسلام قائل به آپارتاید است. این بزرگ‌ترین ظلم به اسلام است، کسانی که با خشک مغزی و تنگ نظری دارند حقوق انسان‌ها را به اسم اسلام نقض می‌کنند، اینها بزرگ‌ترین خطر برای اسلام هستند. شاید هم واقعاً فکر می‌کنند در حال خدمت هستند اما بدانند کار آنها خیانت به اسلام است. چون ما از اسلام هر چه شنیدیم رأفت و محبت و وحدت است مگر مقابل کسی که سلاح به دست بگیرد. رهبر معظم انقلاب اگر مطلب اخیر را گفته‌اند هم به آن بخش حقایق اسلامی احاطه و تسلط دارند و هم از وقایع آگاه هستند و این توصیه روشن ایشان قطعاً ما به ازای بیرونی دارد. یعنی ضعف و خلأیی را مشاهده کرده‌اند که با این صراحت به بحث اشاره داشته‌اند. یعنی قطعاً گزارشاتی به ایشان داده شده و ایشان در جامعه تبعیضی را دیده‌اند که با نظام اسلامی و قرآن و کتاب همخوانی نداشته. وقتی بیماری نباشد که نسخه نمی‌پیچند.
الان وضعیت جامعه از این حیث، یعنی از حیث توجه به حقوق عمومی چطور است؟
واقعیت این است که ما وضعیت مناسب و قابل قبولی- آن‌طور که اسلام می‌گوید و بزرگان دین ما در رفتار و عمل خود نشان داده‌اند- نداریم. من عرض کردم که اگر مشکلی نبود رهبر معظم انقلاب قطعاً ضرورت نمی‌دیدند که در شرایط کنونی که کشور با مسائل مختلف مواجه است، این موضوع را مطرح کنند. ما الان ده‌ها مسأله مهم داریم که شاید خیلی‌ها فکر کنند که از مسأله حقوق عمومی ملت مهمتر باشند، اما رهبری انقلاب با آن نگاه عمیق و دید وسیعی که دارند دست روی چیزی می‌گذارند که سرچشمه است، اصل است برای گذر از این مشکلات. متأسفانه هم در جامعه ما این مسأله با دید کم اهمیتی نگاه می‌شود. جامعه اسلامی و جامعه متعالی از دید بزرگان دین ما آن نیست که صددرصد آن مؤمن و مسلمان و زاهد باشند. اگر این باشد خیلی خوب است اما نمی‌شود. زمان پیامبر و ائمه هم نمی‌شد و الان هم نمی‌شود. جامعه متعالی آن است که مسلمان و دستگاه حاکم بکوشد برای بسط دین اما در کنار آن حقوق همه را محترم بشمارد. یعنی وقتی پای حقوق در میان بیاید، وقتی پای حق انسانی افراد در میان باشد دیگر مسلمان و غیرمسلمان و این جور چیزها مطرح نباشد و همه برابر باشند. امکاناتی اگر هست برای همه باشد، عدالتی اگر هست برای همه باشد. آنقدر هم ما در سنت پیامبر و ائمه در احترام به حقوق دیگران نمونه تاریخی داریم که کسی نمی‌تواند بهانه بیاورد که اطلاع ندارد. امروز در جامعه ما متأسفانه این کمرنگ است و به اسم اسلام مقابل افراد مختلف رفتارهایی می‌شود که اسلامی نیست. اینکه به کوچک‌ترین بهانه‌ای افراد را به نحوی تکفیر می‌کنند، می‌گویند فلانی انقلابی نیست، مسلمان واقعی نیست، معتقد نیست و امثال اینها، این خطر است برای ما.
حضرتعالی اشاره کردید که مسأله حقوق عمومی الان در میان مشکلات ما یک اصل و ریشه است و همین‌طور فرمودید که عدم توجه به آن خطر دارد. این را می‌توانید توضیح دهید که چرا در شرایطی که به گفته خودتان از دید خیلی‌ها کشور مشکلات عدیده‌تری دارد، مسأله حقوق عمومی یک اصل است؟
ببینید حلال همه مشکلات در جامعه اسلامی وحدت و اتحاد بین مردم است. این اگر بود، همه مشکلات را می‌شود شکست داد. اما چیزی که این وحدت را به هم می‌ریزد و از بین می‌برد همین عدم توجه به حقوق عمومی است. خب ما الان اگر با یک خطر مواجه باشیم آن خطر همین برهم خوردن وحدت است. وحدت چه کار می‌کند؟ شما ببینید جامعه اسلامی در سال‌های ابتدایی رسالت پیامبر اکرم یک جامعه کوچک و اقلیت بود حتی در همان مکه. اما وحدت داشت و آن وحدت باعث شد تا این جامعه به ظاهر کوچک و نحیف آنقدر قوی باشد که سه سال شعب ابی طالب را با آن وضعیت تاب بیاورد و سربلند گردد. در آن سه سال مگر کسی افراد آن جامعه را زور کرده بود؟ تنها چیزی که آن جامعه را سر پا نگه می‌داشت دو چیز بود؛ زبان رئوف و رفتار کریمانه پیامبر با دیگران و دیگر اینکه در آن جامعه تحت ظلم، طبقه‌ای هم وجود نداشت که مثلاً پیامبر(ص) و خانواده ایشان و اطرافیان ایشان از امکاناتی بیشتر برخوردار باشند. امکانات کمتر بود که بیشتر نبود. امروز وضعیت جامعه این‌طور است؟ زبان و رفتار ما با همه مردم رئوف و کریمانه است؟ ما این همه دسته‌بندی داریم، آیا در این راه است؟
ما اینقدر خودی و غیرخودی کرده‌ایم در جامعه، به هر گروهی انگی زده می‌شود و اتهامی داده می‌شود. خب اینها وحدت‌شکن است و در مغایرت با حفظ حقوق عمومی که رهبری فرموده‌اند. یا زندگی برخی مسئولان یا شکاف‌ها را در جامعه ببینید، اینها به جامعه پیام مقاومت نمی‌دهد. این دادگاه‌های مفاسد اقتصادی را که باید بابتش از قوه قضائیه تشکر کرد وقتی درجامعه می‌بینید، تعجب می‌کنید بخصوص که پای برخی مسئولان با دیدگاه‌های مختلف هم در میان است. البته این‌طور هم نیست که خدای نکرده همه یا اکثر مسئولان پاکدست نباشند، اما وقتی جامعه مکرر می‌بیند فساد از دستگاه بیرون می‌آید با خودش می‌گوید همه فاسد هستند. این چیزها وحدت شکن هستند. ما یک سری ارزش‌هایی داریم در اسلام مثل امر به معروف و نهی از منکر که سیدالشهدا(ع) جان عزیزش را سر آن می‌گذارد. امروز متأسفانه ببینید که چه تصویر خشنی از این ارزش اسلامی در جامعه توسط برخی ایجاد شده.
شما به احادیث مراجعه کنید می‌بینید اکثر احادیث و توصیه‌های ائمه و معصومین ما در این رابطه بر رفتار خوش و زبان خوش اصرار دارد. امیرالمونین(ع) می‌فرماید: أَصْلِحِ الْمُسِی‏ءَ بِحُسْنِ فِعَالِک وَ دُلَّ عَلَى الْخَیرِ بِجَمِیلِ مَقَالِک‏. یعنی آدم بدکار را به وسیله کارِنیک خود اصـلاح کن و با سخن زیبایت دیگران را به کار خیر رهنمون باش. در جامعه ما امروز چطور است؟ آیا امر به معروف با کار نیک و سخن زیباست؟
ما باید برگردیم یک بار دیگر این ارزش‌های والای اسلامی را بازخوانی کنیم. به خدا قسم که اسلام می‌تواند خودش بزرگ‌ترین داعیه‌دار حقوق بشر و حقوق شهروندان باشد اگر درست با آن آشنا باشیم نه اینکه یک نگاه سطحی داشته باشیم که همه چیز بشود بگیر و ببند و تکفیر این و آن. اینها جفای به اسلام و انقلاب است و من امیدوارم با صحبتی که رهبر معظم انقلاب داشتند یک تغییر جدی را در زمینه رعایت عملی حقوق همه مردم کشور شاهد باشیم.