برای عکاسی از جنگ منتظر کارت دعوت نماندم



مریم سادات گوشه
خبرنگار


در هفته‌ای که گذشت دو نمایشگاه عکس از ساسان مؤیدی افتتاح شد. یکی روز سه‌شنبه دوم مهرماه در خانه عکاسان ایران که در آن 35 تابلو عکس مربوط به جنگ ایران و عراق روی دیوار رفت و دیگری نمایشگاه «وداع» که جمعه پنجم مهرماه در گالری دنا افتتاح شد؛ نمایشگاه‌هایی که ساسان مؤیدی از برگزاری‌شان راضی است و می‌گوید: «مردم از آنها خوب استقبال کرده‌اند.» مؤیدی در گفت‌و‌گو با «ایران»، در مورد عکس‌های این دو نمایشگاه اضافه می‌کند: «در این دو نمایشگاه دو نگاه متفاوت به جنگ وجود دارد. هر دو ادیتورهای نمایشگاه هم جوان هستند؛ جوان‌هایی با نگاه‌های قابل تحسین. عکس‌هایی هم که انتخاب کردند خیلی عالی بود.»
مؤیدی عکس‌هایی را که از جنگ ایران و عراق گرفته این‌طور توصیف می‌کند: «فقط 10 درصد آثارم مربوط به جنگ است؛ برای بقیه آثارم بین مردم بوده‌ام. وقتی به‌عنوان عکاس وارد منطقه‌ای می‌شوی که بحران زده است، مثلاً سیل یا زلزله آمده دیگر خودت نیستی؛ می‌شوی یکی از آنها. مثل آنها اگر غذا بود می‌خوری و اگر نبود دنبالش نمی‌روی. در حقیقت با آنها زندگی می‌کنی. حس‌شان می‌کنی و عکس می‌گیری. جنگ هم همین است. وقتی وارد منطقه عملیاتی می‌شوی وحشت از بین می‌رود. با محیط عجین می‌شوی مثل بقیه. در آن سال‌ها خیلی‌ها درگیر جنگ شدند. حتی کسانی هم که نتوانستند به جنگ بروند از نان شب بچه‌هایشان زدند و برای جبهه آذوقه و لباس فرستادند. خیلی‌ها هم به جبهه رفتند. آدم‌هایی که اصلاً باورتان نمی‌شود. اما رفتند. ما هنوز هم در جنگیم. اکنون هم که در شرایط تحریم هستیم، باز هم در جنگ دیگری به سر می‌بریم.»
مؤیدی در پاسخ به اینکه تجهیزات عکاسی در جنگ چقدر با محدودیت روبه‌رو بوده است، اضافه می‌کند‌: «ما عکاسان دفاع مقدس همه یک شکل بودیم. یا دوربین نیکون داشتیم یا کانون. همه 41 تا 45 نفر که آن مناطق عکاسی می‌کردیم در تحریم بودیم. بجز آن‌هایی که برای آژانس‌های خبری کار می‌کردند و مورد حمایت بودند.» او در ادامه می‌گوید: «هیچ کس از من نخواست به جنگ بروم. خودم به‌صورت خودجوش رفتم. تنها جایی که از من خواستند و رفتم عکس گرفتم سازمان ملل بود. آن هم بعد از جنگ که برای تعیین خسارت 17 روز تمام با هلیکوپتر از مناطق آسیب دیده عکس گرفتم و به نماینده سازمان ملل تحویل دادم.»
او که در آن زمان عکاس مجله سروش بوده شرایط کاری‌اش را این‌طور توصیف می‌کند: «ابتدای جنگ برایمان عکس می‌آوردند و می‌گفتند نیازی نیست ما به مناطق جنگی برویم. من هیچ‌وقت از محل کارم مأموریت نگرفتم تا برای عکاسی به جبهه بروم. خودم به‌صورت خودجوش می‌رفتم.» مؤیدی درباره مشکلات عکاسی در جنگ ایران و عراق هم اضافه می‌کند:« با اینکه همه پشت هم بودیم و به هم کمک می‌کردیم اما با مشکل کمبود مواد خام عکاسی روبه‌رو بودیم. مثلاً حلبچه اتفاقی بود که دنیا را تکان داد. من چهار حلقه فیلم داشتم که همه تاریخ مصرفشان تمام شده بود به علاوه یک حلقه فیلم رنگی. بعد از عکاسی وقتی می‌خواستم عکس‌ها را چاپ کنم با مشکل مواجه شدم. مجبور شدیم ساعت‌ها روی عکس‌ها کار کنیم و روتوش‌شان کنیم تا بتوانیم به لیتوگرافی بفرستیم. با این حال آن عکس‌ها از بهترین عکس‌های من شدند. با اینکه از لحاظ مواد خام مشکل داشتیم اما خدا را شکر که تمام عکاسان عکس‌های خوبی گرفتند.»
او در پاسخ به اینکه آیا در حال حاضر مرکزی برای حفظ و نگهداری این نگاتیوها وجود دارد، گفت:«انجمن عکاسان دفاع مقدس شروع کرده به جمع‌آوری نگاتیوها. من یکی از کسانی بودم که نگاتیوهایم را به آنجا دادم. هنوز خیلی‌ها در آرشیو شخصی خودشان نگاتیوها را نگهداری می‌کنند. اکنون یک میلیون و 600 هزار نگاتیو جمع‌آوری شده و در جایی که با استانداردهای روز دنیا تطبیق دارد نگهداری و حفاظت می‌شوند.»
این هنرمند عکاس در ادامه در پاسخ به اینکه فضای حماسی جنگ چه تأثیری بر معیار زیبایی‌شناسی شما گذاشته است، تصریح کرد: «‌این سؤال را باید منتقدان جواب دهند. اکنون خیلی از عکاسان خود نیز منتقد هم شده‌اند. اما من هنوز عکاسم نه منتقد. 17 سالم بود که در تلویزیون استخدام شدم. همان موقع به من دوربین دادند. کار را از یک‌سری بزرگان این عرصه یاد گرفتم. من هیچ‌گاه از عکاسان خارجی الگو‌برداری نکردم. همیشه نگاه خودم را به موضوع و سوژه داشته‌ام. جنگ را هم همین‌طور با نگاه خودم عکس گرفتم. دیگران گفته‌اند همه عکس‌هایم در دل اتفاق بوده است و نقد کارهایم خوب بوده است. طوری عکس می‌گرفتم که در دل ماجرا باشم اما به گونه‌ای که حضورم رزمندگان را آزرده‌خاطر نکند. فکر می‌کنم موفق بوده‌ام.»
مؤیدی ادامه داد: «ما عکاسان موفق و فوق‌العاده‌ای در جنگ داریم. خیلی‌ها از من بهترند. مرتضی دهداری را هیچ کس نمی‌شناسد. خیلی‌ها حتی نامش را هم نشنیده‌اند. او در اهواز زندگی کرده در دل جنگ بوده و عکس‌های بسیار خوبی هم گرفته اما دیده نشده است.»
مؤیدی در پاسخ به اینکه فرق بین عکاسی درجنگ ایران و عراق با سایر جنگ‌ها در دنیا چیست، می‌گوید: «ما دستمان باز نبود. اگر دستمان باز بود یا کشته می‌شدم یا عکس‌هایم خیلی موفق‌تر از حالا می‌شدند. اگر می‌گذاشتند در خدمت جنگ باشم بهتر می‌توانستم کار کنم. دو سال پیش یک گالری در ایران 7 قطعه عکس از کارهایم انتخاب کرد و با اینکه در ابتدا مخالف بودم اما بعداً که دیدم نیاز است کارم را بفرستند موافقت کردم. عکس‌هایم را به بزرگ‌ترین جشنواره عکس در فرانسه فرستادند. کسانی‌ که آنجا بودند برایم فیلم و عکس گرفتند. دیدم که عکس هایم در کنار عکس‌های استیو مک‌کری بزرگ‌ترین عکاس دنیا قرار گرفته است.
برایم افتخار بود. از من دعوت کردند به آنجا بروم ولی نتوانستم. وقتی برایم استوری گذاشتند دیدیم آدم‌های متفاوتی جلو عکس‌هایم ایستاده‌اند و مدت‌ها به آنها نگاه می‌کنند. حتی وزیر فرهنگ فرانسه در مقابل عکس‌های من گریه کرده بود.
این برای من خیلی جذاب بود. آن نمایشگاه آثار عکاسان مطرح دنیا را به نمایش گذاشته بود و عکس‌های ایران هم بخش مهمی از آن را به خودش اختصاص داده بود.»

نزدیک‌شدن به سوژه از ویژگی‌های عکس‌های مؤیدی است

سید عباس میرهاشمی
عکاس
عکاسان در جنگ به سه دسته تقسیم می‌شدند. دسته اول کسانی‌ بودند که با تجربه و به‌صورت حرفه‌ای وارد منطقه می‌شدند. دسته دوم آنهایی‌ بودند که همزمان با جنگ عکاسی را تجربه می‌کردند و دسته سوم هم کسانی‌که با دوربین خانگی عکاسی می‌کردند.
در دسته اول با عکس‌هایی مواجهیم که ترکیب‌بندی جدی دارند و از توان بالایی برخوردارند. با نور عالی عکس گرفته‌اند و ترکیب و زاویه عکس هم در آنها کاملاً عالی است. دسته دوم رزمندگان هستند که همزمان عکس هم می‌گرفتند. اینها به‌دلیل صمیمیت و محرمیتی که با سایر بچه‌های رزمنده داشتند، ما را با عکس‌های ناب و خالص روبه‌رو می‌کردند. این عکس‌ها خیلی قابل استفاده هستند و شاخصه‌های خود را دارند. صمیمیت بیشتری هم دارند. دسته سوم صحنه‌هایی را ثبت کرده‌اند که نمونه دیگری ندارند؛ ضمن اینکه عکس‌های ناب و منحصر به فردی هم هستند. این عکس‌ها در جایی که هیچ چشمی نبوده لحظه‌ها را برای ما به یادگار گذاشته‌اند و ما حالا می‌توانیم با آن لحظه‌ها ارتباط برقرار کنیم.
اگر از نظر کیفیت هم عکس‌های آن زمان را بررسی کنیم نمی‌توانیم از کیفیت عالی عکاسان حرفه‌ای بگذریم. بسیاری از عکس‌های دسته دوم در نشریات بین‌المللی منتشر شدند و اگر آنها را مرور کنیم می‌بینیم که در اذهان ماندگار شده‌اند و که خودش نشان‌دهنده توانمندی عکاسان ماست. در دوره دفاع مقدس عکاسی در ایران جهش جدی پیدا کرد و امروز عکاسی ما در حقیقت بر پایه همان عکاسی پیش رفته است. به تعبیر دیگر اگر امروز رشد کردیم بی‌تأثیر از عکاسی جنگ نبوده است. عکاسان جوان امروز نحوه فعالیت عکاسان جنگ را سرمشق خود قرار داده‌اند و عکس‌های ماندگاری از خود به جا گذاشته‌اند که امیدوارم عکس‌هایشان را در قالب کتاب منتشر کنند تا به یادگار بماند.
ساسان مؤیدی هم یکی از عکاسان بسیار فعال دفاع مقدس بوده‌اند. او هم از جنگ عکاسی کرده و هم از طبیعت و موضوعات اجتماعی. مؤیدی در همان دوره دفاع مقدس هم تنوع نگاه زیادی داشت. او از آماده‌سازی رزمندگان عکس دارد تا اعزام، بدرقه، موشک‌باران شهرها و خود مناطق جنگی. از ویژگی‌های آثار مؤیدی نزدیک‌شدن به موضوع و انتخاب لحظاتی است که بسیار درست ثبت شده‌اند. طبیعی است وقتی عکس‌های ایشان مرور می‌شود قابلیت نشر کتاب پیدا می‌کند.
این آثار افتخار ما هستند و قطعاً ماندگار خواهند شد.