فقرو بيكاري،عامل‌افزايش خشونت درخانواده‌ها

سرپرست پليس آگاهي تهران بزرگ درباره بروز قتل‌هاي خانوادگي گفته است: عوامل خانوادگي و اجتماعي در بروز قتل‌هاي خانوادگي مهم است، به هر شکل يکي از راه‌هاي کاهش قتل‌هاي خانوادگي اين است که وقتي اختلافي بين اعضاي خانواده وجود دارد، بهتر است اين مشکلات را با مراجعه به مراکز مشاوره رسمي حل کنند، تا شاهد چنين مواردي نباشيم. مشکلات اقتصادي دليل اصلي اين خشونت است که امروز در بخش‌هاي مختلف جامعه خودش را به اشکال مختلف نشان مي‌دهد. کمبودها و فشارهاي اقتصادي، بيکاري، فقر و تبعيض باعث شده که خانواده‌ها به بدترين و دلخراش‌ترين شکل ممکن به خشونت گرفتار شوند. براي مثال وقتي پدر خانواده شرمنده زن و بچه است، جواني که با تحصيلات و قابليت‌هاي فراوان از بيکاري در خانواده شرمسار است. مستعد هرگونه اقدام غيرمنتظره است. در جامعه نبود فرصت‌هاي برابر، رانت، اختلاس، همه اين‌ مسائل باعث مي‌شود که افراد به سمت رفتارهاي خشن متمايل شوند. شدت و حدت آن هم به شرايط خانوادگي، قدرت مديريت و زمينه‌هاي رواني افراد بستگي دارد. عوامل خانوادگي و اجتماعي در بروز قتل‌هاي خانوادگي مهم است، به هر شکل يکي از راه‌هاي کاهش قتل‌هاي خانوادگي اين است که وقتي اختلافي بين اعضاي خانواده وجود دارد، بهتر است اين مشکلات را با مراجعه به مراکز مشاوره رسمي حل کنند، تا شاهد چنين مواردي نباشيم.
آمار نگران‌کننده قتل‌هاي خانوادگي
يک عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي با اشاره به دلايل بروز قتل‌هاي خانوادگي گفت: بر اساس مطالعاتي که در سال‌هاي 85 و 86 انجام شده بود، قتل‌هاي خانوادگي حدود 40 درصد از قتل‌هاي عمد پايتخت را تشکيل مي‌داد که اين ميزان از قتل‌هاي خانوادگي در ميان قتل‌هاي عمد، محل تأمل و انديشه جدي است. محمدرضا رهبرپور درباره وقوع قتل‌هاي خانوادگي اخير در کشور اظهار کرد: قتل‌هاي خانوادگي در واقع، تعبير شناخته شده‌اي است که در ادبيات مباحث جرم شناسانه به تمام قتل‌هايي گفته مي‌شود که در يک خانواده با روابط خويشاوندي نزديک، اعم از سببي و نسبي صورت مي‌گيرد و انواع و مصاديق متعدد را در بر مي‌گيرد. او درباره مجازات پيش‌ بيني شده در قانون براي چنين جرمي افزود: درباره مجازات اين نوع قتل عمد بايد گفت که کيفر اصلي قتل عمد در حقوق کيفري ايران، فارغ از اينکه اين قتل عمد با چه انگيزه‌اي صورت مي‌پذيرد، مورد بررسي قرار مي‌گيرد.
علل بروز قتل‌هاي خانوادگي


اين استاد دانشگاه درباره علل و عوامل بروز چنين قتل‌هايي در کشور يادآور شد: در مورد علت قتل‌هاي خانوادگي بايد به اين نکته توجه کرد که اين قتل‌ها خود طيف وسيعي را در بر مي‌گيرند. برخي از قتل‌هاي خانوادگي ريشه در مسائل ناموسي دارد و در واقع واکنشي در برابر رفتارهاي جنسي خارج از چار چوب يک عضو خانواده است. برخي ديگر از قتل‌هاي خانوادگي نيز با هدف حذف عضو ديگر و تسهيل در برقراري رابطه جنسي با فرد بيگانه صورت مي‌گيرد. قتل‌هاي خانوادگي با انگيزه مالي و کسب ثروت از طريق ارث و تصاحب اموال شخص متوفي از ديگر انواع اين قبيل قتل‌ها است. رهبرپور تصريح کرد: همچنين تعداد زيادي از قتل‌هاي خانوادگي از روي کينه و دشمني و بالارفتن مسائل حاد خانوادگي انجام مي‌شود. چه بسا بتوان اين قبيل قتل‌ها را «قتل‌هاي انتقام جويانه و ناشي از نفرت» تلقي کرد که حاصل تجميع کينه و دشمني در طول سال‌ها و مشاجره‌هاي مستمري است که در خانواده و در روابط ميان اعضا جريان دارد. به گزارش آنا، اين عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي گفت: تلاش براي حفظ و ارتقاي ارزش‌هاي بنيادين فرهنگي، ديني و اخلاقي در خانواده و روابط حاکم بر اين نهاد اجتماعي و نيز اتخاذ تدابير و برنامه‌هاي پيشگيرانه اجتماعي و رشد مدار از طريق آگاهي بخشي و بهبود وضعيت فردي و رواني اعضاي خانواده و جامعه که محصول يک سياست جنايي کارآمد و منسجم تلقي مي‌شود، مي‌تواند تا حد زيادي در کاهش اين نوع قتل‌ها موثر واقع شود.
چالش‌ بزرگ خانواده‌ها
يک مددکار اجتماعي درباره قتل‌هاي خانوادگي در ايران به خبرنگار «آرمان ملي» مي‌گويد: مساله مطرح شده جاي تأمل و تاسف دارد. خانواده در ايران به کجا رسيده که اين فجايع در درون آن به وقوع مي‌پيوندد. محمد زاهدي اصل مي‌افزايد: خانواده تشکيل شده از خويشاوندان نسبي و سببي است، طبيعتا مسائلي همچون قاتل‌هاي خانوادگي در فرهنگ اين مرز و بوم خوشايند نيست. به گفته او اينکه چه عواملي ممکن است، دست به دست هم دهند و زمينه‌ ساز بروز چنين مساله‌اي شوند را بايد مورد بررسي قرار داد، چون هميشه در محافل مختلف از خانواده ايراني با صفت اصيل صحبت شده و مي‌شود. اين استاد دانشگاه مي‌افزايد: درگذشته خانواده ايراني پايند سنت‌ها و پايبند خطوط قرمزي که به نوعي حرمت شکني محسوب مي‌شد، افراد حريم يکديگر را حفظ کرده و براي بزرگترها احترام قائل بودند. زاهدي اصل مي‌افزايد:‌ در دو دهه اخير اتفاقات متعددي افتاده است و اين مساله باعث شده تا خانواده به خانواده هسته‌اي تبديل شود. هم اکنون نيز به خانوار تک نفره تبديل شده است. در جامعه ما زندگي افراد به شکل خانوار تک نفره بي‌سابقه است، بنابراين وقتي يک فضايي به‌وجود مي‌آيد که خانواده اصالت خود را به تدريج از دست مي‌دهد؛ شايد يکي از عمده‌ترين دلايل بروز نابهنجاري در خانواده‌ها فشارهاي اقتصادي و بيکاري باشد. به گفته او مجموعه فشارها در سطح جامعه به حدي است که تاب‌‌آوري افراد به حداقل رسيده و همين مساله باعث عکس‌العمل شده است. براي مثال فجايعي که هر از گاهي از سوي رسانه‌ها منتشر شده يا در سطح جامعه شاهد هستيم، به دليل کاهش تاب‌آوري افراد در جامعه است. به گفته او فجايعي همچون همسرکشي، فرزندکشي و... برازنده ايرانيان نيست. اين مساله يک زنگ خطر براي جامعه محسوب مي‌شود. البته صرفا نبايد شرايط اقتصادي و معيشتي را دليل بروز اين چنين فجايع دانست. اين مددکار اجتماعي با بيان اينکه زمينه‌هاي فرهنگي نيز در بروز فجايع نقش دارند، تاکيد مي‌کند: براي مثال وقتي در جامعه بد اخلاقي وجود داشته باشد و افراد براي يکديگر حرمت قائل نباشند و به اشکال مختلف در پي سوء استفاده از يکديگر باشند، به عبارت ديگر وقتي سرمايه اجتماعي دچار اختلال ‌شوند، اعتماد و همدلي هم از بين مي‌روند، طبيعتا وقتي خانواده به اين چالش‌ها دچار شود، جامعه نيز با مشکلات متعدد مواجه مي‌شود.