روزنامه آفتاب یزد
1398/07/04
ابتکار طرح صلح هرمز و اراده منطقهگرایی
سیدمحمد حسینی- نظریههای جریان اصلی روابط بینالملل صلح را در مقابل جنگ تعریف میکنند. صلح در این نظریهها، نبود جنگ تعریف میشود و دولتها کارگزار اصلی ایجاد صلح هستند. این رویکرد به صلح که به نظریه مدرن صلح معروف است.عمدتا محصول معادلات سیاسی قدرتهای بزرگ در بحرانهای بینالمللی از میثاق ورسای 1919 تاکنون است. نظریه مدرن صلح محصول اراده قدرتهای اصلی در منازعات است حتی اگر محل جنگ در مناطقی دیگر باشد. کنفرانس تهران در حین جنگ جهانی دوم نمونهای از آن است. کنفرانسی که در تهران با حضور رهبران انگلیس، فرانسه، امریکا و شوروی برگزار شد و روسای سایر کشورها از جمله ایرانِ اشغال شده حتی حضوری حاشیهای در این کنفرانس نداشتند. در نظریه مدرن صلح نقش اجتماعات و فرهنگ نیز در تکوین صلح نادیده گرفته میشود. صلح در این نظریه در دوگانه جنگ و صلح و محصول بازدارندگی نظامی و سیاسی تعریف میشود و روابط اجتماعی درون ملی و روابط اجتماعات با یکدیگر کاملا در تکوین صلح نادیده گرفته میشود. به کلامی دیگر نظریههای مدرن، صلح را وضعیتی ایجاد شده توسط دولتها به خصوص اراده قدرتهای اصلی میداند و تسری صلح به درون اجتماعات را تابعی از کنش و اراده معطوف به قدرت دولتها درنظر میگیرد.معضل پیچیده امنیتی در خاورمیانه و بحرانهای فزاینده و ساختاری آن محصول ایده صلح مدرن در این منطقه از فروپاشی عثمانی تاکنون است. قراردادهای صلح در این منطقه از 1919 تاکنون عمدتا محصول اراده قدرتهای بزرگ در وهله نخست و اراده دولتهای خودکامه و غیرمنتخب در وهله دوم بوده است. فرهنگها و اجتماعات ملی در این فرایند فاقد نقش بودهاند. نتیجه آنکه قراردادهای صلح، بیشتر آتشبس بودهاند تا اینکه بتوانند صلحی پایدار را ایجاد کنند.
صلح پایدار اما محصول اراده ملتها و پیشبرد فرایند صلح توسط دولتهایی که حداقلی از مقبولیت و مشروعیت ملی و بینالمللی برخوردار باشند. صلح پایدار که در ادبیات روابط بینالملل از آن با عنوان صلح کلاسیک یاد میشود، صلحی است که بر قدرت بازدارندگی و ترس دولتها از یکدیگر ابتناء ندارد بلکه محصول رضایت جوامع و اشتیاق دولتها برای همکاری منطقهای است. در نظریه صلح کلاسیک قدرتهای مداخلهگر میتوانند در فرایند صلح همکاری نمایند اما صلح بر اراده آنها استوار نیست. صلح کلاسیک مبنای منطقهگرایی نوین نیز هست چرا که منطقهگرایی ( مانند مدل اتحادیه اروپا) از اراده و میل دولتهای منطقهای و روابط همسایگی آغاز میشود و به تدریج تکوین یافته و اعضای جدیدی را بر مبنای منافع مشترک به خود جذب میکند.
ابتکار طرح صلح هرمز نیز محصول ایده صلح کلاسیک است. همانگونه که دکتر ظریف در نیویورک این طرح را تشریح نمودند:"این ابتکار چرخشی از مفهوم خرید امنیت به سمت اتکا به خود مردم منطقه و همکاری میان آنهاست. اینها بنیان امنیت در منطقه هستند و بدون آنها امنیت، خیالی دست نیافتنی در منطقه خواهد بود."
ابتکار طرح صلح هرمز به احتمال بسیار قوی با موانع جدیدی مواجه خواهد شد. قدرتهای مداخلهگری که منافع خود را در تشدید تعارضات منطقهای میبینند با این طرح مخالفت خواهند کرد و موکلین منطقهای خود را در تقابل با این طرح بسیج خواهند کرد اما از منظر دیپلماسی عمومی طرح این ایده در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، اراده منطقهگرایی جمهوری اسلامی ایران از مسیر روابط همسایگی و همراهی ایران برای ایجاد صلح پایدار از منظر نظریه صلح کلاسیک را به نمایش جهانی میگذارد.
سایر اخبار این روزنامه
پشت به اصولگرایان، رو به سوی کجا!؟
آیا عروسان خونبس با لایحه حمایت از زنان مورد حمایت قرار میگیرند؟
تکرارآزمون وخطا بدون هیچ نتیجهای !
در قوه قضائیه رشوههایی اخذ شده که بهت آور است
چند درصد از مردم در فاصله مناسب از امواج دکلهای مخابراتی قرار دارند؟
بازار داغ نمایشگاه ایران پلاست
حرف حساب روحانی
تفکیک وزارتخانهها تکرار خطایی دیگر
ابتکار طرح صلح هرمز و اراده منطقهگرایی
مکرون و جانسون موفق نشدند حسن روحانی را وادار به گفتوگوی بدون شرط با ترامپ کنند
راهحل نهایی؛ دموکراسی در داخل دیپلماسی در خارج
مقایسه اسیر و اسیرداری در هشت سال دفاع مقدس
طلا در مس روی تخته پاتایا...