حرف حساب روحانی

سخنرانی روز گذشته حسن روحانی در سازمان ملل چند هدف عمده را دنبال می ‌نمود. نخست اینکه او موضوع اقناع افکار عمومی را دراینکه ایران قصد جنگ با کسی را ندارد و خواهان صلح است در نظر داشت.
چنین مسئله ای را چه در تکذیب نقش ایران در حمله به آرامکو و چه تاکیدش بر نیاز به حفظ برجام دیدیم. دیگر اینکه، روحانی تلاش داشت تا همچنان در اظهاراتش مرزی بین اروپا و آمریکا قائل شود و این دورا تا حدی متفاوت باهم بداند چرا که او می داند هرگونه عملی غیرازاین، اجماع اروپا و آمریکا برای فشار بیشتر به ایران را موجب می شود.
از سویی رئیس جمهور اگرچه همچنان بر تداوم برجام اشاره داشت اما در پنهان این سخن را نیز مطرح کرد که اگر برجام تداوم داشت و ترامپ به آن باز می گشت، زمینه مذاکره و گفتگو در مورد سایر مسائل از جمله مسائل منطقه ای نیز بازبود . اینکه او دیروز گفت اگر بیشتر از برجام می خواهید باید بیشتر به ما بدهید، نیز به همین معناست که باب خیلی مسائل می تواند باز شود اما شرط و شروطی دارد. این نشان می‌دهد که اگرچه روحانی می‌گوید تا رفع تحریم ها مذاکره ای درکار نیست اما هیچ چیزی را در بن بست و یا غیر ممکن نمی‌داند .
روحانی، هوشمندانه با اختیاراتی که داشت و اینکه می داند جمهوری اسلامی در بحث توازن منطقه دست بالایی دارد تلاش کرد تا در سازمان ملل نه خیلی تند سخن بگوید و نه منفعل .


اما اینکه اظهارات رئیس جمهور از جمله بحثش در باره ائتلاف امید و یا شروط برای مذاکره چه قدر امکانپذیر است، باید گفت که هیچ جنگی صدها سال ادامه پیدا نکرده است. به هر حال مشکلات دنیا زمانی را به خود اختصاص می‌دهد و بعد شرایط تغییر می کند.
مهم این است که ما بپذیریم ، عرصه دیپلماسی عرصه مهمی است و توان نظامی در کنارعرصه دیپلماسی می تواند نقش موثری را ایفا کند، صرفا با عرصه نظامی نمی توان به سمت حل مسائل گام برداشت . توان نظامی در کنار حکمت دیپلماسی است که می تواند معادلات برد- برد را رقم بزند. دیروز حرف حسن روحانی این بود که اگر امتیاز بالاتری از ایران می خواهید باید امتیاز بالاتری از برجام هم به ما بدهید .
امروز کسی مثل ترامپ دائم به مذاکره اشاره می کندولی مذاکره که با دندان نشان دادن و تحریم پشت تحریم میسر نمی شود؛ ترامپ هم باید بپذیرد که اگر می خواهد مذاکره کند باید این خواست را در عمل نشان دهد . ایران هم در این 40 سال نشان داده است که اهل مذاکره است، در قطعنامه 598 همین موضوع را نشان داد، در قبل از آن در بحث گروگان‌های آمریکایی همین اتفاق افتاد، در بحث برجام نیز همین طور.
بنابراین به نظر می رسد که اگر مسیر دشوار امروز را با یک منطق قوی طی کنیم قطعا نتیجه مطلوبی را می توانیم بگیریم. دنیا زمانه داد و ستد ویارگیری های جهانی و گفتگوهای سازنده در کنار حفظ عزت ملی است .